استاد شهریار در خصوص روزنامه ملانصرالدین چنین سروده است:از روزنامههاش که اکنون عتیقه است / یک ملانصرالدین که تکان داد شرق را / با این کاریکاتور که نظیرش نیامده است / او مادری که صور سرافیل زاد از او.
الف : طلوع روزنامه در تهران وتبریز
اولین روزنامه تبریز در سال ۱۸۵۸ میلادی منتشر شده است و اولین روزنامه تهران بیست سال پیشتر با عنوان کاغذ اخبار منتشر شده بود. عمر کاغذ اخبار بیش از چند شماره نپایید ومیرزا تقی خان امیر کبیر در سال ۱۸۵۱ میلادی موسس اولین روزنامه پایانی ایران لقب گرفت. بنا به نوشته محیط طباطبایی در تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران میرزا تقی خان روزنامه وقایع اتفاقیه را به تقلید از روزنامه تقویم وقایع اسلامبول تاسیس نمود.
این روزنامه سخنگوی رسمی دولت ناصر الدین شاه بود و از شماره ۴۷۲ رسما به روزنامه «دولت علّیه ایران» یا همان روزنامه دولتی تغییر نام داد .
اولین روزنامه تبریز ، در تقابل با همین روزنامه دولتی وبا عنوان روزنامه ملتی منتشر شد. وقایع اتفاقیه خبر انتشار روزنامه ملتی را چنین به اطلاع خوانندگان خود رسانده است در این روزها حکم شده است که در تبریز روزنامه ای طبع شود که احوالات آذربایجان وغیره در ان نوشته شود. (۱)
روزنامه ملتی با نام های دیگر از جمله روزنامه «اخبار دارالسلطنه مملکت آذربایجان»، «روزنامه ملتی مملکت آذربایجان» ، «روزنامه ملتی آذربایجان» ، «روزنامه ملی مملکت آذربایجان» نیز نامیده شده است. (۲)
این روزنامه بعدها با دستور مظفرالدین میرزا ولیعهد با نام تبریز انتشار یافته است . گوئل کوهن علت تعطیلی ان را چنین بیان می کند : علت اخرین تعطیلی روزنامه تبریز را باید در شیوه تفکر مترقیانه وبرخورد ان با مفهوم روزنامه وروزنامه نگاری دانست چرا که بر خلاف روزنامه های مرسوم آن زمان ،روزنامه تبریز از آزادی روزنامه، آزادی اخبار نامه و اخبار نویس سخن می گفته است. (۳)
ب : تُرکی نویسی وگسترش مطبوعات مردمی
چند سال پیش از نشر کاغذ اخبار ،در سال ۱۸۳۲ میلادی روزنامه” تاتارسکیه و دوموستی ” با اختصاص یک صفحه به زبان تُرکی آذربایجان ، پیشتازی مطبوعات به زبان تُرکی آذربایجانی را نصیب خود ساخته بود. (۴)
این روزنامه که در تلفیس چاپ می شد به مانند کاغذ اخبار دیری نپایید تا حسن بیگ زردابی بنیانگذار روزنامه نگاری به زبان تُرکی آذربایجانی گردد وروز انتشار اولین شماره «اکینچی» (زارع) در تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۸۷۵ میلادی برای همیشه به روز ملی مطبوعات آذربایجان گرامی داشته شود. اکینچی که به صورت دو هفته نامه و به زبان تُرکی آذربایجان در باکو منتشر می شد خوانندگانی در ایران پیدا کرد. اخبار زراعت ،اخبار علمی، لزوم نوسازی اقتصادی روستاها، ضرورت سواد آموزی و آزادی خواهی سرخط مقالات «اکینچی» در مدت دو سال انتشار (در ۵۶ شماره ) آن جریده ی تاثیر گذار بود .
«اکینچی» بر خلاف همه جراید آن دوره از زبان ساده ، شیوا ونزدیک به گفتار عامیانه سود می جست . اکینچی اولین روزنامه منادی آزادی وحقوق زنان در میان مطبوعات فارسی و تُرکی می باشد.
حسن بیگ زردابی به دلیل تبلیغ افکار دموکراتیک ومبارزه قلمی با تحجر به تعطیلی روزنامه و تبعید به مناطق دور محکوم گردید .تاثیر اکینچی در روزنامه های دوره مشروطه تبریز و اورمیه مشهود است. روزنامه فکاهی و انتقادی شب نامه که در سال ۱۸۹۲ میلادی به زبان تُرکی آذربایجان و به صورت پنهانی توسط میرزا علیقلی خان صفروف در تبریز منتشرمی شد اولین روزنامه تُرکی در آذربایجان ایران می باشد که در نگارش مقالات سبک وسیاق اکینچی را انتخاب نموده بود . گسترش تُرکی نویسی در عرصه مطبوعات آذربایجان ومشارکت توده های مردمی در پروسه نشر تا خیزش مردمی مشروطه به تعویق افتاد. فقدان بسترهای لازم جهت نشر باعث گردید بخش اعظم نویسندگان آذربایجانی با روزنامه های سایر ممالک همکاری نمایند.
ج : روزنامه نگاران آذربایجانی ونشریات سایر ممالک
همزمان با «اکینچی» روزنامه «اختر» به مدیریت آقای محمد طاهر تبریزی و نویسندگی میرزا مهدی اختر، فرزند حاج ابراهیم تاجر تبریزی (اهل محله خیابان) در استانبول منتشر شد تا به مدت ۲۲ سال تنها روزنامه ای باشد که به دوراز مزاحمت ارتجاع نقش آگاهی بخشی به اصحاب قلم آذربایجانی را بر عهده گیرد. احمد کسروی درمورد اختر می نویسد: «این روزنامه ارجدار ونویسندگانش کسان باغیرت ونیکی بودند ودر پیش آمد امتیاز توتون وتنباکو گفتارهای مغزدار وسودمندی نوشتند که یکی از انگیزه های آگاهی مردم آن گفتارها بود.» (۵)
«میرزا محمد خان تبریزی» سالها بعد روزنامه «حکمت» را در مصر به زیور طبع اراست. نویسندگان آذربایجانی با روزنامه «حبل المتین» ،«کلکته» نیز در ارتباط بودند وبه دلیل توجه آن روزنامه به مسائل آذربایجان خوانندگانی در تبریزداشته است . «میرزا محمود غنی زاده سلماسی» در جوانی مقالاتی برای حبل المتین نوشته بود، بر اساس نوشته های مناف سلیمان اوف ،محمد هادی شاعر بلند آوازه آذربایجان با روزنامه حبل المتین هندوستان در ارتباط بوده است احمد آقایف مدیر روزنامه حیات باکو نیز از همکاران حبل المتین به شمار می رفت.احمد کسروی تایید می نماید که میرزا جعفر خامنه ای یکی از نوشته های آقایوف را از تُرکی ترجمه کرده و در حبل المتین به چاپ رسانده بود. (۶)
د : مردم و روزنامه های دوره مشروطه
دو ماه بعد از صدور فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز تشکیل شد تا اداره امور ایالت آذربایجان را برعهده گیرد، انجمن ایالتی در ۱۹ اکتبر ۱۹۰۶ میلادی برای اولین بار در تاریخ ایران بدون کسب امتیاز از وزارت انطباعات روزنامه خود را منتشر ساخت تا سخنگوی رسمی وناشر افکار انجمن باشد، انجمن ایالتی عنوان
«روزنامه ملی» را برای ارگان رسمی خود انتخاب نمود که پس از اندکی به جریده ملی تغییراسم داد در نهایت با نام انجمن انتشار یافت.انجمن ایالاتی به نیت اثبات استقلال خود در امور داخلی ایالات آذربایجان درخواست حکم نکرده بود و به بیان گوئل کوهن امتیاز این روزنامه از سوی مردم تبریز صادر گردیده بود. (۷)
این روزنامه به زبان فارسی وبا اشعار تُرکی منتشر میشد سردبیری آن را ابتدا میرزا علی اکبر چراندابی و بعد ها میرزا محمود غنی زاده سلماسی بر عهده داشت هر چند این روزنامه مکاتبات و تلگراف های انجمن وبیانات آنها را منتشر می ساخت باز هم توفیق چندانی در آگاهی بخشی به توده های مردم نداشت.
علت عدم توفیق مطبوعات قبل از دوره مشروطه در این نکته نهفته بود که اکثر جراید قبل از مشروطه به زبان فارسی
ناماٌنوس با ادبیات عامه و آمیخته با لغات مهجور عربی نوشته می شد و مطبوعات آن دوره نمونه های بارزی از نشر طبقاتی گردانندگان روزنامه هاست که سواد و کتابت را همچنان در انحصار خود نگه داشته و همگان و عوام و توده ها را در خور فهم آن نمیدانستند و تنها به آگاهی بخش اندیشمندان و درباریان اکتفا می کردند. اما خیزش مشروطه باعث گردید توده های مردم نیز خواهان کسب اطلاع از اوضاع مملکت و جهان باشند و همین امر گزینه نوشتار ساده و نزدیک به زبان عامیانه را برای نویسندگان مطرح ساخت. علاقه توده مردم به فهم مباحث علمی و سیاسی در آذربایجان نویسندگان را برآن داشت تا مقالات خود را به زبان تُرکی نوشته و توده های مردمی را که بهره ای از زبان فارسی نداشتند با اندیشه های خود آشنا سازند.
استقبال بی نظیری که مردم در سال های دور از «اکینچی» و «شب نامه» داشتند مصداق عینی همین گزاره می باشد. هر چند روزنامه ملانصرالدین (به مدیریت جلیل محمد قلیزاده) در خارج از جغرافیای آذربایجان ایران منتشر می شد اما خیلی زود توجه همگان را به خود جلب نمود. کسروی در این باره می نویسد: «روزنامه ملانصرالدین که با زبان شوخی و تُرکی بسیار ساده نوشته می شد در ایران و بویژه در آذربایجان خوانندگان بسیار داشت. در ماه های نخست جنبش محمد علی میرزا از پراکنده شدن آن در میان مردم جلو گرفت و در پستوخانه نگه می داشتند، ولی آزادی خواهان آزردگی نمودند و از انجمن درخواستند که جلوگیری بردارد و انجمن با تلگراف از دارالشوری آزاد گردانیدن آن را خواست.» (۸)
ششم دسامبر ۱۹۰۶ میلادی (ششم محرم ۱۳۲۵ ه.ق) تاریخی ترین روز مطبوعات دوره مشروطه بشمار می آید. در این روز به دستور ستارخان سردار ملی، اولین شماره روزنامه آذربایجان به زبان تُرکی منتشر شد.
دانشنامه مطبوعات آذربایجان این نشریه سیاسی، انتقادی، فکاهی و ادبی را وابسته به ارگان ستارخان سردار ملی ثبت نموده است (۹)
ناظم آخوندوف می نویسد: “هنگامی که ستارخان شماره اول روزنامه آذربایجان را دید از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زد.” (۱۰)
رحیم رئیسنیا تیز در کتاب عزیر و دو انقلاب مینوسد: “گویند ستارخان روز نشر اولین شماره روزنامه آذربایجان را روز عید ملی برای آذربایجان اعلام کرده است.” (۱۱)
کسروی آذربایجان را نشریه ای آبرومند می داند که پس از ملانصرالدین بهترین روزنامه بوده است. (۱۲)
ادوارد براون آن را نفیس ترین روزنامه مصور ایران از نقطه نظر تصویر و نقاشی دانسته است. (۱۳)
علیقلی صفراوف که مدیر مسئولی و سردبیری آذربایجان را بر عهده داشت، چهارده سال پیش، انتشار موفق شب نامه تُرکی را در کارنامه خود می دید. و از آنجا که صفروف با ملانصرالدین نیز همکاری داشت و با اسم مستعار خورتدان در آن مطلب می نوشت (۱۴) سبک نوشتاری آذربایجان کاملا با ملانصرالدین همسو و منطبق بود.
دایره تاثیر ملانصرالدین و آذربایجان تنها به نشریات تُرکی محدود نماند. در همان دوره، روزنامه صوراسرافیل به پشتوانه مالی میرزا قاسم خان تبریزی و مدیریت میرزا جهانگیر خان شیرازی و به قلم علی اکبر دهخدا در تهران منتشر می شد. هم کسروی و هم محیط طباطبایی معتقدند که صوراسرافیل در سلیقه بندی و نگاه به حوادث و رویدادها، الگوی آذربایجان و ملانصرالدین، دو روزنامه تُرکی را پیش نظر داشته است. (۱۵)
سید اشرف الدین قزوینی، نویسنده نسیم شمال -دیگر روزنامه پرمخاطب تهران- اشعار تورکی روزنامه ملانصرالدین را که توسط میرزا علی اکبر صابر سروده شده بود به فارسی ترجمه و در نسیم شمال به چاپ میرساند. یحیی آرین پور، نویسنده کتاب از صبا تا نیم، قطعه هایی از سروده های میرزا علی اکبر صابر را با شعرهایی که عینا سید اشرف آن را به فارسی برگردانده بود در مقابل نهاده است. اما شرط امانت این بود که لااقل یک بار در نسیم شمال اشاره کند که مضمون اشعار خود را از کدام منبع گرفته است. (۱۶)
از بررسی نشریات دوره مشروطه چنین برمی آید که انتشار روزنامه به زبان تُرکی، به دلیل فهم راحت مردمان ترک زبان ایران، تجربه بسیار موفقی در برقراری ارتباط با طیف گسترده خوانندگان بوده است بطوریکه ظرف مدت یک سال اکثر نویسندگان به تقلید از روزنامه های آذربایجان و ملانصرالدین شروع به انتشار روزنامه به زبان تُرکی نمودند.
کسروی اشعاری از مناظرات ملا نصرالدین وآذربایجان را در تاریخ مشروطه ذکر نموده و می افزاید این شعر های آذربایجان در تبریز شناخته گردید وبه زبانها افتاد که بچه ها در کوچه ها میخواندند وشعرهای دیگری از این گونه باز ساخته گردید آن روز در ان روزگار شور و تکان این چیزها درج می داشت. (۱۷)
بطوریکه عبدالرحیم ذاکرحسین بر این باور است که تبریز مرکز انتشار روزنامه های ملی، غیر دولتی، عموما انقلابی و آزادی طلب بود و تهران در ردیف دوم قرار داشت. (۱۸)
حتی آن عده از روزنامه نگارانی که در دوره قبل از نهضت مشروطه با نشر روزنامه به زبان فارسی توفیق چندانی بدست نیاورده بودند در دوره مشروطه نمونه های بسیار زیبای ادبیات آذربایجان را به خوانندگان خود هدیه دادند. علیقلی خان صفراوف سردبیر موفق آذربایجان در سال ۱۸۹۸ میلادی روزنامه های احتیاج و اقبال را بفارسی منتشر نموده بود ولی اقبال چندانی بدست نیاورده بود. میرزا آقا بلوری مدیر مسئول آذربایجان، دو سال بعد روزنامه طنز حشرات الارض را به زبان فارس و روزنامه ناله ملت را به زبان فارسی با اشعار تُرکی منتشر ساخت ولی آنها نیز شباهتی به آذربایجان نداشتند. میرزا محمود غنی زاده سلماسی که در سال ۱۹۰۶ میلادی سردبیری روزنامه انجمن را بر عهده داشت، سال ۱۹۰۷ سردبیری روزنامه تُرکی-فارسی فریاد را در اورمیه بر عهده گرفت. یکسال بعد ستارخان وی را منشی مخصوص خود نمود و سپس به نمایندگی انجمن ایالتی انتخاب شد. مدیر روزنامه تُرکی-فارسی فریاد میرزا حبیب اله آقازاده اورمی بود که در سال ۱۹۱۱ میلادی روزنامه تُرکی فروردین را در اورمیه منتشر ساخت. این روزنامه حاوی یکبخش فکاهی و هجوی تحت عنوان داغدان-باغدان داشت. سردبیری فروردین بر عهده میرزا محمود اشرف زاده اسکندانی بود که بعد ها در استانبول رساله ای به زبان تُرکی استانبولی با عنوان “عصر حاضیردن بیر یارپاق” نوشت و منتشر ساخت و در آن روسها را به باد حمله گرفت.
شاید بتوان در کنار علیقلی صفراوف از میرزا حسین خان عدالت به عنوام معمار روزنامه نگاری تُرکی در آذربایجان ایران نام برد که پرداختن به همه آثار قلمی ایشان نوشته مجزایی را می طلبد. حسین امید می نویسد: نخستین بار کسی که در ایران ذکری از تحصیل دختران و لزوم تربیت ایشان به میان آورد سید حسین خان عدالت بود. وی در روزنامه الحدید (۱۸۹۷میلادی) بارها مقالات مفصلی در مورد لزوم تحصیل نسوان نوشته است. (۱۹)
تجربه تورکی نویسی دوره مشروطه، این اندیشمند بزرگ را نیز به غلیان واداشت. ایشان که قبل از دوره مشروطه روزنامه های «حدید و عدالت» را به زبان فارسی نشر نموده بود در سال ۱۹۰۷ میلادی روزنامه خبر، در ۱۹۰۸ میلادی روزنامه های صحت و آنادیلی، و در سال ۱۹۰۹ میلادی روزنامه صحبت را به زبان تُرکی منتشر ساخت و مباحث و اخبار روزمره، علمی، سیاسی، پزشکی و فرهنگی را با زبان روان تُرکی به خوانندگان خود منتقل نمود.
منابع
۱- عبدالحسین ناهیدی آذر، تاریخچه روزنامه های تبریز در صدر مشروطیت، تبریز ۱۳۸۸، نشر تلاش ص۲۹
۲- سعید جلیلی، دانشنامه مطبوعات آذربایجان، نشر مهد آزادی، ۱۳۷۵، ص ۴۹
۳- گوئل کوهن، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، انتشارات آگاه، جلد ۱، ص ۴۳
۴- جواد هیئت، آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش، تهران ۱۳۷۶، جلد۱ ص ۲۴۳
۵- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تبریز ۱۳۸۸، نشر آناس، ص۲۹
۶- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تبریز ۱۳۸۸، نشر آناس، ص ۵۱
۷- گوئل کوهن، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، انتشارات آگاه، جلد ۲ ص ۴۲
۸- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تبریز ۱۳۸۸، نشر آناس، ص ۲۱۹
۹- سعید جلیلی، دانشنامه مطبوعات آذربایجان، نشر مهد آزادی، ۱۳۷۵، ص ۲۸
۱۰- ناظیم آخوندوف، آذربایجان طنز روزنامه لری، تهران ۱۳۵۸، نشر فرزانه، ص۳۳۴
۱۱- رحیم رئیس نیا،عزیر و دو انقلاب، انتشارات چاپار،ص ۶۶
۱۲- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تبریز ۱۳۸۸، نشر آناس، ص۲۹۷
۱۳- ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطه، ترجمه محمد عباسی، انتشارات معرفت، ص۱۵۷
۱۴- ناظیم آخوندوف، آذربایجان طنز روزنامه لری، تهران ۱۳۵۸، نشر فرزانه، ص۳۳۲
۱۵- علی اکبر قاضی زاده، جان باختگان روزنامه نگار، تهران ۱۳۷۹، جامعه ایرانیان، ص۱۴۹
۱۶- علی اکبر قاضی زاده، جان باختگان روزنامه نگار، تهران ۱۳۷۹، جامعه ایرانیان، ص۳۷۵
۱۷- احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تبریز ۱۳۸۸، نشر آناس، ص۳۰۰
۱۸- عبدالرحیم ذاکرحسین، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، انتشارات دانشگاه تهران، ص۴۶
۱۹- حسین امید، کتاب تاریخ فرهنگ آذربایجان، تبریز، جلد ۲ ص ۱۰۷