بازهم زبان مجعول«آذری» و سوءاستفاده از اولیا چلبی
اولیا چلبی یکی از سیاحان مشهور عثمانی است که چهل سال عمر خود را در سفرهای مختلف گذرانده و حاصل آن ده جلد کتابی است که در جلدهای دوم و چهارم به زبان و فرهنگ مردم آذربایجان از جمله تبریز-نخجوان و مراغه پرداخته است.
استفاده از کلمه پهلوی در یک سطر کوچک برای برخی زنان مراغه دستاویزی شده تا دوباره علم زبان مجعول«آذری»را پیش بکشند.
از این رو کار این دوستان کمک می کند افکار عمومی را راحت تر تنویر کنم.
مواردی را با سندهایی که تورق می کنید می آورم:
–چلبی دری را با فارسی جدا و فقط در نقل قول یکسان می بیند.
-چلبی اشاره دارد فقط اهالی معارف(نویسندگان و شعرا) فارسی حرف می زدند مانند اینکه بگوییم در لیبی دانشگاهیان فرانسوی حرف می زدند و این نشان دهنده جدا بودن زبان منطقه از فارسی بود.
-چلبی فقط به زبان زنانی در مراغه اشاره می کند که اولا آذری نبوده و پهلوی بود. ثانیا مشخص نیست چگونه با زنان مسلمانان متعصب شیعه قزلباش صحبت کرده و آمار گرفته و نهایتا این اصلا چیز بعیدی نیست چون با توجه به حکومت ساسانیان و مغولها این زبانها نیز برای مردم آشنا بود.
-در کتابهای چلبی به جای اشاره مستقیم ،زبان را با نام طایفه و مکان می نامد مثلا زبان عثمانی یا تراکمه
-چلبی با وجود اختلاف مذهبی تبریز را اغوا کننده توصیف کرده و یا در جایی می گوید:قلب من متعلق به آذربایجان است.
-زبان عمومی(دهقانی) را تراکمه (توره)یعنی ترکی می نامد که سه گروه عمده اوغوزها هستند و از لهجه های افشار، گوگ تورک، ترکی مغولی نیز نام می برد.
-مستقیما چند مثال از زبان مردم تبریز و مراغه آورده که قضاوت را به شما واگذار می کنم
هله تانیمامیشام(هنوز نشناخته ام)
منیم ایچون خاطرم اندوه اولوبدور(دلم شکسته است)
باری اینجیشم (آزرده شدم)
آپارکن چاخیری(شراب را ببر)
داریخمشام(دلم گرفته است)
بدون شک چند غلط املایی که در اسلاید ها نتوانسته ما را گمراه کند و این را اولیا چلبی لهجه(ترکی) نامیده نه یک زبان مستقل.
خداوند همه اهل ظلالت را هدایت کند./ اَسَن قالین
دکتر رحیم آقبایراق