دلیل اهمیل بابک/بابک؛ هویتجویِ بزرگِ تاریخ
بابک خرمدین از نخستین مبارزان راه هویتجویی در ایران پس از اسلام، آنهم در برابر خلفای ناخلف عباسی، است که علاوهبر دشمن خارجی، دسیسههای داخلی نیز گریبانگیرش شد. شاید بتوان خلفای عباسی را بانیان دین ایدئولوژیک و پروپاگاندای جهان اسلام نام نهاد که طبق موازین قرن دوم قمری، حتی مشروعیت نیز نداشتند و برای استحکام پایههای حاکمیت نامشروع خود، بنیهاشم (قانونیترین وارثان خلافت)، جنبش راوندیان و سنباد را منکوب کردند.
تاریخ یادآور میشود در سرزمینهایی که امروزه در جغرافیای ایران قرار دارند، جنبشهایی در مخالفت با خلافت عباسی رخ داد که عملا هیچکدام چندان رضایتبخش نبودند اما جنبش خرمدینان که در اوایل قرن دوم هجری، توسط بابک رهبری میشد، یکی از مهمترین معضلات خلافت عباسی، در دوران خلیفه معتصم بود.
آنچهکه بابک در پی آن بود، بخشی از برابریخواهی ملل مختلف سرزمینهای اسلامی بود که بر ادعای سیادت کذایی خلفای عباسی، میشورید و البته در صدد تحقق حاکمیت مشروع بر پایههای انسانی و اسلامی بود. با درک شرایط زمانی و مکانی، طبیعی است که خلفای عباسی به مخالفان خود انگ زندیقی و الحاد و کفر بزنند و بابک نیز از این قاعده مستثنی نبود. سرداران مامون و بعدها معتصم عباسى در طول ۲۲ سال ۳۹ بار بهسرکردگى زبدهترین سرداران جنگى خود به قلعه بابک تاختند ولى تمامى این حملات ناکام ماند و این جنگهاى فرسایشى کشتههاى زیادى را براى آنان بهدنبال داشت.
در این مدت طولانى، حاکمان ظالم عباسى بهرغم تعویض پىدرپى فرماندهان و سربازان و تعلق مزد و پاداشهاى خوب به آنها نتوانستند در سرنوشت جنگ تغییرى ایجاد کنند تا اینکه یک سردار ایرانی بهنام افشین، با دسیسهای عجیب بابک را از قلعه بذ خارج و او را دستبسته تحویل خلیفه دادند و بابک ششم صفر 223 قمری توسط خلیفه ابتدا دستهایش مقطوع و بعد اعدام شد.