شهر اردبیل در طول تاریخ نقش های بسیار مهمی را ایفا کرده. اما این شهر کهن با سابقه طولانی که دارد در صد سال گذشته به دست یاغیان هنر قسمتی از فرهنگ خود را از دست داده یا این طور بگویم عده ای آن را از روی کج فهمی و نادانی از بین برده اند، این چنینین سود جویان و دلالان فرهنگ و هنر الان هم کم نیستند. اگر تاریخ دوران قاجار را مطالعه کنیم هیچ سند تاریخی و فرهنگی برای این شهر که ریشه در تاریخ جهان دارد نمی توانیم بیابیم یا حتی اگر هم پیدا کنیم تعداد آنها بیشتر از انگشتان دست نیستند. بسیاری بر این باورند که هنگام حمله روس ها در دوران قاجار این شهر بخشی از کتاب ها و اشیا تاریخی خود را از دست داد و بخش دیگر این گنجینه را مردم برای در امان ماندن از دست یاغیان و سود جویان در خانه خود پنهان کردند. اما در دوره پهلوی نه تنها این اشیا به سرقت رفت بلکه بسیاری از کتاب ها تاریخی، فرهنگی، هنری و … این شهر سوزانده شد.
سید عظیم شیروانی شاعر و تذکر نویس متخلص یه(سید) در سالهای ق۱۲۷۰ _ ق ۱۲۸۲ به شهر اردبیل سفر کرده این شاعر گران قدر در طول سفر های خود به این شهر داشته با شاعران و هنر مندان بسیاری دیدار کرده و اطلاعاتی از آنها برای ما در تذکر خود به یادگار گذاشته است از جمله: شمس عطار اردبیلی، صراف اردبیلی، فکری اردبیلی، مخلص اردبیلی و…
به راستی چه بر سر کتابهای این شاعران و نویسندگان گران قدر آمده است که اکنون نمی توانیم هیچ اطلاعاتی از آنها به دست آوریم. دشمنان این مرز و بوم با کدامین تفکر پوچ و بی ارزش این کتابها را نابود کردند؟ آنان که خود را عالم و فیلسوف دهر می پندارند چرا هیچ تلاشی برای احیای هویت تاریخی این شهر نکرده اند؟ به راستی نسل های آینده چه فکری درباره ما خواهند کرد و از کدامین قهرمانان تاریخی سخن به میان خواهند آورد. کسانی که هویت و تاریخ خود را نداند محکوم به فنا است.
“من خرج عن زیه فدمه هر” پیامبر(ص)
یا به قول شاعر آواز نام دوره صفوی” جنونی اردبیلی” عمر بی حاصل را ایچنین به نظم می کشد:
لب تشنه به دشت تن بماندیم خجل
راهی ننمودند به سر چشمه ی دل
مانند درخت بید در باغ جهان
صد حیف که عمر شد تلف بی حاصل
حسین حسن نژاد قونسولکندی