در بابِ اصطلاحِ “تورکان ایران”/دکتر علیرضا نظمی افشارنگارنده در این بحث
نگارنده در این بحث، مطلقا نیت سیاسی یا تئوریک ندارم، اما از آنجائیکه یکی از اساسیترین معضلهای “حرکت ملی تورک” در ایران، آلودگی ترمینولوژیک است که باید برای اصلاح آن به جدّ کوشید و از بکارگیری اصطلاحات نادرست و غیر علمی در این مورد اجتناب کرد، لذا از بیان چند نکتهی توضیحی و اصلاحی ناگزیرم.
در آستانهی هشتاد سالگی، بنده اگر امروز در بیان نظرات و اطلاعاتم احتیاط و مماشات کنم یا به معذورات اجتماعی، عاطفی و احساسی از آن صرفنظر نمایم، خود را بیمصرفتر از آنچه هستم، احساس خواهم کرد.
درد اصلی ما اینجاست که، به دلایلی که همه میدانند مصرفکنندگان زبانی هستیم که مانند توبره راهزنان، هرچه از این و آن گرفتهاند، داخل آن هست و البته گاهاً نامتناسب و متضاد هم هستند.
این بحث دربارهی یکی از مباحث حساس فعالان ملی است، که دارد به یک “تابو” تبدیل میشود، و آن ترکیبِ “تورکان ایران” است.
خواه، در زبان عربی و خواه در زبان فارسی، مبحث “مضاف و مضافٌالیه” یکی از پیچیدهترین، گستردهترین و ظریفترین بخشهای گرامر است که مباحثِ صفات، اسامی، قیود، صرف و نحو، معانی و بیان، منطق و فلسفه کلام را در بر میگیرد. به دلیل همین گسترهی وسیع، در صورت وجود حسن نیت، امکانِ خطا و در صورت فقدان آن، میدان سوءاستفاده فراهم میشود. لذا سعی خواهم کرد که مجمل و ساده بیان کنم.
اجازه بدهید باز تکرار کنم که در این نوشته بنده مطلقاً نیّت نتیجهگیری سیاسی و رد یا اثبات یکی بر دیگری را ندارم، و صرفاً آنچه را که زبان و قواعدِ ساختاری آن حکم میکند، بیان خواهم کرد.
از حساسیت نابجایی که بعضیها، به هر دلیل، به کلمهی “ایران” نشان میدهند، بخوبی آگاهم و در رد و قبول آن، اینجا نظری ندارم. به موضوع اصلی برگردیم.
در ترکیب، یا مضاف و مضافٌالیهِ “تورکان ایران”، شاید شبههی غیر علمیِ “اضافهی تملیکی” بودن این ترکیب است، که موجب این نگرانی و مخالفت میشود. در زبان عربی/فارسی بیش از هشتاد نوع “اضافه” یعنی مضاف و مضافالیه وجود دارد، که بر اساس ارتباطِ مضاف و مضافالیه تقسیمبندی شدهاند.
اولین اصل اضافهی تملیکی در این است که مضاف امکانِ مملوکیت، و مضافالیه استعداد مالکیت داشته باشد. در ترکیب اضافیِ “تورکان ایران” نه، تورک مملوک کسی میتواند باشد، و نه ایران (که خود ذاتاً یک ملک است) استعداد مالکیت را دارد. این، با ترکیب اضافی “ماشینِ حسن” فرق دارد چون در این اضافه، هم ماشین مملوکیتپذیر است و هم حسن مالکیتپذیر، یعنی حسن میتواند مالک ماشین باشد، و ماشین هم مانند هر کالای مصنوع دیگری، حتما در مالکیت کسی است.
ترکیب “تورکان ایران” حتی اضافهی تخصیصی هم نیست، یعنی مردم تورک، مختص ایران نیستند، و یا کشور ایران مختص تورکان نیست.
لطفاً به ترکیبهای “هوایِ اتاق”، یا “شیرِ بادیه”، یا “شغالِ بیشه” توجه کنید. اینجا ارتباط، ظرف و مضروف، یا بهتر بگویم مکین و مکان است. این ارتباط، اختصاصی نیست، انحصاری نیست، تملیکی نیست، لایتغیر نیست. این اضافه، صرفاً بیانگرِ موضعی، مکانی، ظرفی و جغرافیایی است، و مبیّنِ ارتباطِ قرار گرفتن، و حضور داشتنِ بی قید و شرط است.
در زبانهای دیگر هم بسته به نوع ساختاریِ آن، همین نوع “ترکیب”ها را مشاهده میکنیم. زبان انگلیسی از شاخهی زبانهای “مستقیم” است و مانند زبان فارسی به “کسرهِ اضافی” احتیاج ندارد، ولی آنها هم در زبان خود از عین همان ترکیب استفاده میکنند.
در اینجا هم، نه سرخپوستان مال آمریکا و نه تورکها مال ایران هستند. و البته باز هم ارتباط، رابطهی مکان و مکین است و فقط نشانگر شهروندی به اعتبار حقوقی، و جغرافیایی به اعتبار فیزیکی است. والسلام
هرچند قول داده بودم که وارد حیطهی سیاسی نشوم ولی اگر عبارت بعدی را ننویسم، به خودم خیانت کردهام. به نظر من، درد ما “لغت” نیست. بجای وسواس لغت داشتن و حالت “ملا لغتی” بخود گرفتن، به درد اصلی ملتمان توجه کنیم. بجای آنکه با این پیچ و خمهای فلسفی و پر وسواس که یک دلیل دیگر برای گیج کردن خوابآلودگان و نیمهبیداران است، به درد اصلی بپردازیم.
برای رفتن به عروسی نباید آنقدر وقتمان را صرف واکس زدن کفشهایمان بکنیم که وقت عروسی بگذرد. درد ما مشکل فتحه، کسره نیست، درد ما حفظ هویت “تورک” است.
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بندِ نقش ایوان است
نباید به هر بهانهی واهی، سعی در تختطهی اصطلاحات صحیح و علمی، و سرکوبِ ارباب فکر باشیم. اصرار و افراط در این مورد، از چارچوب علم و منطق خارج است، واین رفتارهای ناپخته و بازتابی، حتی خدای ناکرده، میتوانند به سرکوب، تخریب، و تحریف تعبیر گردند.
من ساختار هویتی خود را از طریق مصاحبت با اساتید و بزرگانی که سالها در راه نشر آثار تورکی زحمت کشیدهاند شکل دادهام، و نظریاتم را از طریق مراوده با اساتید و محققین جوان تنقیح و تعدیل میکنم. فکر نمیکنم که در دو دههی اخیر، فلسفهی هویت تورکان تغییر یافته باشد، و احتمال نمیدهم که ساختار، قواعد، و اصول زبانهای فارسی/عربی/ تورکی/ انگلیسی/ و فرانسه عوض شده باشد.
اصل مسأله اینست که یک ملت تورک وجود دارد که در کشورهای مختلف زندگی میکند، و بخشی از این ملت نیز، شهروند و تبعهی کشور ایران است. اصطلاح “تورکان ایران” برای مشخص کردن این بخش از ملت تورک استفاده میشود.
تانری تورکو قوروسون