اسامی ترکی و زبان ترکی در بیجار و توضیح بر ادعای مغولی بودن آنها/خلیل مختاری نیا
توضیح : آقای عبدالحیمد جعفری از نویسندگان، محققان، روزنامه نگاران و فعالان فرهنگی و البته خوشنام شهر بیجار هستند که در عرصه فرهنگ و مطبوعات نامی آشنا نه تنها در بیجار گروس بلکه در سطح استان محسوب می شوند. مطلبی از ایشان با عنوان و تیتر فوق در فضای مجازی منشتر شده بود که در خور تأمل و دقت نظر می باشد. ابتدا مطلب ایشان را بدون کم و کاست نقل و در ادامه نکاتی در همین خصوص مطرح خواهد شد:
عبدالحیمد جعفری ( شهریور 1400 ):
_کوه نقاره کوب = کوهی که سربازان روس در جنگ جهانی اول یعنی حدود ۱۰۵ سال قبل روی قله آن نقاره می زدند (نقاره نوعی طبل است.
_عسکرآباد = محل اردوی نیروهای عثمانی یا ترکیه فعلی در جنگ جهانی اول که در پشت دکل های تلویزیون و مخابرات در محدوده قنات چشمه منظر حضور داشتند و مردم به سربازان عثمانی عسکر می گفتند. عسکر در اصل عربی و به معنای لشکر است .
_یارمجه = یک واژه ترکی مغولی به معنی نصفه نیمه است . مغولها در ۸۰۰ سال قبل، از شرق به ایران حمله کردند و تا ترکیه رفتند .خان های مغول در شهرهای ایران حاکم شدند و زبان ترکی را رواج دادند . مغولها از منطقه یارمجه که صاف و مسطح بود برای اسب سواری استفاده می کردند و می گفتند به اندازه نصف یک میدان بزرگ اسب سواری است ( یارمجه )
_ایلانی = ایلان در زبان ترکی به معنی مار و ایلانی یعنی محلی که مار زیاد دارد.
_دره “قلی جلی “که مخفف قلیج علی است. قلیج یک واژه ترکی مغولی و به معنی شمشیر است . مردم عوام می گویند حضرت علی با شمشیر، کوه را از وسط شکافته ، در صورتی که این دره، یک گسل طبیعی و مربوط به میلیونها سال قبل است .ضمنا پنجه علی چنگیز قلعه هم یک اثر طبیعی است .
_قزل وزان یا رودخانه قزل اوزن که هر دو کلمه ترکی است . قزل به معنای سرخ و یا طلا و همچنین اوزون به معنی دراز ، بلند ، ادامه دار و جاری است.مفهوم قزل اوزون یعنی طلای همیشه جاری که ادامه دار است یعنی رودی که مانند معدن طلا ادامه داشته و برکت دار است .
_تلوار هم اسمی ترکی و به معنی قمه است . یعنی رودخانه مانند قمه ی تیز ،کوه ها و دره ها را می شکافد . متاسفانه در سالهای اخیر این دو رودخانه مهم و حیاتی منطقه خشک شده اند.
✍️خلیل مختاری نیا
طبق نظر و تقسیم بندی خیلی از زبانشناسان برجسته دنیا منجمله نوآم چامسکی زبان های شرقی از قدیمی ترین و قدرتمندترین زبان های جهان هستند. یکی از این زبان ها زبان ترکی می باشد که حتی بعنوان زبان ریشه و مادر نیز شناخته شده است. طبق نتایج تحقیقات زبانشناسان، زبان های هند و ایرانی شامل شاخه هایی مانند سانسکریت، اردو، پشتو و تاجیک و… می باشد؛ همچنین بر اساس نتایج همین نظریه زبان ها ترکی ( ترکی با تمام لهجه ها و شاخه هایش)،ژاپنی، کره ای،مغولی، از یک خانواده هستند فلذا اطلاق زبان مغولی به جای ترکی و بالعکس برخلاف اصول و قواعد زبان شناسی مدرن دنیاست. بله، ترکی و مغولی از یک خانواده هستند دقیقا به همان نسبت که ترکی و کره ای و ژاپنی از یک خانواده هستند به همان نسبت که سانسکریت،پشتو ،اردو ،تاجیک و کردی از یک خانواده و به نوعی پسرعمو هستند . ولی هر کدام ساختار،اصول و قواعد صرف و نحوی و گنجینه لغات و تاریخ مخصوص به خود را دارند. نه اینکه مثلا کردی همان سانسکریت باشد.
دلایل متعددی موجب اطلاق زبانی ترکی و مغولی به جای همدیگر در طول تاریخ شده است که عبارتند از:
1- اولین سرزمینی که مغول ها به رهبری چنگیزخان به آنجا حمله کردند سرزمین تورکستان بود، سرزمینی که مردم آن مسلمان بودند و بعد از مدت ها خیل کثیری از مغول ها بوسیله تورک ها مسلمان شدند.مغول ها با پذیرفتن دین ترکان(اسلام ) زبان ترکی را نیز پذیرفتند.
2- در طول رژیم منحوس پهلویان که سیاست های ضدترکی را علنا و عملا اجرا می کردند بمنظور تخریب و تحقیر هویت و تاریخ ترکان، با انتساب های جعلی و دروغین هویت و تاریخ ترکان به مغول های قصد منفورسازی چهره ترکان داشتند کما اینکه سیاست مزبور کماکان توسط عده ای در ایران دنبال می شود.
3- با توجه به مباحث فوق الذکر و کثرت استفاده اسامی مورد نظر آقای جعفری در اذهان، افکار، لسان ، مکتوبات و مجموعه تاریخ و ادبیات شفاهی ترکان گروس [ بعنوان یک شاگرد ضمن احترام و ارادت به آقای جعفری ] به قطع یقین می توان گفت که توپونیم و ائتنوتوپونیم های شهر بیجار مانند: ” یارمجا، قزل اوزن، ایلانلی،تالوار، قلیج آلی(قلیج علی)، ابدال لار داغی(کوه نقاره کوب)،باداملیق و دهها توپونیم دیگر کاملا ترکی می باشند نه مغولی؛ ضمن اینکه صدها سال قبل از حضور مغول در ایران؛ تورک ها در این سرزمین دارای قلمرو، تاریخ و حکومت بوده اند.