این روزها پس از پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر تهران نام او به عنوان شهردار مطرح است هرچند که مرعشی بارها اعلام کرده است علاقهای به حضور در ساختمان خیابان بهشت ندارد اما با این وجود گفته میشود حضور او از سایر نامزدها برای تصدی این صندلی جدیتر است.درباره احتمال حضور او در شهرداری تهران، سوابق اجراییاش پس از انقلاب، مشکلات پیشروی شهرداری تهران، گزینههای احتمالی اصلاحطلبان برای صندلی بهشت، کابینه احتمالی دولت دوازدهم ،تشکیل دولت در سایه و….به گفتگو نشستیم که متن کامل مصاحبه ایلنا با حسین مرعشی به این شرح است:
هر مسئولیتی را که پذیرفته ام با اجماع جمع بوده است
همواره نام شما برای تصدی پست های مهم و تاثیر گذار مطرح بوده است، الان هم زمزمههایی از شهردار شدن شما به گوش میرسد. در چه شرایطی یک سمت را می پذیرید؟
هیچ گاه برای پذیرش مسئولیتی پیش قدم نشدم و همیشه تسلیم جریانات شده ام و هرگاه پستی هم به من ابلاغ شد با مشورت اعضا و اجماع بوده است. از خط مشی که تاکنون داشتهام راضی هستم و ادامه خواهم داد. هیچگاه دلم نمیخواست مسئولیتی را برعهده بگیرد که از پس آن برنیاید برای همین بود هشت سال دوران استانداری من هر سال یک استعفا میدادم تا اگر فرد شایسته دیگری بود انتخاب شود.نخستین مسولیت اجتماعی و اجرایی من به اردیبهشت ۵۸ باز می گردد همان سالی که امام فرمان تشکیل جهاد دانشگاهی را دادند. آن زمان ما یک گروه ۷۰ نفری داشتیم که من با ۶۸ رأی مسئولیت گروه را بر عهده گرفتم و به عنوان رابط تهران و کرمان برای تشکیل جهاد سازندگی انتخاب شدم.داستان تشکیل گروه هم به این صورت بود، سال ۵۵ وارد دانشگاه شدم و یکسال بعد یعنی سال ۵۶ یک گروه با دوستان تشکیل دادیم برای رسیدگی به برخی امور که هنوز هم اعضای آن مانند آقایان جهانگیری، مصطفوی، دکتر امیری نماینده فعلی زرند حضور دارند. سال ۵۷ که انقلاب شد من در کارگروه روستایی بودم. در آن سال ها بچه های دانشگاه تهران مانند آقایان آخوندی و افشار بیشتر از دیگران در جهاد دانشگاهی فعال بودند.جهاد دانشگاهی کرمان با پیگیریهایی که انجام دادم تشکیل شد. به خاطر دارم بعد از تشکیل آن دوستان گفتند که خودت حضور نخواهی داشت؟ گفتم خیر؛ میخواهم در شهرستانها خدمت کنم.مسئولیت بعدی من شورای جهاد استان بود، بر عهده گرفتن آن هم اینطور رقم خورد؛ شورای جهاد استان دست جنبش مجاهدین افتاده بود، برای اینکه بتوانم آن را باز پس بگیرم به حضور آقای ناطق نوری رفتم و ایشان را نسبت به این موضوع حساس کردم. با شهید شوریه که مسئول کمیته استانها بود و نماینده آقای ناطق نوری یک شورا تشکیل شد من در این شورا عضو نبودم اما چون یکی از افراد انصراف داد آقای ناطق نوری گفتند که خودتان حضور داشته باشید و من مسئول جهاد استان شدم.دو سال بعد از این ماجرا قرار شد آقای میرزاده استاندار کرمان شود بر خلاف بقیه دوستان من خیلی موافق حضور ایشان نبودم، اما او من را به عنوان معاون سیاسی انتخاب کرد. به آقای میرزاده گفتم قبل از شما کرمان چهار استاندار داشته است که متوسط حضور هر کدام ۹ ماه بوده ،به خاطر دارم فرودین ماه بود به او گفتم شما باید بهمن ماه این سمت را تحویل دهید این چند ماه ارزشی ندارد که مراعات حال دیگران را کنیم، این گونه رفتارها را کنار بگذاریم و پای کار بایستیم حتی اگر بحث و جدل شود.آقای میرزاده هم که سرش برای دعوا درد میکرد این پیشنهاد مرا پذیرفت.به میرزاده گفتند مرعشی را کنار بگذاری با تو مشکلی نداریم/ روحانیون استان کرمان در مراسم معارفه من شرکت نکردند.
با توجه به اختلاف سلیقه ای که گفتید دوران کاری با آقای میرزاده چگونه سپری شد؟
دوران خوبی برای استان رقم خورد، آقای میرزاده چهار سال و هشت ماه استاندار کرمان بود، هر زمان که میخواستند استاندار جدید انتخاب و معرفی کنند موفق نمی شدند؛ زیرا تعداد پروژههایی که کنگ احداث آنان را زده بودیم به قدری زیاد بودند که هیچ کس غیر از خودمان نمیتوانست آن را به پایان برساند. باید این را هم اضافه کنم در این مدت آقای میرزاده زیر فشار ائمه جمعه، روحانیون و مقامات قضایی قرار داشت، به او میگفتند مرعشی را کنار بگذار ما با تو مشکلی نداریم،دعوا بر سر من بود.چه زمانی استاندار کرمان شدید؟ فشارهای که گفتید باعث نشد که این سمت را نپذیرید؟ هنگامی که آقای میرزاده معاون اجرایی نخست وزیر شد من به عنوان استاندار کرمان انتخاب شدم، حالا تصور کنید چه آتشی در کرمان به پا شد، یادم نمیرود به هنگام تودیع و معارفه هیچ یک از روحانیان شهر حاضر نشدند در این مراسم شرکت کنند و من با چه زحمتی از شهرستان ها و بخش های اطراف روحانیون را دعوت کردم تا حضور داشته باشند.
بیشتر بخوانید