سقوط شوشی و آزادی شوشا
در تاریخ 18 آبانماه سال 1399 آذربایجان در دو سوی آراز باشکوهترین و زیباترین روز یک قرن اخیر را تجربه کرد. حداقل در یک قرن گذشته هیچ حادثهای برای آذربایجان (حتی استقلال آذربایجان) مهمتر از 8 نوامبر نبودهاست. امروز یک پایان بزرگ برای ناکامیهای یک ملت نجیب و مظلوم و یک آغاز بزرگ برای پیروزیهای یک ملت مظلوم اما قوی و باورمند است.
آن راهی که به آزادی شوشا منجر شد، به اندازه خود شوشا مهم و عزیز است. شوشا سی سال پیش با خیانت یک عده خائن از مام وطن جدا شد، اما با رشادت یک ملت دوباره به آغوش وطن بازگشت.
کودکانی که سی سال پیش در قنداق از شوشا رفته بودند، امروز پشت تانک به شوشا بازگشتند. این مردم سی سال فرصت داشت تا ملت بشود، ملتی محکم، استوار، مومن و آزاده. امروز سینه فرزندان آذربایجان بسی محکمتر از فشنگهای روسی ارمنیهاست. هر چقدر دستان اشغالگران در حفظ اراضی غصبیاش سست و ناتوان، پاهای این غیوران بر خاک وطن استوار و مستحکم است.
8 نوامبر یکی از باشکوهترین روزهای این ملت رنجور و باشکوه است.
در آنسوی آراز برادران خونی و دینیمان شوشا را از دست نحس و نجس اشغالگران آزاد کردند.
در این سوی آراز نیز ما شیشه شرافت و نجابت این ملت را از سنگ بیشرافتی و بیشرفی و بیشرمی سنگدلال حفظ کردیم. همانها که حداقل حرمت بیانات رهبر این کشور را هم (حتی در ظاهر) حفظ نکردند، در کمال وقاحت و بیشرمی قاراباع را آرتساخ، خانکندی را استپاناکرت و آذربایجان را جمهوری باکو تیتر زدند.
8 نوامبر روز آزادی بزرگ و سقوط بزرگ بود. آزادی بزرگ حق و سقوط بزرگ باطل.
341