لابد شما نیز در کتابهای درسی ایران خوانده ویا شنیده اید که، ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی است! حتی در ویکی پیدیا نیز با وقاهت تمام چنین نوشته اند! اما چنین نیست.
از زمان انحلال قاجاریه و قدرت گرفتن پهلویان در ایران تا به امروز که ۴ دهه از عمر جمهوری اسلامی نیز میگذرد، بطور مرتب سیستم آموزشی ایران با اغراض و حماقت تمام سعی در تحریف حقایق تاریخی وانتساب اصل و نسب دانشمندان ملل غیر فارس کشور به ایران موهوم تاریخی را دارد. بطوریکه، ابوریحان بیرونی را یک دانشمند جغرافیدان و همه فن حریف فارس زبان معرفی میکنند! آری، او براستی دانشمند، ریاضیدان، همهچیزدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس، تاریخنگار، گاهنگار و طبیعیدان هست.
قریب به اتفاق تألیفات ابوریحان بیرونی تماماً به زبان عربی یعنی زبان علمی و همه کَس فهم عالم اسلام بوده است. تنها اثر فارسی که آن را به ابوریحان بیرونی منسوب می کنند، ترجمه کتاب خود اوست. برخی معتقدند مشخص نیست که متن عربی کتاب التفهیم ترجمه متن فارسی است یا بالعکس .
اما ایرانی و فارس زبان نیست. بدون توضیح بیشتر نظر خود ابوریحان بیرونی متولد کاث خوارزم و درگذشته ی غزنه را به نقل از کتابش ( الصیدنه) در دو پاراف باهم مرور کنیم.
دیدگاه ابوریحان بیرونی دربارهٔ خط عربی، زبان فارسی؛
او دربارهٔ خط عربی در کتاب «الصیدنه» مینویسد: یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او میرفتم و نامهای میوهها، تخمها، گیاهها و دانهها را به زبان یونانی میپرسیدم و مینوشتم؛ ولی خط عربی آفت بزرگی دارد و آن همانندی واتها به همدیگر و ضرورت تمایز با نقطه و اعراب و علامات است که اگر آنها را ننویسند، معنی مبهم میشود. اگر این آفت نبود، کتابهای ترجمه شده به عربی از قبیل دیسقوریدس و جالینوس و غیره کافی بود؛ ولی اکنون اعتمادی بر آنها نیست.
دربارهٔ زبان فارسی نیز، در کتاب «الصیدنه» مینویسد: «چنانکه علمی به زبان خوارزمی که مطلوب من است جاودانه شود، بیگانه درآید، پس به زبانهای عربی و فارسی پرداختم، در هریک از آنها تازه واردم، به زحمت آنها را آموختم، اما نزد من دشنام دادن به زبان عربی خوش تر از ستایش به زبان فارسی است، درستی سخنانم را کسی در مییابد که یک کتاب علمی نقل شده به فارسی را بررسی کند، همین که زرق وبرقش ناپدید شد معنایش در سایه قرار میگیرد، سیمایش تار میشود واستفاده از آن از میان میرود زیرا این گویش فقط برای داستانهای خسروانی و قصههای شب مناسب است».
حبیب ساسانیان (یاکاموز)