_ عباس میرزا که باید از وی بعنوان پدر اصلاحات در ایران نام برد به تنهایی و تنها با متکی به مردم آذربایجان ۳۰ سال تمام در مقابل تجاوز یک امپراطوری قدرتمند آن عصر یعنی روسیه ایستادگی کرد. سردار
_سرانجام با تحریک مذهبیون افراطی و خیانت ماسون های نفوذ کرده غربی به بدنه ارتش قاجار از روسیه شکست خورد.
_تا آخر عمر هم هیچوقت با روسیه غیرمسلمان از باب مصالحه وارد نشد و تجاوز روسیه به ممالک محروسه را تقبیح می کرد.
_در کنار این موارد کافیست پی به این نکته ببریم که برای اولین بار اعزام دانشجو و بورسیه آنان توسط عباس میرزا بوقوع پیوست. اولین دستگاه چاپ در زمان وی وارد ایران شد و جالب است بدانیم که اولین کتاب هم در خصوص بهداشت و مبارزه با بیماری های واگیر انتشار یافت و کتاب دوم هم مربوط به ادبیات و دیوان ملامحمد فضولی بود.
در دومین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی از سرداران سپاه پاسداران قرار داریم و کماکان شاهد هستیم که رسانه های جمهوری اسلامی با دامنه حبابی در حال تبلیغ و بزرگنمایی غیر واقعی از قاسم سلیمانی هستند، در این خصوص و بر اساس تکلیف رسانه ای احساس کردیم که بیان حقایق در رابطه با قاسم سیلمانی آنطور که هست، جز وظایف ملی و انسانی ماست:
_قاسم سلیمانی بر عکس عباس میرزا در واقع بعنوان فرمانده پیاده نظام روسیه در سوریه عمل می کرد و بنظرم عنوان “قاسم سلیمانی سردار پوتین” بسیار برازنده و بامسماست.
_قاسم سلیمانی اصلا روحیه اصلاح و اصلاح طلبی نداشت و بسیار هم ارتجاعی و انحصارگرا بود و گویا جهت رعایت حجاب در تهران؟؟؟!!!!در دمشق و حلب مشغول برادر کشی بود که در سواحل مدیترانه دختران سوریه همانند جوامع غیرمسلمان مشغول رقص و میگساری بودند.
_سلیمانی در کشورهای حضور می یافت که عملا دولت مرکزی در کار نبود و یا بسیار ضعیف و در شرایط شکنندگی روزمره قرار داشتند(سوریه،لبنان،عراق و یمن)
_سلیمانی هر چند شعار اسلام،مسلمان و اسلامیت ورد زبانش بود اما عنلا بصورت عمله و سرباز یک کشور غیرمسلمان فعالیت می کرد “آسلان عیسی بیلی از تئوریسین های حرکت ملی و رئیس مرکز تحقیقات آذربایجان در کانادا از 4سال قبل طی سلسله کنفرانس های تخصصی در گروه های تلگرامی عنوان می کرد که پروژه هلال شیعه جمهوری اسلامی در اصل از مسکو مدیریت و فرماندهی می شود که قاسم سلیمانی شاخه میدانی این پروژه است، نظریه ای که بعدها محمد جواد ظریف طی یک مصاحبه بر این نقش سلیمانی صحه گذاشت.”
_برعکس عباس میرزا که ۳۰ سال در مقابل یک کشور غیرمسلمان ایستادگی کرد، سلیمانی هیچوقت نتوانست حتی زبانا از حقوق مسلمانان در مقابل کشورهای غیرمسلمان دفاع بکند.
_نه از چچنی ها در مقابل روسیه
_نه از قاراباغ در برابر ارمنستان
_نه از مسلمانان کشمیر از تعدی هندوستان
_نه از مسلمانان روهنگیا از ظلم اشد میانماری ها
_و نه از مسلمانان اویغور بخاطر نسل کشی و قتل عام شدنشان توسط چینی ها
در یک کلام سلیمانی در طول عمر خود مشغول مسلمان کشی در کشورهای مسلمان که دولت مرکزی نداشتند،بود.
قاسم سلیمانی علاوه بر “سردار پوتین”
سردار مسلمان کش و برادر کش بود.
سلیمانی هیچوقت نمی تواند الگوی ما تورک ها و آذربایجانی ها در ایران باشد، ما قهرمان خودمان را داریم، سردار کبیر و پدر اصلاحات حقیقی در ایران یعنی عباس میرزای قاجار.
حسن کریمزاده صاحب دیوان