برسمیت شناخته شدن هولوکاست خوجالی از سوی جمهوری اسلامی آغازگر یک دوران شکوهمند برای دو ملت

همه مسئولین و حتی کارمندان و طرفداران حکومت ایران همواره مدعی بوده اند ما به مستقل شدن آزربایجان و در جنگ میهنی علیه تجاوز ارامنه به قاراباغ همچنین در جنگ نهایی آزادسازی قاراباغ کمکهای فراوانی کرده ایم در کنار این مدعی شده اند کماکان روابط حسنه با دولت و ملت آزربایجان و نظر بر توسعه توانمندی و پیشرفت آزربایجان داشته ایم.
البته نخست این را بگویم که همیشه من و بقیه نویسندگان هم گفته اند جمهوری اسلامی تنها راهی که میتواند خود را از گزند توطئه ها حفظ بکند همراهی همکاری و دوستی با ملت تورک در داخل و بقیه ملل تورک در منطقه میباشد و این احتیاج واقعی و بسیار مهم برای حکومت ایران میباشد.

از این بگذریم ما یک ادعا داریم و یک عمل.
در سطح مملکتداری مهم ترین گزینه برای هر دولت و کشور روابط خوب و دوستانه با همسایگانش هست اگر هر کشوری بتواند روابط خوبی با همسایه هایش داشته باشد هم در حوزه امنیت هم اقتصاد و توسعه صددرصد تاثیرات مثبتی دریافت خواهد کرد که منجر به توانمندی اقتدار و ثبات آن میشود.

ایران اگر با کل دنیا هم روابط خود را قطع کرده و دشمن بشود هیچگاه نمیتواند با آزربایجان اینچنین باشد، چون بیش از 30 میلیون از جنس همان ملت درون ایران است همین 30 میلیون آزربایجانی دلیل ماندگاری ایران بوده و هست
رژیم پهلوی را آزربایجان برانداخت و همیشه هویت اسلامی خود را حفظ نمود.
در جنگ با رژیم بعثی این آزربایجان بود که سینه سپر کرد و فرزندان خود را تقدیم خاک و ماندگاری شرافت و امنیت مردم و کشور نمود در جنگ اقتصادی این دولتهای تورک از خارج و تورکهای داخل بودند که به مدد ایران آمدند.
در جنگ امنیتی با وجود آن حجم از فشارها توطئه ها و حملات از جبهه های مختلف این ملت آزربایجان بود که با اپوزیسیون و دولتهای حامی براندازان همراه و همکار نشد و خود را از پروژه تغییررژیم کنار کشید پس میتوان گفت یک جورایی حیات جمهوری اسلامی و آزربایجان بهم گره خورده است.

دشمنان مشترک منافع و تضادهای مشترکی دارند.
ولی دو مسئله حائز اهمیت است
روابط آزربایجان با اسراییل و دوستی ایران با ارمنستان
این دو اصل موضوع هستند.
با شواهد و دلایل به نتایج منطقی تر دست خواهیم یافت.
هیچگاه آزربایجان چشم خود را بر حقوق ملت فلسطین نپوشانده و کوچکترین حمایتی از اسراییل برای گسترش اهداف و سیاستهای خود در قبال مناطق مورد مناقشه بیت المقدس انجام نداده، اسراییل همانطور که با روسیه، چین، ارمنستان، کشورهای عربی و همه دنیا رابطه دارد با آزربایجان هم طبق اصول بین المللی دارای روابط میباشد.
من یکبار آدرس داده ام و دومین بار هم تکرار میکنم اگر ایران واقعا میخواهد بداند اسراییل از چه روزنه ای به کشور نفوذ میکند باید به سراغ سه نقطه برود: اقلیم کردستان عراق_کشورهای عربی حوزه خلیج_روسیه
این اظهرمن الشمس میباشد که عراق از ثبات سیاسی برخوردار نیست و اقلیم کردستان آزادانه فعالیت میکند
آزربایجان برای زنده ماندن محتاج اسراییل نیست ولی سران فاسد و قدرت طلب اقلیم بدون حمایت آمریکا و اسراییل توان زندگی را ندارند.

آنها برای اداره یکسال اقلیم حاضرند دست به هر خیانتی بزنند و این را هم خوب میدانیم اقلیم بازار سیاه دولتهاست هرکس بدنبال هر چیزی باشد میتواند با پرداخت پول تو جیبی به بارزانیها بدست بیاورد روسیه حق سکوت میگیرد و کشورهای عربی حوزه خلیج هم که از ثروت خود و پایگاههای آمریکایی مایه میگذارند.
پس اتهام همکاری آزربایجان با اسراییل برای ضربه زدن به ایران یا هرگونه وجود احتمال تحرک اسراییل علیه ایران از سمت آزربایجان کاملا منتفیست باید در نظر گرفت اینجا اروپای غربی نیست اینجا خاورمیانه هست.
هیچ مرز و کشورش نه امنیت دارد نه قانون و دولت درست حسابی.
گوشه گوشه اش از اختیار خارج شده و هرکسی به راحتی میتواند از هر سمتی دست به عملیات بزند و این یک اصولیست که همه بر آن واقفیم همیشه در نقاط ناامن و ضعیف توطئه ها چیده میشود و نقشه ها عملیاتی میشود.
در کشوری با ثبات امن و توسعه یافته ای چون آزربایجان هیچکسی جسارت تحرک علیه همسایگان را ندارد و دولت آزربایجان به هیچ وجه به احدی این اجازه را نمیدهد چون اگر بدهد آزربایجان هم میشود عراق، یمن و لبنان.
در مورد خرید تجهیزات و تسلیحات هم باید گفت هرکشوری دنبال پیشرفت نظامیست و از هر فرصتی استفاده میکند توان نظامی کشورها قابل مذاکره نیست
همچنین آزربایجان منفعتی از تحرکات علیه ایران بدست نمی آورد اتفاقا ناامن شدن ایران به ضرر آزربایجان است
اگر ‌دستگاه سیاست خارجی و نهادهای رسمی تحت تاثیر توییت ها و سخنوریهای عده ای بیسواد و افراطی قرار گیرد و بر طبق چرندیات آنها تصمیم بگیرد دیگر حرفی نیست ولی منطق میگوید آزربایجان قابل اعتمادترین همسایه ایران است.

بنابراین این بهانه قابل قبول نیست.

برسیم به روابط ایران با ارمنستان:

سطح روابط این دو کشور حتی در زمان اشغال خاکهای آزربایجان توسط ارامنه در حین درگیریها و جنگها هم در سطح خوب و عالی قرار داشت ایران بجز تسلیحات نظامی کمکهای فراوان در حوزه انرژی_مصالح_تجهیزات صنعتی _وام و کمکهای مالی هم برای ارمنستان انجام داده است.
و یادمان هست که ایران قبل از جنگ 44 روزه سال پیش چقدر برای ساختن پلها و جاده ها در مناطق اشغالی جدیت نشان داده و اقدام کرده بود  روابط ایران و ارمنستان نه یک رابطه معمولی بین دو دولت بلکه در سطح دوستانه و استراتژیک قرار داشته
دستگیری حامیان ملت آزربایجان در ایران و مهیا کردن شرایط به حامیان نسل کشی دروغین ارمنیها توسط عثمانیها،
عدم نظارت دولتهای پیش و فعل ایران بر رسانه ها که همواره در حال تهدید تخریب و لجن پراکنی علیه آزربایجان بوده اند و از ارمنستان حمایت نموده اند.
همه اینها نشان میدهد ادعا و عمل یکی نیست
مسئولان ادعای برادری با آزربایجان را دارند ولی بقول شاعر بزرگوار ” در خلوت آن کار دیگر میکنند”
اگر جمهوری اسلامی اولویت را در تشیع و اسلام قرار دهد باید مطمئن باشد تورکها و مسلمانان هیچگاه با ارمنی_مسیحی و یهودی نمیتوانند دوست باشند اگر دشمن هم نشوند.
ولی اگر با تفکرات طاغوتی پهلوی برخی مسئولین به مسئله بنگرند آنگاه قضیه فرق خواهد کرد آن زمان یهودی، مسیحی و ارمنی دوست حکومت پارسی بوده آزربایجان و تورکها دشمن آن محسوب میشوند.
نمیشود هم مدعی اسلام و تشیع بود هم طرفدار تفکرات ضداسلامی و مسیحی_یهودی محور پهلویها بود این دو در یک قاب جا نمیگیرند.
پس از این حوادث و اتفاقات بزرگی پیش روست هم برای ملت تورک دولتهای تورک بخصوص آزربایجان هم برای جمهوری اسلامی تهدیدها و خطرات متعددی در آینده متوجه همه ماست تورکهای ایران، حاکمیت ایران و حاکمیت آزربایجان
اگر در کنار هم باشیم سربلند و موفق خواهیم بود اگر در مقابل هم قرار گیریم هم بازنده میشویم.
جمهوری اسلامی نمیتواند دوست و یاوری بهتر و مورد اعتمادتر از مردم خود یعنی 30 میلیون تورک ایران و مورد اعتناتر از دولت آزربایجان پیدا بکند.
من بعنوان یک شاعر و نویسنده تورک که مسلمان شیعه هستم از مسئولین و عقلای کشور میخواهم برای اتحاد و اتفاق و ایجاد یک نقطه عطف جدید در تاریخ روابط ایران و آزربایجان بصورت رسمی هولوکاست یا نسل کشی خوجالی را برسمیت شناخته آن را در اسناد دولتی ثبت بکنند همین قدم موجب رفع تمامی ابهامات تنگ نظریها و خصومتهای احتمالی بین طرفین میشود و ایران و آزربایجان در یک صف برای گذر از پیچ های خطرناک تاریخی و غلبه بر مشکلات و تهدیدات؛می ایستند
مطمئناً در چنین حالتی ما برمیگردیم به دوران مشروطیت مذهبیون مبارزین ملی گرایان آزادیخواهان روحانیون همه و همه در کنار هم می ایستیم تا انگلهای داخلی و تهدیدات بیگانه ها را خنثی کرده به مقصد برسیم.
برای انقلاب مشروطه نوین، برای نجات تشیع، برای نجات ایران و برای خوشبختی مردمان ایران و آزربایجان
برسمیت شناختن نسل کشی خوجالی واجب ترین کاریست که بزودی باید انجام بگیرد و حتما ملت آزربایجان هم قدردان این عملکرد مسئولان ایران خواهند بود.

رحمان اوکتای