آیا جنگی بزرگ در خاورمیانه رخ خواهد داد؟
از دید و نگاه بنده امکان رخداد جنگی وسیع بعید است. اما امکان درگیری های محدود و منطقه ای وجود دارد. آمریکا بسیار سعی می کند بحران اخیر را مدیریت کند اما این مدیریت بدانگونه که آنها می خواهند و مطالبه اش می کنند نیست. ولی بدان معنا هم نیست که سررشته امور از دستشان خارج شده است. اسرائیل و شخص نتانیاهو به چیزی کمتر از انحلال حماس راضی نخواهند بود و از این بابت آمریکا و بایدن را در وضعی دشوار قرار داده اند. کشورهای غربی نیز موافق انحلال حماس هستند اما از بابت حمله زمینی به غزه در وضعیت آچمزی قرار گرفته اند. زیرا احتمال فاجعه انسانی بسیار بالاست و غرب میداند که از این بابت هیچ توجیهی برای اقناع افکار عمومی ندارد. موضع ایران و ترکیه به عنوان دو کشور تاثیرگذار در منطقه در حال نزدیک شدن به هم است. همین مسئله دولت اسرائیل را برای تعجیل حمله زمینی به غزه ترغیب می کند. اسرائیل میداند گذشت زمان به نفع او نیست و هر روز موضع کشورهای اسلامی نسبت به وی تندتر و هماهنگ شدهتر جلو می رود. در کل قضایا و بحران اخیر و نقطه ثقل آن به عنوان حل مسئله، موجودیت حماس قرار دارد. علیرغم جنگ رسانهای غرب و آمریکا با ترکیه و ایران، احتمال حمله نظامی به ایران بسیار بعید به نظر می رسد. زیرا از این بابت هم آمریکا و هم ایران محدویت هایی دارند که قابل چشم پوشی نیست. اقتصاد ضعیف، تورم لجام گسیخته، نارضایتی درونی، محدودیتهاییست که ایران را از درگیر شدن با آمریکا و غرب و اسرائیل باز میدارد. اما کمبودهای آمریکا نیز در سیاست خارجی به عیان مشخص است و اجماع جهانی در حمایت از حمله نظامی این کشور وجود ندارد. در این صورت بحران به وجود آمده چگونه حل خواهد شد. طبعاً این سوال حامل پیش بینیها و نوع و شرایط حل معادله اخیر را صورت بندی می کند. احتمال اول این است که امکان معامله آمریکا با روسیه بر سر اوکراین وجود دارد. زیرا بدون روسیه و جلب حمایت آنها مشکل به وجود آمده با یک سویهنگری غرب حل نخواهد شد. احتمال دوم این است که اسرائیل بدون توجه به نگرانیهای غرب حمله نظامی را شروع و وارد غزه شود. احتمال سوم اینکه ایران و لبنان نیز وارد نبرد شوند. مورد چهارم حماس با حفظ قدرت سیاسی خود در تشکیلات محمود عباس، شبه نظامیان خود را منحل کند. در مورد احتمال اول و معامله آمریکا و روسیه امکان چنین چیزی وجود دارد. اما این احتمال ممکن است در صورت وارد شدن ایران و لبنان و سوریه انجام گیرد و آمریکا احساس کند شرایط در حال خارج شدن از مدیریت این کشور است و مجبور شود بین ایران و اوکراین یکی را برگزیند. تا به امروز غرب از تمامیت ارضی ایران در برابر بلوک شرق حمایت کرده است. اما اگر ایران به آن مرحله از قدرت سیاسی برسد که بخواهد کل معادله در خاورمیانه را به ضرر غرب و آمریکا تمام کند، در این صورت تجزیه ایران تبدیل به اصل اساسی سیاست آنها خواهد شد. این اصل کم و بیش شامل ترکیه نیز خواهد بود. به عقیده بنده موضعگیری دولت ترکیه و شخص اردوغان واقعا به آن جدیتی که در سخنان اخیر ادا شد باشد؛ در این صورت این بزرگترین اشتباه سیاسی وی و ترکیه خواهد شد. این سیاست را با اتفاق دولت عثمانی با آلمانها در جنگ جهانی اول مقایسه کنید. این تحلیل در عین حال جواب احتمال گزینه سوم مبنی بر وارد شدن ایران به جنگ نیز می باشد. زیرا کاری که ایران صورت می دهد از حد و حدود موضع بیطرفانه رضاخان به جنگ جهانی دوم نیز فراتر می رود و عملاً موجودیت این کشور را زیر سوال خواهد برد. اگر مسئله بدان شکل و احتمالی که گفته شد پیش رود، در این صورت احتمال گزینه دوم و چهارم خواهد بود که به موجودیت حماس پایان خواهد داد.
یازار: بهنام کیانی