سدسازی ها و تبدیل دریاچه اورمیه به دریای نمک/حسن کریمزاده صاحب دیوان
_تصویر سمت راست از کشور هلند معروف به سرزمین گل ها نیست، بلکه سیب باغ های حوزه های آبریز دریاچه اورمیه است که جمهوری اسلامی اهداف ساختن ده ها سد بر روی رودخانه ها را توسعه کشاورزی عنوان کرده بود.
هم اکنون درختان از آب همان سدها آبیاری می شود و چنین به بار می نشیند. اما چون صنایع تکمیلی و بازارهای داخلی و خارجی برای عرضه این میوه ها ممکن نیست چنین در کنار جاده ها تلنبار می شود.
به دیگر سخن دولت ایران در دشمنی علنی با آزربایجان آب دریاچه را چنین به خارج از این دریاچه هدایت و مدیریت کرده است.
هم اکنون نه میوه داریم و دریاچه مان هم نابود شد.
_تصویر سمت چپ مربوط به دشت کویر ایران و یا صحرای آفریقا نیست
بلکه دریاچه اورمیه واقع در غرب آزربایجان است و جمهوری اسلامی با ساختن سدهای متعدد این دریاچه را به سرنوشت مرگ غیرقابل احیا دچار ساخته است.
_نتیجه
صورت مسئله و عمق مسئله چندان پیچیده نیست که سردرگم شویم با دیدن این تصویر مقایسه ای حتی پیرمردها و پیرزنان در دور افتاده ترین قشلاق های آزربایجان خواهند گفت:
همه می گویند با یک تیر دو هدف، اما جمهوری شوونیزم اسلامی یا یک تیر چندین هدف را در آزربایجان نشانه گرفته است نه محصولاتمان به فروش می رود و به تبع آن کشاورزانمان هر روز فقیر و فقیرتر و سفره شان کوچک و کوچک تر می شود. دریاچه هر روز بدتر از دیروز کفن و دفن می گردد، طوفان نمک در حال ایجاد سونامی سرطان و دیگر بیماری های کشنده است و مهمتر از همه منطقه حتی بدون شلیک یک گلوله و یا بدون تحمیل خشونتی با کوچ اجباری خالی از سکنه می شود.
بنظر می رسد ما آزربایجانیان چیزی برای از دست دادن نداریم که بخاطر آن احتیاط بکنیم. به زودی از منطقه مهاجرت خواهیم کرد.
در اینصورت چرا ریسک پذیر نباشیم؟ قبول ریسک و آغاز اعتراضات خیابانی حکم تنفس برای ما را دارد.
حسن کریمزاده صاحب دیوان