زنگ خطر بحرانهای آبی و اعتراضات مردمی در ایران را فعالین آذربایجان یک دههی پیش به صدا در آورده و سرکوب شدند.
آیا این تصاویر نشانگر تبعیض در برخورد برای دو مقوله زیست محیطی اما متفاوت در جغرافیا و مکان نیست؟! چرا فقط آذربایجان را امنیتی میکنید؟
کم آبی در ایران دیگر از پشت میز جلسات اداری و تریبون نشست های علنی خارج شده و به کف خیابان های شهرهای مختلف ایران رسیده و جنبهی سیاسی – امنیتی پیدا کرده است.! دهه ها پیش هشدارها و تحلیل های کارشناسی نادیده گرفته شد و روزمرگی سیاسی – اداری در ایران فرصت را از طرح و برنامه های کلان دراز مدت و راهبردی گرفت و شد آنچه نباید میشد و رسیدیم به جایی که نباید می رسیدیم.
آذربایجان به سنت تاریخی خود در جغرافیای سیاسی – اجتماعی ایران، بار دیگر پیشرو بودن، فعال بودن و دغدغه مند بودن خویش را در تحولات، چالش ها و بحران های اجتماعی نشان داد و یک دهه قبل و در سال ۱۳۹۰ شمسی، مدنی ترین، جدی ترین و مردمی ترین اعتراضات خیابانی، فریادهای بیدارباش و هشدارهای اجتماعی را با محوریت بحران خشک شدن دریاچه اورمیه و خطر ورشکستگی آبی در کشور را به صدا درآورد.! اگر آن روز فریادها و ناله ها و هشدارهای فعالین ملی و مردم آذربایجان شنیده میشد و دانشمندان و کارشناسان بجای ماموران و قضات پای کار میآمدند، اینک شاهد سریالی شدن اعتراضات و بحرانی شدن شرایط اجتماعی شهرها نبودیم.
نگاه سیاسی – امنیتی به بحران های اجتماعی و زیستی، تیر خلاص را بر محیط زیست ما، پهنه های آبی ما و طبیعت بخشنده این سرزمین زده و نفس های آن را به شماره انداخته است. پس از گذشت دو هفته از آغاز دوره جدیدی از اعتراضات مدنی مردم اصفهان و مدارا و مماشات حاکمیت با آن در این روزها شاهد آغاز اعتراضات مردمی در استان های دیگر هستیم. در این میان زخم های آذربایجان هر روز بیشتر عمیق تر، دردناک تر و سوزناک تر می شود.! انگار صدای آذربایجان مظلوم، محروم و بی تریبون میرود تا در پس صداهای شهرهای دیگر گم شده و فراموش گردد.!
این روزها سهم آذربایجان از پیگیری و رسیدگی و همت مسئولین، فقط چند تا توئیت و پست مجازی و خبر کوتاه رسانه ای است که به نظر می رسد بیشتر برای راضی نگه داشتن و ساکت کردن آن و پیشگیری از سرایت اعتراضات به سوء مدیریتها در آذربایجان است. ستاد احیای دریاچه اورمیه این روزها کجاست تا گزارش چند سالهی عملکرد خود را ارائه دهد؟ مدیران استانی و کشوری کجا هستند تا سهم شهرهای آذربایجان از رسیدگی ها و پیگیری ها و طرح های سراسری مقابله با کم آبی و خشکسالی را توضیح دهند!؟ آیا خبر دارید که استان اردبیل وارد شرایط قرمز کم آبی شده است!؟ مدیران دولتی محترم، جابه جایی بحران از شهری به شهری دیگر و استانی به استانی دیگر، اسمش مدیریت بحران نیست! مردم شهرها را به جان هم نیاندازید. دست در دست مردم دهید و تلاشی علمی، اثربخش و کارآمد را رقم بزنید.
آقای مسئولی که از طرح انتقال آب آراز (ارس) به دریاچه اورمیه سخن می گویی، آیا خبر داری که آراز خود در حال خشک شدن است!؟ زخم های آذربایجان را بیش از این نخراشید! گوشت تنش را نکنید و مرهم دیگرش نکنید!؟ آذربایجان را در پس هیاهوی اصفهان فراموش نکنید.! قلم ها را برای اصفهان و باتوم ها را برای آذربایجان نچرخانید! به قول خودتان سر ایران را بیش از این از شرمِ تشنگی به پایین نیاندازید! این سر، نشان سرفرازی است.
حل اثربخش و کارآمد و ایمن بحران ورشکستگی آبی در ایران، نیازمند علم و تکنولوژی روز جهانیست و مشارکت بین المللی می طلبد.! سطح اداری مدیریت بحران را ارتقاء دهید و حداقل به معاونت و یا کار گروهی زیر مجموعه ریاست جمهوری برسانید. نگاه سیاسی و امنیتی را از مسائل زیست محیطی بردارید تا بیش از این به چالشی فراگیر، سیاسی و امنیتی تبدیل نشود.