دانس نانسی
تحلیل سفر نانسی پلوسی به ارمنستان، بدون توجه به سفر او به تایوان، جنگ روسیه و اوکراین و ملاحظهی وضعیت قفقاز جنوبی میسر نیست. پلوسی در سفر به ارمنستان به دنبال چیست؟
الف) ایجاد خط آتش جدید برای تقابل شرق و غرب. (مراد من از شرق و غرب در این یادداشت، شرق و غرب سیاسیست نه جغرافیایی. اگر این گزاره درست باشد، بدین معناست که آمریکا اتحاد استراتژیک روسیه، تورکیه و آذربایجان حول محور دالان زنگهزور را مفروض گرفته است.
ب) جبران غفلت امریکا از قفقاز جنوبی و تدارک بهانهی حضور مستقیم یا مستشاری امریکا در قفقاز.
ج) تهیهی خوراک تبلیغاتی و رسانهای لازم برای جناح راست و رادیکال مسیحی داخل امریکا و اروپا.
نانسی پلوسی هدف از سفر به ارمنستان را ارتقای روحیهی رزمی سربازان ارمنی و تدارک سلاحهای پیشرفته برای پیروزی در جنگ عنوان کرده است، حال اینکه خوب میداند اولا ارمنستان نه پول خرید سلاح دارد، نه موقعیت استراتژیکی بتواند آنرا با سلاحهای امریکایی تهاتر کند. ثانیا امریکا خوب میداند که آذربایجان شریک استراتژیک تورکیه است و تورکیه علاوه بر برتری نظامی و تسلیحاتی و استراتژیک، دومین قدرت پرنفوذ ناتو است. ثالثا روسیه به عنوان یک قدرت موثر، یک طرف لاینفک معادلات قفقاز میباشد.
اما طرف دیگر و مهم معادله ایران است. هرچند ایران دالان زنگهزور را به عنوان خط قرمز خود مطرح کرده است، اما همکاری با امریکا در این دغدغهی مشترک، برای ایران هزینه دارد. اولا ایران اشتراکات فرهنگی، دینی و قومی بسیار زیادی با آذربایجان دارد، مردمان دو سوی ارس هر دو تورک و هر دو شیعه هستند، و نادیده گرفتن این مساله تبعات کوتاه مدت و بلندمدت زیادی برای ایران دارد. ثانیا هم روسیه و هم تورکیه شرکای استراتژیک ایران در منطقه هستند و رویارویی با این شرکا برای ایران سخت دشوار است. ثالثا ایران و امریکا دشمنی دیرینهای دارند، به نوعی که دشمنی با امریکا یکی از ارکان ایدئولوژیک انقلاب اسلامی است.
من بعید میدانم نانسی پلوسی، بجز خوراک تبلیغاتی و رسانهای (که مصرف داخلی دارد) چیز دندانگیری از این سفر حاصل کند، اما موجههی گروههای مختلف سیاسی با این موضوع، یقینا برای فعالین سیاسی و مدنی آذربایجان درسآموز خواهد بود.