روس ها، بلاروسی ها و اوکراینی ها هسته مرکزی و شاخه شرقی اسلاوها را تشکیل میدهند و اکثریت آنها بر خلاف تورکان، از مذهب مسیحی ارتودکس پیروی میکنند. پس از اشغال نظامی و جنایت وار اوکراین توسط روسیه، جهان شاهد یک موج مردمی حمایت از مردم مظلوم و کشور مستقل اوکراین در برابر دیکتاتوری و طمع ورزی استعماری روسیه است و جهان تورک نیز از این قاعده مستثنی نیست و نمی تواند باشد.
مساله تنش اخیر اوکراین و روسیه با هر نتیجه و عللِ پشت پردهای باشد، بصورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباطی تنگاتنگ با جهان تورک است و ضرورت دارد تا برگ به برگ و لحظه به لحظهی آن توسط فعالین و صاحب نظران حرکت ملی و جهان تورک به دقت مورد پیگیری، رصد و تحلیل قرار گیرد و روشنگری های لازمه به ملت تورک در هر گوشه و کنار دنیا ارائه شود. این آگاهی ها و تحلیل ها، چه از نظر حاکمیتی و چه از دیدگاه مردمی برای ملت بزرگ تورک یک ضرورت راهبردی است و هرگونه سستی و غلفت از آن موجب تحمیل خسارات سنگین مادی و معنوی در آینده پیشرو خواهد بود. روس ها دشمن تاریخی و راهبردی تورکان هستند و اساسِ فلسفه سیاسی آنها در ارتباط با تورکان داخل و یا خارج از جغرافیای سیاسی – اجتماعی خود، بر پایه ستم ملی، جنایت و کشتار استوار گردیده است، بنابراین رصد مستمر هر آنچه در محور دشمن می گذرد، یک ضرورت عقلی است.
از طرف دیگر هر آنچه که موجب تقویت یا تضعیف محور دشمن گردد، یک تهدید – فرصت راهبردی، جدی و فعال برای ماست.! تهاجم و اشغال نظامی اوکراین توسط روسیه و پیامدها و نتایج آن ارتباط مستقیم و غیر مستقیمی با دولت ها و ملت تورک داخل و خارج از جغرافیای سیاسی روسیه دارد. اگر پیروز این میدان روسیه باشد، پوتین سرمست از این فتح برزگ سایه تهدیدات خود را بر سر سایر کشورها و ملت ها از جمله کشورهای تورک قفقاز، تورکیه و آذربایجان نیز خواهد گستراند که هم اینک بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در این بحران و تنش درگیر شدهاند و اگر بازنده این اشغال و جنایت، روسیه باشد، این شکست تاریخی به معنی پایان حیاتی سیاسی پوتین و آغاز تضعیف و فروپاشی روسیه و نجات مردم تورکِ تحت ستم هژمونی و دیکتاتوری روسیه در جمهوری های تورک آن کشور خواهد بود.
بحران اوکراین با هر نتیجه و برنده ای، نظم ژئوپلیتیکی حاکم بر جهان را تغییر خواهد داد و تمام دکترین های سیاسی و امنیتی آن را دچار دگرگونی خواهد نمود و این تحولات در جغرافیایی رخ میدهد که در همسایگی جهان تورک است. این تحولات در جغرافیای رخ میدهد که در همسایگی جهان تورک است و تحولات آن بی تاثیر بر سرنوشت و روزمرگی جهان تورک نخواهد بود. در حال حاضر روسیه با کشوری در حال جنگ است که بخشی از مردم آن از تورکان هستند و در مناطق مختلف اوکراین و کریمه زندگی میکنند و این همان ضرورتی است که دولت های تورکیه و آذربایجان در مناسبات خود با روسیه و اوکراین همواره مد نظر داشته اند و اکنون نیز نمیتوان از سرنوشت و حال و روز آنها غافل گشت.
نتایج بحران اوکراین چه با شکست و چه با پیروزی روسیه، در مناسبت های آن با کشورهای تورک علیالخصوص تورکیه و آذربایجان تاثیر خواهد گذاشت؛ هر چند که سران این کشورها تلاش نمودهاند که با اتخاذ سیاستی متعادل و واقع بینانه و توامان با عقلانیت سیاسی و پرهیز از احساسات و در چارچوب پیمان های جهانی و حقوق بین الملل، ضمن تاکید بر تمامیت ارضی و استقلال اوکراین، روابط خود را با روسیه نیز مدیریت نمایند و بیشتر در قالب میانجی و پیک صلح ظاهر شوند و کمک هایشان به اوکراین در قالب اصول بشردوستانه باشد. اما روسیه به دلیل طمع استعماری خود رضایت چندانی از موضع گیریهای تورکیه در مناقشه اوکراین ندارد و بدون شک این نارضایتی را نه در قالب کشمکش های نظامی، بلکه به شکل تنش های سیاسی و اقتصادی بروز خواهد داد که نشانه های آن از هم اکنون مشخص است.
بحران اوکراین بزرگترین تنش سیاسی – امنیتی جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد است و در حال حاضر بیش از ۳۰ کشور مطرح جهانی را بصورت مستقیم درگیر خود کرده و بدون شک پیامد و نتایج آن، کل جهان را تحت تاثیرات مثبت و منفی خود قرار خواهد داد. جهان در آستانه یک پوست اندازی تاریخی، سومین جنگ جهانی و یا #دومین_جنگ_سرد خود قرار دارد و در این میان جهان تورک به عنوان یکی از محورهای رو به رشدِ قدرت در جهان حال حاضر و یکی از بازیگران سیاست جهانی، نمی تواند از نقش و تاثیرگذاری خود غافل شود و منفعلانه فقط به پیشواز پیامدها برود. آنچه به اختصار گفته شد، بخش های قابل بیان این رویداد تاریخی است که بدون شک بخش های ناگفته آن را باید در روزهای آینده جستجو کرد و به انتظار نشست.
سعید مینایی