آیا جنگی بر علیه ایران و تورکیه در شرف آغاز است؟ دلم برای “لحظه های بی بازگشت” تنگ شده است…تورکیه،ایران!!!!/ علی افسر شهبازی
– یونان تبدیل شده است به پادگان آمریکا…
– آمریکا تعداد بالایی اف ۱۵ وارد یونان کرده است…
– تریلی تریلی سلاح تحویل کردهای سوریه…
– جمله ی سنگین اردوغان مبنی بر لبریز شدن صبر ترکیه …
– انتخابات عراق و باخت ایران و لحظه شماری برای روزهای سخت…
– تاریکی های لبنان…
– انتقال سلاح های فوق سنگین به اردن…
– سلاح های میلیاردی آمریکا در دست طالبان… آیا جنگی سخت بر علیه ترکیه و ایران در شُرِفِ آغاز است؟ آیا امیدی برای وحدت دو کشور وجود دارد؟
در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۶ حدود ۵ سال پیش مقاله ای را با عنوان “لحظه های بی بازگشت” نوشتم… در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸ نیز حاشیه ای بر این مقاله نوشتم که دوستان علاقه مند میتوانند هر دو مورد را در کانال تلگرامی “ایمضا” مطالعه کنند…
امشب دلم شدیدا به این مقاله تنگ شد!!!!
در این مقاله ی طولانی به این نتیجه رسیده بودم که حدودا هر یکصد سال، تغییرات بزرگ در جهان رخ میدهد و جای ابرقدرتها عوض میشود، و اکنون آشوبِ منطقه نشانگر تغییرات بزرگ است که ایران و ترکیه در این تغییرات دنبال نان و نامی هستند و اگر آنها بتوانند باهم متحد شوند تغییرات بزرگی را رقم خواهند زد و اگر نتوانند متحد شوند در آینده ی نه چندان دور حسرت این لحظه های از دست رفته را خواهند خورد که متحد نشدند و لحظه هایی که دیگر بر نمیگردد………!!!!!!!!!!!
استاد بزرگوار و بی ادعایم جناب رشید عباسی در گروه آزربایجان، تئوری، تحلیل نوشت: آمریکا تعداد بالایی جنگنده ی f15 وارد یونان کرده است با ادوات جنگی بسیار سنگین، و همینطور ادوات بسیار زیاد نظامی وارد اردن نموده است و تریلی تریلی سلاح برای کردهای سوری، انتخابات عراق و پیام آشفتگی بغداد، اوضاع لبنان که همه حکایت از تغییرات کلان در منطقه میدهند…
بنده یادم افتاد صحبتهای دیروز جناب اردوغان که گفت: صبرمان نسبت به آنهایی که مرزهایمان را تهدید میکنند به سر آمده است… و یادی کنیم از سلاح های بسیار زیادی که در افغانستان آمریکا تحویل طالبان داد و نیز اینکه به دروغ ایران را در مرزهای شمالغربی مشغول کرده اند…
قطعا سلاح های تحویلی به کردهای سوریه و “تبدیل یونان به پادگان آمریکایی ها” و گشایش جبهه های دیگر، برای ترکیه روزهای خطرناکی را پیش بینی میکند و نتیجه ی انتخابات عراق، سلاح های انبار شده در اردن، لبنانی که شبها در تاریکی مطلق به سر میبرد، اسرائیلی که در بحرین و امارات و اقلیم کردستان پرسه میزند و طالبانی که وحشیانه دنبال دستور است، همه ی اینها برای ایران خوفناک است، شاید همین خوف و واهمه باعث میشود تا نزدیکی های صبح بیدار بمانی و اوضاع را تحلیل کنی… هر چه هست ایران و ترکیه نتوانستند در سالهای گذشته متحد شوند و بجای اتحاد با صدها میلیون تورک، ایران را بردند با دو میلیون ارمنی پا برهنه مشغول ساختند و نفرت را بین ایران و ترکیه بیشتر کردند تا لحظه ی آغاز حمله بر علیه این دو فرا برسد و هر دو کشور در حسرت “لحظه های بی بازگشت” بسوزند…
اگر از حق نگذریم تورکیه آماده ی این اتحاد بود ولی دستهایی نامرئی ایران را بر علیه وحدت مدیریت کردند و ما تاوان سختی برای اینگونه مدیریت ها خواهیم پرداخت…
اما از تمام اینها که بگذریم ما هم بعنوان جنبش سیاسی آزربایجان برای روزهای سخت آماده نشدیم، روزهایی که در مقاله ی ” ترکیه، بردها و باخت ها” اشاره نموده بودیم … روزی میرسد که ترکیه را در جبهه های دیگر مشغول میکنند و یا ترک ها ناچار میشوند مسائل خود را اولویت بندی کنند و ما در اولویت آنها نباشیم و آنموقع ما دستمان خالی خواهد بود برای روزهای سخت که حکومت مرکزی ایران نیز با مسائل خود مشغول است…
و خدا کند که به خیر بگذرد این ایام پر آشوب… هر کسی باخت یکصد سال دیگر باید منتظر بماند و هزینه های شدید جانی…