من خر بودم که به فارسی نوشتم…
با درگذشت #رضا_براهنی مشوقان و منتقدان زیادی به صف ایستادند.
فعالین فارس بسیار راضی و فعالین فارس بسیار ناراضی…
فعالین تورک بسیار راضی و فعالین تورک بسیار ناراضی…
بنده در مورد علم استاد در حوزه ی نقد ادبی هیچ حرفی برای گفتن ندارم چون تخصص آن را ندارم…
البته بنده نیز مثل خیلی ها از تکه سخنان گهربار او در حمایت از #زبان_مادری مان ممنونم…
من از مرگ فیزیکی براهنی دلگیر نیستم بلکه از تداوم مرگ مظلومانه ی یک خط سیاسی در بین ملت تورک دلگیرم…
سالها پیش #صفر_قهرمانیان از دنیا رفت، در مرگ او هم موافقان و مخالفان صف کشیده بودند و امروز هم رضا براهنی از دنیا رفت و فردا نیز به نوعی #میر_حسین_موسوی از دنیا خواهد رفت، در حوزه ی فعالین #حقوق_بشر، #نرگس_محمدی از دنیا خواهد رفت که بعد از آزادی از زندان یک بیت به زبان مادریش خواند مواخذه اش کردند عین رضا براهنی که میگوید ۸۰۰۰ صفحه به فارسی نوشتم ولی نمیگذارند یک صفحه به زبان مادریم بنویسم…
عده ای از ماها قبل از مرگ می میریم ،یعنی خود را وقف غریبه ها میکنیم و فقط درد مرگ مان را به ملت خود هدیه میدهیم و این ”خط مرگ” هنوز در بین ما ادامه دارد… کجای کار ایراد دارد که بزرگان ما، برای دیگران زحمت میکشند و برای ما می میرند؟
علی افسر شهبازی