عوامل اصلی موثر در روند خشکی دریاچه اورمیه.
1- سد سازیهای بی حد حساب غیر کارشناسی در حوضه دریاچه اورمیه و رها نساختن حق آبه دریاچه از پشت سدها.
2-برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب تجدید ناپذیر حوضه آبریز دریاچه اورمیه.
3-توسعه نامتوازن کشاورزی در حوضه آبریز با سیستم آبیاری سنتی و عدم حمایت دولتی برای تبدیل به شیوههای مدرن آبیاری.
4-افزایش بیش از 200 هزار هکتاری سطح زیر کشت آبی حوضه در طول چهار دههی اخیر.
5-استمرار دورههای خشکسالی و نوسانات اقلیمی.
6- احداث #پل_میانگذر در وسط دریاچه اورمیه و دو نصف کردن دریاچه با ریختن خاک و شنِ کوه زنبیل به وسط دریاچه(!) و کور کردن جریان انتقال و برهم زدن توازنِ طبیعی گردش آب.
با توجه به روند نزولی افت تراز #دریاچه_اورمیه در دو دهه اخیر، کلید و راه حل نجات آن تامین آب مورد نیاز دریاچه میباشد که به دلیل #سدسازیهای بی حساب و کتاب پشت سدها وامانده است. با توجه به شدت بحران خشکی و تداوم آن در دو دهه اخیر، نجات کامل دریاچه در کوتاه مدت امکان پذیر نبوده و در قالب یک برنامه منسجم و بلند مدت میبایست اقدامات لازم را برای احیای آن به عمل آورد. هر چند که در کوتاه مدت، ضمن تثبیت آب موجود نسبت به کاهش اثرات ناشی از آن بایستی اقدام میشد که نشده است.
یعنی با عدم اجرای برنامه های ستاد احیا توسط دولتهای گذشته و دولت کنونی و نبود هیچگونه اراده و عزم راسخ برای حفظ و نگهداری شرایط آبی در آن زمانی که دریاچه اورمیه هنوز مقدار آبی را بر پیکره خود داشت و عدم رهانسازی حق آبه دریاچه از بارندگی های سالانه و ندادن سهم آب دریاچه از سدها، آن اندک آب موجود در پیکره بی جان #دریاچه_اورمو نیز تماما به خشکی گرایید. یعنی دولت علاوه بر اینکه نتوانست دریاچه را احیا کند، بلکه حتی نتوانست آن شرایط بحرانی را با آب کمِ موجودش حفظ و تثبیت نماید. و آن اندک آب کم موجود در اطراف پل میانگذر دریاچه نیز تماما خشک شد.
از اهم خطرات و آسیبهای ناشی از تداوم خشکی دریاچه اورمیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-ایجاد #ریزگردهای_نمک ناشی از توسعه کانونهای تولید ریزگرد در دریاچه اورمیه و مناطق شوره زار مجاور آن.
2- #بیابان_زایی و توسعه آن به محدوده های کشاورزی و مسکونی.
3-ایجاد بیماریهای صعب العلاج در منطقه،
4-از بین رفتن اراضی کشاورزی و تاثیرات بر بخش کشاورزی حوضه دریاچه.
5
-از بین رفتن معیشت روستاها و ساختار اجتماعی و به هم خوردن نظم اجتماعی موجود، و در نتیجه شروع مهاجرتهای اجباری به شهرهای مجاور و دوردست. این یعنی ترک وطن و زادگاه چندین هزار ساله توسط افراد بومی ساکن در دایره و منطقه خطری که از خشک شدن دریاچه تاثیر خواهد پذیرفت.حال با وجود این خطرات و بحرانها یا بهتر بگوییم فاجعهای که اثراتش را چندین سال است هنگام #طوفانهای_نمکی به عینه دیده ایم و برای همگی ما نشان داده است، برنامه فعالان اعم از #سیاسی، #محیط_زیستی، #فرهنگی، حرکت ملی، تشکیلات منسوب به آن و در کل مردم آسیب پذیر آذربایجان که از این فاجعه در خطر نابودی هستند چیست؟؟؟ کدامین برنامهها را برای مطالبهی احیای دریاچه اورمیه و اعتراض به عدم احیای آن تدارک دیده اند؟؟؟