خانها و اربابان امروزی در مدیریت رعیتهایشان کار دشواری ندارند
برخلاف تصور مردم، برکه و آبهای راکدِ گندیده زیستگاه پشه آنوفل نیست و این پشه در آب سالم تخمگذاری کرده و باعث بیماری مالاریا میشود. در دهه چهل که حکومت وقت، بدون تحقیقات زیست محیطی از آصلاندوز تا بیله سوار مغان صدها کانال فرعی آب احداث کرد هوای گرم مغان و آب کانال زمینه تکثیر آنوفل را مهیا کرد و مالاریا به شدت همهگیر شد. این حشره از ساحل آراز در امتداد سه رود بزرگ مغان، مشکین و اهر بالا رفته هر سه شهرستان را درگیر کرد.
سال چهلوپنج 70% کسانی که از آنها لام تهیه شد مثبت مالاریا بودند و تنها در قشلاقات اطراف بوران 680 بیمار مالاریایی ثبت شد. بچهها میمردند و افراد بیماری که توان کار نداشتند سربار خانواده میشدند. از بد روزگار آبله، سل و سرخک نیز از راه رسید و از آنجا که واکسن یا دارویی در دسترس نبود برخی برای درمان به دعای شئشه، حجامت، داغ زدن بچهها، قاشق گردانی و… روی آوردند که توسط زنان سالمند و دلاکها صورت میگرفت و افرادی موسوم به چوپچی بجای استفاده از آنتیبیوتیک از گرده خاکستر کهنه برای ممانعت از خونریزی استفاده کردند.
آن روزها همه چیز روستاها دست خان بود از لباس پوشیدن، مراسم ازدواج، عزاداری، حتی ساخت خانه با اجازه و موافقت خان صورت میگرفت و چون خان و ارباب نمیخواست چشم و گوش رعیت باز شود مانع حضور ماموران بهداشت شده از چوپچی و دلاک حمایت کردند. ولی بالاخره روشهای علمی جواب داد و آن بیماریها ریشهکن شدند. بعد از ریشهکنی آن بیماریها تفاوتهایی در نگاه و نگرش مردم بوجود آمد؛ مدرسه رفتن و سوادآموزی طرفدارانی پیدا کرد، حتی وضع خانهها نیز تغییر کرد و خانههایی که پیش از آن پنجره نداشتند برای نورگیری پنجره گذاشتند.
با شیوع کرونا هم، چوپچیها و دلاکهای امروزی با روغن بنفشه و نیش زنبور به میدان آمدند و خیلی زود رسوا شده، مخفیانه و پیش از همه هر دو دُز واکسن را دریافت کردند و امیدوارم شدیم که شاید کرونا نیز گامی به سوی علمگرایی و روشنگری باشد ولی تجمعات و دستهجات این چند روز نشان داد که خانها و اربابان امروزی در مدیریت رعیتهایشان کار دشواری ندارند.
ابراهیم رشیدی