با پایانیافتن ثبتنام نامزدهای ریاستجمهوری با درنظرنگرفتن موضوع بررسی صلاحیت، تقریبا پازل انتخاباتی ریاستجمهوری دوازدهم کامل شده است. پازلی که شاید اصلیترین قطعاتش از اصولگرایان را رئیسی، قالیباف و احمدینژاد تشکیل ميدهند و در این سو هم تیم روحانی-جهانگیری. اما این پازل برای چه بازیاي طراحی شده است؟ آیا «همه» اصولگرایان در برابر «یک رئیسجمهور مستقر» قرار گرفتهاند؟ هدف از این پازل چیست؟ با دکتر محمدرضا تاجیک دراینباره گفتوگو کردیم. معتقد است که بازی انتخابات با این شرایط قشنگ میشود. معتقد است انتخابات در این دوره پیچیده است و نمیتوان در این زمین، بازی بسیط انجام داد. ماحصل این گفتوگو را در پی میخوانید:
ارزیابی و تحلیل شما از آرایش انتخاباتی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری چیست؟ آن هم با توجه به ثبتنام آقای رئیسی و البته ورود آقای احمدینژاد؛ درحالیکه چنین پیشبینیاي درباره او نمیشد. از یک منظر من کنش انتخاباتی اصولگرایان در شرایط کنونی را یک گام به جلو میدانم. ٢٠ سال است که اصولگرایان به دلیل تشتت درونیشان نتوانستند راجع به یک گزینه برتر، اجماعی داشته باشند. اگرچه در صورت اولیه در انتخابات ٩٦ هم انشقاق میان گروههای مختلف اصولگرایی مشاهده میشود، اما به نظر میرسد یک نوع وفاق و اجماع در لایههای زیرین صورت گرفته و یک نوع بازی عقلاییتر نسبت به گذشته در جریان است.
به نظر من، اصولگرایان واقف شدند که امکان ندارد در مرحله نخست انتخابات با یک کاندیدا پیروز بشوند؛ بنابراین با همین حکم و تحلیل و تجویز عقلایی احتمالا به این نتیجه رسیدند که شانس خودشان را در مرحله دوم امتحان کنند؛ بنابراین چاره و گریزی ندارند و تنها جایگزین آنها این است که در مرحله نخست با تعدد کاندیداها وارد صحنه بشوند. کاندیداهایی که میتوانند حکم ویرانگر و تخریبگر را بازی کرده و در فضای رأی شکاف ایجاد کنند و رأی را بشکنند و به مرحله دوم برسند. آن وقت در مرحله دوم، بر یک فرد خاص تمرکز کنند. به نظر میرسد در نگاه نخست، این فرد خاص در جریان اصلی اصولگرایی، آقای رئیسی باشد. اما این معادله با ورود آقای احمدینژاد صورت دیگری پیدا کرده که باید ببینیم اصولگرایان برای این موضوع چه تمهید و تدبیری دارند و چگونه با این فضا برخورد میکنند. بهنظر میرسد بههرحال تلاش اصولگرایان این است که بتوانند در مرحله اول رأی نهچندان مطمئن سال ٩٢ آقای روحانی را بشکنند. پیشبینی ما این است که اگر انتخابات به مرحله دوم بکشد، طبیعتا اصولگرایان بر یک فرد تمرکز خواهند داشت که بیشترین شانس متوجه جناب آقای رئیسی است.
چرا فکر میکنید آقای رئیسی؟ چه اتفاقی میافتد گزینهای که سابقه اجرائی ندارد و تا به حال هم در صفبندیهای سیاسی اصولگرایان از او هیچ نامی وجود نداشته است، به یکی از محتملترین گزینهها تبدیل میشود.
من باز هم از یک منظر این را در جای خودش یک انتخاب عقلایی میدانم؛ اصولگرایی احتیاج به یک چهره متفاوت داشت و باید با یک کارت متفاوتی بازی میکرد. کارتهای مرسوم و معروفشان کارتهای سوختهای بود. کارتی برای بازینکردن و کارتی برای شکستخوردن بود. فراسوی این کارتها هم چهرهای نساخته بود و فرد دیگري را نمیتوانست چهره کند؛ بنابراین باید سمتگیری خود را بهسوی چهرهای که متفاوت باشد، قرار میداد. چهره ناشناختهای که بهاصطلاح نتوان از آنچه کرده و آنچه نکرده، طوماری ساخت و بهاصطلاح علیه خودش به کار گرفت؛ بنابراین تلاش کردند که از چهرهای استفاده کنند که بههرحال در یکی از قوههای این کشور مشغول بوده و مسئولیت بالا داشته است. همچنین نظیر بقیه کاندیداهایی که بارها آمدند و شانس خودشان را امتحان کردند و موفق نبودند هم نیست؛ بنابراین میتوان پیرامون او فضاسازی و چهرهسازی کرد. آقای رئیسی شرایطی را دارد که میتواند گفتمان متفاوتی را ارائه کند، مستقل عمل کند و حتی برخی جاها منتقد اصولگرایی باشد. همچنین میتواند بعضی جاها به فضای اصلاحطلبی هم نزدیک شود. در مجموع میتواند یک چهره بسیار متفاوت ارائه کرده و یک کنش و واکنش متفاوتی از آنچه مرسوم بوده و به بنبست رسیده را به منصه ظهور برساند.
بهنظر من رئیسی یک کارت برای نوع دیگر بازیکردن و خروج از این بنبست بوده که خب طبیعتا در جای خود میتواند عقلایی باشد. برایناساس معتقدم آمدن او را باید به فال نیک گرفت. اصولگرایان هم طبعا خودشان میاندیشند و تلاش میکنند که راهی را برای ورود متفاوت او به عرصه انتخابات بگشایند.
فکر میکنید کارت مناسبی برای بازی است؟ یا درواقع چارهای نداشتند جز اینکه بخواهند سراغ ایشان بروند؟
بیتردید من به این معتقدم که اصولگرایان با مطلوبترین و ممکنترین کارت خود بازی کردند. شاید از این منظر بشود گفت ممکنترین و مطلوبترین کارت در شرایط کنونی که بخواهد نسبت به دیگران متفاوت باشد، رئیسی بود. چند نفر مثل ایشان در فضای اصولگرایی وجود دارد؟! این چهرهها در جریان اصولگرایی، به نظر من بسیار نادر هستند؛ منظورم چهرههایی است که این امکان، توان و استعداد را داشته باشند که در عرصه ریاستجمهوری بتوانند بازیگری مؤثر داشته باشند. اینکه کارت مناسبی برای بازیکردن هست یا نه؟ باید بگویم که گاه شما یک کارت را مصرف میکنید، نه برای اینکه در بازی پیشِروی خود، لزوما پیروز بشوید، بلکه برای این است که بهاصطلاح در بازی متأخرترتان پیروز شوید.
بیشتر بخوانید

دکتر محمدرضا تاجیک