ضرب سکه بنام دریاچه اورمیه
سال های اوج وفور نعمت بود ، دولت پول داشت و به صاحبان مملکت پول میداد . دولت های رانتیر ( اجاره ای ) مجبورند ، به نهاد های خاص یا اجرای طرح های پرسود بدهند و یا پرداخت نقدی بکنند .
در این میان برای رد گم کردن به بعضی طرح های عمرانی و یا مردمی هم هزینه می کنند ! برای مثال مثلا در اطراف دریاچه ده ها سد برای صاحبان حق ساخت و اجرا و مالکین اصلی مملکت واگذار و از این طریق نصف بیشتر بودجه استان به جیب موجر میرود .
برای بستن دهان باز این سهامداران که مردم باشند ، بودجه ای هم به مثلا سیستم احیای دریاچه اورمیه تخصیص می دهند !
درست در گرماگرم این بده بستان دولتی به نهاد احیای دریاچه اورمیه ، به ریاست همنام خودم عیسی خان و درست در یک تابستان گرم منهم عازم اورمیه بودم ، من در ردیفی نشسته بودم که خانم یاضر از کارمندان استانداری آذربایجان غربی در ردیف جلوئی بود
عیسی خان کلانتری هم ردیف عقبی بود.
این دو مشتری ایران ایر باهم مکالمه داشتند ، خانم یاضر مرا می شناخت و حتی اشاره ای داشت که عیسی روزنامه نویس خوب گوش کن و شاید روزی این واقعه را نوشتی از من می شنوی حتما بنویس ! گوش هایم را تیز کردم ، خانم گفت : مهندس عزیز چه خبر ؟ مهندس جان عزیز همان عیسی خان از ردیف پشت سری جواب داد : خانم کم مانده ، الان که تهران بودم قرار شد یک طرف سکه آرم دانشگاه به نظرم گفت ، شریف و روی دیگر سکه اورمو گولو خواهد شد ، در مراحل آخر ضرب آن هستیم !خانم استانداری دوباره گفت :
آقای مهندس این سکه ها ضرب شود هم چیزی به ما نمی رسد ، از ما بهتران در صف اند ! مهندس هم با غرور و تعصب فرمایش
فرمود : سهم استانداری را زیاد کردیم ، سی سکه یادبود به استانداری می دهیم ! وقتی از هواپیما خارج شدیم در راه ورود به گیت فرودگاه به عیسی خان سلام کردم و گفتم :
مهندس جان منهم عیسی هستم و همشهری شما ، روزنامه نویس شهرتان ، نوید آذربایجان ، از اورموگولو و سکه های یاد بود آن چیزی هم به ما می رسد حتی به عکس آن هم رضایت داریم ! عیسی خان ! غیب اش زد ، خدائی الان هم از ماجرا سر در نیاورده ام !
بیر قوش اولدو – اوچدو
بیر داملا سو اولدو باتی یئره !
نمی دانم آن سکه به نام اورمو گولو و دانشگاه شریف ضرب شد یا نه ! اگر ضرب شد ، نصیب چه کسانی شد شاید هم ضرب نشد !در واقع نمی دانم ما از اطراف خود خبر نداریم اجاره دار ها فقط با مالک ها گفتگو می کنند .
یادم نمی رود ، آقای بهادری نماینده مجلس بودند ، دعوتی کردند و به بازدید تونل معروف رفتیم . آنجا گفتند ، دولت میلیاردها میلیارد
هزینه می کند تا از زاب به دریاچه آب بیاورد ! همانجا در پیش ده ها شاهد گفتم : ما شهرستانی ها ساده هستیم ، دوبار الکی خوشحال شدیم ، یکبار وقتی راه دریاچه را احداث می کردند بعد ها کارشناسان گفتند : یکی از علل خشک شدن دریاچه همین راه است ! دوم زمانی که سد ها را می زدند بعدا معلوم شد که طرح های پولدار و پولبری هستند که عمده علت خشک شدن اورمو گولو همین سد ها بودند !
اینهم شاید یک دلخوش کنک دیگر ،فعلا شاید پول در زدن تونل های آبرسان است و ظاهر امر آن را نشان می دهد !