اقلیت ها، اکثریت هارا به بردگی گرفته اند :
امروزه در مرز جغرافیایی ایران نام، زندگی یا به تعبیر بهتر، زنده مانی میکنیم و بیش 30میلیون نفر تورک آزربایجان در قفس فارسی به استعمار گرفته شده ایم ، طبق مصوبه ی سازمان جهانی حقوق بشر اگر تعداد نفوس(جمعیت) قومی بیش از یک میلیون نفر باشد،آن خلق دیگر قوم نه،بلکه ملت محسوب میشود و باید از همگی حقوق ابتدائی یک ملت اعم از تحصیل به زبان مادری،اقتصاد مستقل و سالم،مسئولین بومی،اداره ی ایالتی شهر ها بدست مسئولین بومی آن منطقه و یک زندگی شرافتمندانه ی سالم برخوردار باشند، اما با وجود بیش از سی میلیون نفر تورک آزربایجان،در جغرافیای ایران نام این ملت نه تنها از حقوق ابتدایی خود برخوردار نیست بلکه یک رسانه ی پیش پا افتاده ی ساده هم برای بیان درد هایشان ندارد،از طرفی همه ی فعالین ملی-مدنی آزربایجان را متحمل حبس های بسیار سنگینی میکنند تا مبادا صدای این ملت به استعمار گرفته شده شنیده شود، حکومت فارسی در مقابل گلایه و فریاد حق طلبی مردم آزربایجان به آنان مارک پانتورک،خائن،تجزیه طلب میزند تا با پاک کردن صورت مسعله و با راه انداختن سر و صدای نمایشی مردم را
مجبور به سکوت کند.در محبس فارسی، سی میلیون نفر انسان از امکانات اولیهی فردی مثل تدریس به زبان مادری خود محروم هستند،علاوه بر محرومیت، مسولین فارسی هر روز در تلوزیونی که صرفا متعلق به فارس هاست،نیشخند زَنان ،علنا اعلام میکنند وظیفه ی اصلی شان صیانت زبان فارسی و نابودی دیگر زبان هاست و برای اجرای این سیاست های فاشیستی و غیر انسانی میلیاردها تومان پول حیف و میل میکنند ،سایت افتتاح میکنند،اداره افتتاح میکنند،دفتر و دستک راه میندارند ،برای مردم غیر فارس جریمه در نظر میگیرند،به عبارتی خودشان میبرند و میدوزند و از این همه جولان دادن سرخوشند،اینان زبان مادری مردم غیر فارس را فدای ،همان زبانی میکنند که در رده های بین المللی جز زبان های مستقل محسوب نمیشود،و هشتاد درصد کلماتش یا مستقیما از زبان تورکی،عربی،انگلیسی، فرانسوی وام گرفته شده است یا بصورت غیر مستقیم از زبان تورکی و عربی مشتق گرفته شده است.
ما باید بدانیم که ملت بدون زبان به برده شدن محکوم است ملتی که زبان نداشته باشد،نمیتواند اقتصاد،سیاست، وحتی توان بیان درد هایش را داشته باشد،این یعنی حکومت فارسی یک عقب گرد چندین دهه ای
به دوره ی پهلوی کرده و با پوشیدن پوتین های رضا خان،سعی در اجرای سیاست های رادیکالی و حذفی، رضا خانی دارد و میخواهند با متوسل شدن به نابود کردن ملل غیر فارس رشته های حکومت فارسی را در دستشان نگه دارند تا مبادا که ریاست و کیاست فارسی را از دست دهند.
اما چرا بایستی این اتفاقات رخ دهد؟
هنگامی که حکومت به دست اقلیت ها اداره شود آن اقلیت ها برای ملت سازی و اکثریت شدن به هر دری میزنند تا اکثریت را برده و مستمره ی خود کنند برای مثال اجباری کردن لهجهی فارسی یا تحریف تاریخ یا توهین و تمسخر به تورک ها و عرب ها در رسانه های به ظاهر ملی اما به نفع پان فارس، یا اجباری کردن فارسی حرف زدن با کودکان از مهدکودک و مدرسه آنهم به شیوه ای که زبان فارسی بهتر و برتر از سایر زبان هاست و شما باید زبان مادری تان را فراموش کنید!!
اینان میخواهند، اکثریت ملت را به سوی آسمیله (تَرک هویت)شدن سوق دهند یا با به تمسخر گرفتن،زبان،تاریخ، لهجه،لباس و پوشش ملی،سبک زندگی ملت های غیر فارس آنان را از هویت خود دور کنند تا اهداف پان فارسیسمی خود را که از پهلوی ارث گرفته اند را بخوبی اجرا کنند. تهران نشینان به عنوان اقلیت
برای خود ملت سازی میکنند تا با حذف زبان مادری و تاریخ تورک ها،عرب ها ،بلوچها ،لُر ها،قشقایی ها،و همه ی ملل غیر فارسی که در این جغرافیا زندگی میکنند همه شان را سوی فارسیزه شدن سوق دهند تا با برده کردنِ اکثریت ها، آنان را برای اقلیتها ملت کنند،حال بیشتر دشمنان تورک ها خودِ تورک های آسیمیله هستند که هویت واقعی خود را از دست داده اند و برای پانفارس خدمت میکنند،همان پانفارسی که تمام دارایی تورک ها را مصادره کرده و با چپاول تمام منابع مادی و معنوی آزربایجان آنرا به عنوان مستعمره به یک قدمی نابودی رسانده. در واقع این ملت تورک است که با پله شدن برای اهداف پانفارسی به مستعمره شدن اکثریت به دست اقلیت دامن میزند.امید است، افرادی که با ندانستن تاریخ و سواد خواندن و نوشتن زبان مادری مان ،با افزایش رو افزون آگاهی ملی به هویت آزربایجانی خود بازگشته و به جای اینکه در کنار اقلیت ها با ملت خود مبارزه کنند در کنار اکثریت ها برای آبادانی سرزمین آبا و اجدادیش مبارزه کنند.
روز آزادی روزی نیست که زنجیر را از پای یک برده باز کنیم بلکه روز آزادی روزیست که یک برده دیگر نخواهد به بردگی گرفته شود.
نسیم عبداللهی