آیا مهندس امانی به شیوه کا.گ.ب سیستم امنیتی شوروی سابق ترور شده است؟/حسن کریمزاده صاحب دیوان
ترور و حذف مخالفان با تصادف ساختگی از شیوه های مرسوم کا.گ.ب. سیستم امنیتی شوروی سابق بوده است.
با اندک تحقیق میدانی متوجه می شویم متدهای حذف این سیستم در جمهوری اسلامی هنوز هم کاربرد دارد و از طرف نیروهای امنیتی ایران مورد استفاده قرار می گیرد.
در این خصوص نگاهی گذارا خواهیم داشت بر نحوه حذف میرجعفر پیشه وری رهبر حکومت ملی آزربایجان در سال 1326 توسط سیستم امنیتی شوروی سابق و حذف مهندس غلامرضا امانی از فعالان حرکت ملی در سال 1387 توسط سیستم اطلاعاتی ایران.
گاه شمار ایام منتهی به تصادف سید جعفر پیشه وری:
_پیشه وری مجددا در بدو ورود به باکو سازماندهی فدائیان جهت ادامه مبارزه با حکومت پهلوی را آغاز می کند.
_متعاقبا همه چیز با فعل و انفعالات خودرو و راننده آن آغاز می شود مبنی بر اینکه راننده قبلی پیشه وری که یک تورک تبریری و از اعضای فرقه دموکرات بوده کنار گذاشته می شود. کاریک ملیکیان بعنوان یک ارمنی و عضو حزب داشناک راننده وی انتخاب می شود. همچنین اتومبیلش عوض می شود.
_سید جعفر پیشه وری مطالبی در باره عدم اعتماد به راننده جدیدش و اینکه او رفتارهای مرموزی دارد با دکتر جهانشاهلو معاون خود در میان می گذارد.
_در روز حادثه پیشه وری برخلاف عادت خود در کنار راننده در صندلی جلو می نشیند. در تصادف راننده اصلا صدمه نمی بیند اما در کنارش پیشه وری مصدوم می شود. چشم آذر از اعضای برجسته فرقه دموکرات در این باره می گوید با اینکه گفته شد راننده خواب آلود بوده است، اما فرمان را با دو دست محکم گرفته و صحنه تصادف را خوب مدیریت کرده است.
_بعد از تعلل 3 ساعته پیشه وری به بیمارستان یولاخ که در 20 کیلومتری محل حادثه بوده انتقال داده می شود.
_ پیشه وری در بیمارستان زنده است و بر آوردن پسر و برادر پزشکش به بالین اش تاکید می کند اما موثر واقع نمی شود.
_لطیف صمد اوغلو رئیس بخش امنیت یولاخ که بعدها بعنوان شاهد صحنه تصادف پیشه وری در جریان محاکمه میرجعفر باقروف رئیس حزب کمونیست آزربایجان حضور داشته اعلام می کند که تصادف عمدی بوده است و چون در صحنه تصادف حاضر بوده هیچ گونه علائم خواب آلودگی در راننده مشاهده نمی شد.
_علاوه بر این وی در جریان دادگاهی باقراوف که یکی از اتهاماتش ترور پیشه وری بوده، گفته است به دستور من جراحان از گنجه و قره باغ جهت معالجه پیشه وری آمدند. اما اجازه ورود به آنها داده نشد. تا اینکه اکیپی از باکو می رسند وارد اتاق عمل می شوند که اندکی بعد خبر مرگش را به میرخلیل برادر پزشک پیشه وری کنار درب اتاق جراحی که اجازه ورود نمی دادند، داده می شود.
_ پرفسور شوکت تقی اوف معتقد است پیشه وری پس از تصادف در بیمارستان با تزریق آمپول کشته شده است.
_سرانجام جنازه پیشه وری تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور پرشمار نیروهای امنیتی در باکو دفن می شود.
گاه شمار روزهای منتهی به تصادف مهندس امانی:
_امانی در سال 1382 از زندان آزاد می شود در اولین وهله شروع به سازماندهی و تشکیل کارگروه های مختلف می کند.
_ متعاقبا همه چیز با فعل و انفعالات خودرو آغاز می شود و در اوایل مهرماه سال 1387 خودروی وی به سرقت می رود.
_مهندس امانی در این باره دادخواستی تقدیم دادگستری تبریز می کند که در جریان آن با قاضی پرونده امنیتی خود مواجه می شود.
قاضی خطاب به وی سخنان مرموز می گوید. این حادثه 8 روز قبل از تصادفش در دادگستری تبریز رخ می دهد.
_مهندس امانی در اولین فرصت مطالبی را در باره سخنان شک برانگیز قاضی پرونده خود با صالح کامرانی از فعالان حرکت ملی و وکیل پرونده های امنیتی خود در میان می گذارد، اینکه قاضی گفت:” اگر روزی آزربایجان مستقل شود مطمئنا تو یکی آنروز را نخواهی دید.”
_مهندس امانی همراه با دو برادرش در 3 آبانماه برای شرکت در یک مجلس ترحیم به شهرستان هریس می رود.
_مهندس امانی در هر سفر به قاراداغ چون با خانواده کامرانی رفت آمد خانوادگی داشته در صبح روز تصادف در گفتگو با دکتر محرم کامرانی می گوید چون خودروی خودش نیست اینبار امکان سفر به اهر را نخواهد داشت. بعبارتی مهندس امانی بخاطر حوادث رخ داده در روزهای منتهی به روز تصادف، مجبور به عدم استفاده از خودروی خود می شود.
_مهندس امانی در راه بازگشت با کامیونی که برای یک شرکت سپاه پاسداران کار می کرده، تصادف می کند.
_به گفته شاهدان عینی مهندس امانی در صحنه تصادف زنده بوده اما نیروهای امدادی و آمبولانس با تاخیر چند ساعته در محل حادثه که در 30 کیلومتری تبریز بوده است، حاضر می شوند.
_مهندس امانی به بیمارستان امام رضا تبریز که همچنان زنده است انتقال داده می شود.
_خبر تصادف مهندس امانی با پیامک به سرعت در میان فعالان حرکت ملی انتشار می یابد و فعالان عازم بیمارستان امام رضا در تبریز می شوند.
_محمود فضلی،ذاکر بی،جمشید زارع، مرحوم حسن آزربایجان، چنگیز بخت آور از جمله فعالانی هستند که در همان ساعات اولیه در بیمارستان حضور یافته اند.
_جمشید زارع که سابقه فعالیت و بازداشت با مهندس امانی و دکتر چهرگانی را در کارنامه فعالیت ملی خود دارد، و جز اولین افرادی است که در بیمارستان حاضر شده است در این باره می گوید: در روز مذکور محمود فضلی طی تماس تلفنی خبر تصادف مهندس امانی را برای من گفت و خواست به بیمارستان امام رضا بیایم.
وقتی که به درب بیمارستان رسیدم دیدم مرحوم چنگیز بخت آور همراه با ذاکر بی از فعالان حرکت ملی و چندین فعال دیگر در سالن انتظار هستند. بعد ازمدتی گونش خانم همسر مهندس امانی و خانواده امانی هم آمدند. 3 نفر لباس شخصی مدام داخل اتاق بستری مهندس امانی می شدند و برای ما اجازه حضور نمی دادند. از هر کس و از پرستاران حاضر و از انتظامات سالن در باره این سه نفر سوال می کردیم کسی نمی شناخت. مرحوم بخت آور با سماجت به آنها درخواست وارد شدن به اتاق عملیات را داد. یکی از آنها خیلی راحت مرحوم بخت آور را با اسم مخاطب قرار داد و گفت: جناب بخت آور از هرکس بهتر می دانید ورود به اتاق جراحی ممنوع است.
بخت آور هم ادامه داد: پس شما 3 نفر چرا مدام وارد و خارج می شوید؟
جواب ندادند و بلافاصله حراست و انتظامات بیمارستان با حضور در سالن همه ما را بیرون کردند.
در این میان من یکی از کادرهای بیمارستان را شناختم و درخواست کمک کردم، او بعد از بررسی شرایط بمن خبر داد مهندس فوت کرده است اما در مقابل برگه فوتش عنوان “ویژه” قید شده است و ما حق اعلام این خبر را نداریم. لذا بصورت رسمی با صلاحدید حراست بیمارستان اعلام خواهد شد.
به گفته جمشید زارع وقتی گونش خانم پی به ماهیت و شرایط جاری برد حدود 20 دقیقه در مقابل بیمارستان در باره مهندس امانی و افکارش با شجاعت مثال زدنی سخنرانی کرد.
_ همچنین حضور نیروهای امنیتی در اتاق عمل مهندس امانی از طرف تمامی فعالان حاضر در بیمارستان از جمله محمود فضلی،محرم کامرانی هم تایید شده است.
_سرانجام مراسم دفن مهندس امانی تحت تدابیر امنیتی و با حضور ملموس لباس شخصی ها برگزار می شود.
_از تاریخ فوت مهندس امانی تا کنون در اتاق بازحویی ها سوالاتی به این مضمون از فعالان می شود:
آیا واقعا فکر می کنید مهندس امانی توسط نیروهای اطلاعاتی کشته شده است؟
حال سوال می شود آیا این متد جهت گرفتن زهر چشم از فعالان مطرح نمی شود؟
_خانواده مهندس امانی از این بابت همیشه تحت فشار نیروهای امنیتی قرار دارند بطوریکه خواهر مهندس امانی در اولین سالگرد وی بر سر مزارش بجای گریه مرسوم بر سر مزار جانباختگان با مخاطب قراردادن سنگ مزار امانی با صدای رسا گفت: مهندس دشمنانت از مرده تو هم دست بردار نیستند.
_نگارنده این سطور در تابستان سال 1392 که مرحوم فرهاد سرونازی از فعالان حرکت ملی در مشگین شهر در محل کارش جان خود را از دست داده بود شاهد بودم که رئیس کلانتری مشگین شهر همراه با پزشک قانونی این شهر جهت صدور مجوز دفن با خوشحالی و با مسرت گفت: از شر یکی از پان تورک ها ها خلاص شدیم.
_آنچه که مسلم است اینکه سیستم انتظامی و امنیتی ایران در مواجه با حوادث ناگوار بر فعالان حرکت ملی وظیفه و حقوق شهروندی را به کنار می گذارند و حداقل اینکه راضی به مرگ فعالان حرکت ملی هستند.
_در رابطه با مهندس امانی چون امکان و اجازه تحقیق توسط کارشناسان مبنی بر اینکه چرا به جای پزشکان نیروهای امنیتی وارد اتاق عمل شدند وجود ندارد. امکان صدور و قضاوت برای ما ممکن نیست فقط می توانیم سوال مطرح کنیم:
آیا مهندس امانی به روش کا.گ.ب سیستم امنیتی شوروی سابق ترور نشده است؟