در فرهنگ شفاهی ما، برای آبوهوا از تقویمی استفاده میشد که صحت و دقتش حیرتآور بود/ابراهیم رشیدی
در فرهنگ شفاهی ما، برای آبوهوا از تقویمی استفاده میشد که صحت و دقتش حیرتآور بود. برای مثال در آن آموزهها، موعد سرمازدگی درختان میوه هفته پنجم بهار بود و پنج روز اول اسفند هرچند هوا خوب به نظر میرسد ولی در آن آموزهها از احتمال سرد شدن هوا در هر لحظه سخن گفته شده که همیشه نیز چنین میشود.
این تقویم تقریبا چهارده روز از تقویم رسمی ایران پیشتر است. برای مثال پاییز هفدهم و هجدهم شهریور از راه میرسد و این روز را کَلبَز میگویند که روز سرد شدن هواست. مثلهایی مانند «کلبزده گئدیب قاردا گلدی» (در کلبز رفته در برف آمد) و “کلبزده، منی بیر تلیس کَرمه، بیر تلیس سامانلا گؤزله” یعنی همیشه یک گونی کاه و یک گونی تپاله برای کلبز کنار بگذار که در آن روز سرد به گاوها بدهی و چیزی هم برای سوزاندن و گرم کردن خانه داشته باشی، گویای سردی هوا در کلبز است. عشایر سعی میکنند یا پیش از کلبز ارتفاعات ییلاقی را ترک کنند یا اگر دیرشان شده دیگر حرکت نکرده بعد از کلبز راه بیافتند.
برخی حیوانات مانند شتر برای جفتگیری نیاز به هوای سرد دارند و کلبز روز جفتگیری خرس است و این حیوان در این روز بسیار حملهور و خطرناک میشود و نام این روز نیز از لغت «کَل» که اسم عام حیوانات نر بوده گرفته شده است. کلبز دیگری که آغاز زمستان است در ماه آذر هست و اوج سرمای سالانه میباشد و خوک، بز کوهی و گوسفند کوهی در کلبز آذر جفتگیری میکنند و همگی به همراه خرس، اواخر فروردین میزایند. سابقا گاوها نیز در چهارده روز آخر بهار جفتگیری کرده و اوایل بهار میزاییدند.
سرمای کلبز سه یا چهار روز بعد از آذربایجان به ترکمنصحرا میرسد و تقویم طبیعی ترکمنها موسوم به تقویم قَرهبَی، ده روز زودتر از تقویم رسمی ایران است و در آن 21 شهریور چیگرک نام داشته آغاز پاییز و خنکی هواست. در تقویم قرهبَی20 آذر روز قاراهازان، آغاز زمستان و اولین روز پانزده روزی است که قاراقیش نام داشته و سردترین روز سال است که کل و قوچ در آن جفتگیری میکنند و 20 اسفند روز توغسان دولان و آغاز بهار و 21 خرداد روز ظهور اولکر و آغاز تابستان است.