رنگین کمان تک رنگ
میشه در تعریف از اصل جامعه چنین بیان نمود که کاملترین ساختار اجتماعی است و در واقع جامعه متشکل از مناسبات بین مردم و گروهبندىهاى اجتماعى است و از اجزای آن حقوق مدنی را میتوان بازنگری کرد و فهمید راندمان مبحث فوق بر اساس چه مواردی قدرت میگیرند و همان ارائه نتیجه مطلوب را در بر دارد. حقوق مدنی به عنوان یکی از زیر مجموعههای حقوق خصوصی، شاخهای از حقوق است که به مطالعه روابط میان اشخاص جامعه اعم از حقیقی و حقوقی میپردازد؛ در واقع حقوق مدنی مجموعه قوانینی است که تعارضات و اختلافات میان افراد یک جامعه را مدیریت میکند و تعیین کننده حقوق و مسئولیت های اشخاص جامعه است. اما جامعه مدنی و تمام قوانین از پیش تعیین شده آن در ایالت خراسان زیر نظر مستقیم شوونیسم فارس تنظیم و اجرا میشود و مردم این دیار طی یک قرن گذشته اکثراً آموزش دیده همان تفکرات میباشند. ریشه حقوق مدنی ملت خراسان با سلطه مستقیم ایرانشهری ها عجین گشته، دقیقاً آسیمیلاسیونی که به رگ ملت و اقوام ساکن خراسان تزریق شده و زنجیر سترگ اسارت که نه بر پیکر خلق بلکه تن ذهن و افکار پیچیده و با جهل و خرافات قفل شده است؛ دریغ از گشتن برای یک کلید. از طرفی ما، مردم خراسان نظارهگر و مزه چشیده ی ماکلورا ی سخن سردمداران این دنیای 85 میلیونی شدهایم که دم از رنگینکمان اقوام، برادری و اتحاد و برقراری زندگی درست و پاک به میان آوردهاند. فهمیدهایم که در واقع با اجرای احترام متقابل نهضت اتحاد ملی را پاس بداریم، آیا فقط ما باید پایبند چنین آموزه هایی باشیم؟!
در طول یک قرن مهماننوازی و صلح طلبی و صمیمیت جاری در روح و روان ساکنان این ایالت عملیات جدیدی به سرعت جلوهگر شده و سیل آسا بهراه خود ادامه میدهد، انگار که باید خیلی جدی از این سرزمین کردخانه ساخته شود.
نمونه ای از رنگین کمان تک رنگ اقوام، همین جوری است که در دو تصویر بالا هم میبینیم: اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان خراسان رضوی طبق روال همیشگی؛ گذران حیات در خراسان را بر بطن کرمانجی بسته است. مشاهده میکنیم که لبنیات محلی شهرستان درگز (پنیر و روغن زرد) کُردی نامیده شده!
همینطور در تصویر دیگری که مشاهده میکنید، طبق کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران نوشته رزمآرا در سال ۱۳۳۰ شمسی زبان اهالی درگز تورکی ذکر شده است.
حال سؤال اینجاست که چطوری محصولات شهری که تا هفتاد سال پیش کرمانج ها در آن حضور نداشتند، به نام آنها ثبت میشود؟!
“گوسفند کُردی”، “سفره کُردی”، “چاروق کُردی“، “گلیم کُردی”، “عروسی کُردی” و اکنون “روغن زرد کُردی”، “پنیر کُردی”، “کشمش کُردی”، “برنج کُردی”. در کنار همه این ها “دوتار کرمانجی-کُردی”، “قوشمه کرمانجی-کُردی” و نکنه شاید خراسان و قرآن و الله هم “کرمانجی”؟!!
“کرمانج ها” در زمان صفویه به خراسان آمدند و هم پای ساکنان این سرزمین زندگی گذراندند، این را در یکی از مقالاتم اشاره متذکر شدهام و اینجا باز هم تکرار میکنم” در هر جامعه؛ بنیان آن جامعه بر اساس جمعیت اکثریت شکل میگیرد و گروهای اقلیت قالب اکثریت را به خود میگیرند و همانند آن ها میشوند. در واقع کُردهایی که امروزه در خراسان توسط ایرانشهری ها صاحب جان و مال این یورت مقدس شدهاند در وحله اول با تناقض گویی های صورت گرفته از طرف سازمانی خاص و نقشه در حال اجرای یک رنگ سازی پیکرهی تاریخی و فرهنگی این سرزمین لفظ رنگین کمان اقوام و اتحاد و برادری را بی ارزش شده و این فعل دقیقاً مشهود است و در وحله دوم نمونهی تفکرات صورت گرفته، همان عامل بُلد شده در واقع روستایی بزرگ که تماماً کُرد نشین باشند در این دیار ندارشتند و ندارند و پیوسته روزگارشان را در کنار ترکان خراسان سپری نمودند و از زمان ورود به خراسان در مدتی نهچندان دور هم به ساکنان این سرزمین پول علفچر می پرداختند. واقعا در این ایالت فقط وجود یک قوم زیباست و بقیه ساکنان اصلی خراسان اینقدر در اقلیت قرار دارند یا اصلا نباید دیده شوند؟!!
این حقیقت دارد و آیا باید فقط بر روی چنین فرضیه ای مانور دهیم؟
من میگویم مشکل فراتر از همه چیز است، تا اینجا فقط برای بیداری هویتی ترکان خراسان در قدمهای اول کافیست ولی پیگیر باشیم.
💢کلام آخر:
اما بدانید با وجود چنین جزئیاتی در زندگی برای داشتن زندگی آزاد و پیشرفت جامعه اتحاد لازم است، به یاد داشته باشیم “اتحاد حقیقی” نه رفتارهایی که صرفاً از روی خودشیرینی برای اطرافیان و خوشحالی یک طیف خاص نشأت میگیرد، خیلی باید دقت کرد.
واقعاً کردستان سازی خراسان، آب در هاون کوبیدن است.
گه باخ اینده وضیعت مز یاخشه دی هله داله مزه اقدام علیه امنیت ملی باقلبسز، بیز تفرقه آته مز… جاسوس مز. اما بیر گؤن اؤزیز نن فیکر ایین شؤ آیام کی هویتنه اعتبار اتمسن اؤز اؤلکه سنه ساته و زندگی سنه بایدره…
💢اولان…
بیز یغلماق اهلی نی دؤلمز… حیاتمز ایشیق یؤلدی و اؤنو اییزلیه مز، آزاد یاشاماق هر کسین حقی دی.
توضیح تورک مقالهلر: به علت حفظ لهجهی تورکی خراسانی نویسنده، دو پاراگراف پایانی را بدون ائدیت حفظ نمودیم.
دمیر گوجو