حرمت و قداست نان در نزد ملت تورک قدمت تاریخی دارد و نشات گرفته از اعتقادات شامانیستی می باشد که با حفظ همان قداست وارد اعتقادات مذهبی و دین اسلام هم شده است، بطوریکه در کنار قسم به قرآن، قسم به نان هم حکم “حکمیت” را در جامعه تورک ها دارد. اگر امروز هم سفری به دور افتاده ترین روستاها و قشلاق های آذربایجان داشته باشیم، متوجه خواهیم شد از کودک 7 ساله گرفته تا پیرمرد هفتاد ساله اگر ببینند نانی بر روی زمین افتاده باشد، بدون تعلل بر می دارند و بر روی چشمان خود گذاشته، می بوسند و داخل لای دیوار می گذارند تا مجددا زیر پاها نیافتد.
براساس گزارش های میدانی و تصاویری که از نانوایی های مختلف در شهرها و از روستاهای آذربایجان انتشار می یابد، نشان می دهد علاوه بر اینکه بواسطه گرانی مردم در تهیه نان به لحاظ “کمیتی” در سختی های غیرقابل تصور هستند. از طرفی “کیفیت” نان ها هم بشدت زیر سوال رفته است.
با بررسی محتوا و مواد ترکیبی نان متوجه می شویم آردهای با کیفیت بسیار پایین در مناطق آذربایجانی در اختیار نانوایی ها گذاشته می شود. حتی بعضا گزارش می شود کاه دانه های برنج که نوعی نهاده دامی است بهمراه خاک به آردها اضافه می کنند.(این ادعا احتیاج به تایید کارشناسان محترم دارد) گذشته از اینکه این نان ها سلامت خانوارها و مخصوصا کودکان را به طرز وحشتناک تهدید می کند، واقعا قداست نان و حرمت آن به زیر سوال می رود. آیا آذربایجانیان لیاقت این طرز کیفیتی آرد و نان را دارند؟ آنهم در حالیکه آذربایجان با مرکزیت مغان به لحاظ بازه زمانی استاندارد در کشت،داشت و برداشت گندم های مرغوب، مطرح در خاورمیانه است.
آیا استاندارهای آذربایجان غربی_شرقی،زنجان و اردبیل نقش استاندار منفور رضاخان در تبریز یعنی مستوفی را ایفا می کنند که در جواب فرمانده ارتش گفته بود: اگر نهاده های غلاتی فاسد شده را اسب های ارتش نمی خورند می دهیم تبریزیان بخورند و ادامه داده بود”آذربایجانیها ترکند! یونجه خورده و مشروطه گرفتهاند حالا نیز کاه میخورند ایران را آباد میسازند”
و هم اکنون وقتی تصاویری از نان ها در روستاهای آذربایجان انتشار می یابد، فی البداهه انسان از خودش سوال می کند:
آیا این همان نانی است که احترام به آن میراثی با پشتوانه به قدمت تاریخی و شامانیستی است و ما به آن قسم می خوریم؟
حسن کریمزاده صاحب دیوان