دشمنی و نفرت میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان تداوم خواهد یافت
دشمنی و نفرت میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان حتی در صورت امضای توافق نامه صلح تداوم خواهد یافت.
علیرغم بی تاثیر ماندن شکایت ارمنستان از حکومت جمهوری آذربایجان بخاطر مسدود کردن مسیر لاچین به روی کاروان کمکهای به ظاهر انسانی ارمنستان به ارامنه با این حال، شکست ارامنه در سازمان ملل کوچکترین دلیلی برای اطمینان خاطر به جمهوری آذربایجان نمی دهد.
تا زمانی که 11000 قلدر مسلح در قاراباغ باقی مانده اند و تا زمانی که جاده آغدام – خانکندی باز نشده است، ما هنوز نمی توانیم کلاه خود را به نشانه پیروزی به آسمان پرتاب کنیم. زیرا پیش روی ما جامعه ای به شدت شرور، موذی، نفرت انگیز
و فریبکار به همراه هوادارنش وجود دارد.
حتی اگر توافقنامه صلح امضا شود و موانع بتنی از جاده آغدام – خانکندی برداشته شود و تمام ارتباطات برقرارشود، این ها بدان معنا نیست که ارامنه با ما آشتی کرده و رفتار خود را تغییر دهند. یعنی ارمنستان با واقعیت فعلی کنار می آید اما با ما آشتی نمی کند.
بنابراین تصور نکنید که نفرت ارامنه از نژاد ترک به زودی از بین می رود. برای تحقق این، حداقل دو نسل ارامنه باید عوض شود. همچنین به شرطی که نسل جدید ارمنی با آموزش های «میاتسوم»، «ارمنستان بزرگ»، «ترک وحشی» بزرگ نشود. در این صورت هم، حتی اگر به روی ما بخندند و کفش هایمان را پاک کنند، همچنان سنگ در آستین خواهند داشت. آنها به دنبال فرصتی برای ضربه زدن از پشت به ما خواهند بود. نباید این را فراموش کنیم و هرگز شمشیر خود را هم نباید غلاف کنیم. درست همانطور که ارمنی ها 70 سال صبر کردند و به محض فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به ما ضربه زدند.
متأسفانه ارامنه در صبر کردن بهتر از ما هستند. در عین حال، به عنوان یک جامعه کینه ای، هیچ چیزی را فراموش نمی کنند. برخلاف ما که فراموشکار هستیم. ما هم حتی اگر آنها را ببخشیم، نباید بدی و بی رحمی آنها را فراموش کنیم. کسی که تاریخ را فراموش می کند دوباره آن را تجربه می کند.
توجه کنید، رسانه های ارمنی هنوز امروز هم نام های تاریخی آذربایجان، سرزمین های شناخته شده بین المللی را با نام های زشت ارمنی می نامند .
به آغدام «اکنا»، به کلبجر «کارواچار»، به شهر لاچین «بردزور»، به منطقه لاچین «کاشاتاق»، به خوجالی
«ایوانیان» و … میگویند و می نویسند. ما باید این عادت آنها را ترکشان بدهیم. زیرا حفظ اسامی ذکر شده از جمله «آرتساخ» توسط ارامنه، برای نسل جدید محاسبه شده است تا ادعای ارضی علیه آذربایجان از پدر و مادر به فرزند و از فرزند به نوه ارامنه منتقل شود. ما هنوز به قانون اساسی فعلی ارمنستان اشاره ای نمی کنیم.
طبق این قانون اساسی، قلمرو کشور تسلیم شده ارمنستان 29.7 کیلومتر مربع نیست، بلکه 34.1 هزار کیلومتر مربع است – یعنی به انضمام استان خودمختار قاراباع کوهستانی سابق به وسعت 4.4 هزار کیلومتر مربع! بنابراین، آنها باید قانون اساسی ارمنستان را بازنویسی کنند.
یونان نیز با ترکیه پیمان صلح امضا کرد، دو کشور چندین دهه است که روابط دیپلماتیک دارند و حتی در ناتو نیز عضویت دارند. به عبارت دیگر، آنها قرار است متحدان نظامی باشند.
با این حال، یونان یکی از دو کشوری است که بیش از همه زیر پای دولت برادر ما را خالی میکند و به آن ادعای ارضی دارد.
دیگری هم ارمنستان است که حتی بدتر از یونان است. زیرا مزید بر این، ارمنستان یک کشور تروریستی است. این کشور نادر شاید تنها عضو سازمان ملل است که در آن تروریسم در سطح دولتی تبلیغ و تشویق میشود و بناهای یادبود بیشماری برای تروریستهای قاتل و فاشیستهای تشنه «خون ترک» ساخته شده و آنها را به زیارتگاه تبدیل کرده است!
به همین دلیل، ما باید هوشیارتر از کشور برادرمان ترکیه باشیم و با ترکیه به عنوان کشوری با تجربه بزرگ در مبارزه با تروریسم همگام باشیم. شاید روزی ارمنی ها باز هم برای ما «کیروه»* بشوند، اما شریک، متحد، دوست… هرگز.
*«کیروه» در جمهوری آذربایجان به شخصی گفته میشود که هنگام ختنه کردن کودک ، او را در بغل خود نگاه میدارد تا عمل ختنه انجام شود.
زاهد صفراوغلو –نویسنده آذربایجانی سایت یئنی مساوات