شعبده بازی یا خدمت به مردم !
امیدوارم درست یادم مانده باشد ، به نظرم کشیش کامرا می گوید :
وقتی به گرسنه ها غذا می دهم ، می گویند تو قدیسی !
اما وقتی می پرسم چرا اینها گرسنه اند ، می گویند تو کمونیست هستی !
شعبده بازی اهل جهان نیز مثل ، مسئولین ما است !
این روزها هر مسئولی برای امری به محلی می رود ، بلافاصله از اتوموبیل خود پیاده می شود و حدود صد تایی عکس ، فوری و در فیگور های مختلف گرفته می شود و سپس فی الفور و در یک آن غیبشان می زند و بعد اخبار و دنیای مجازی پر از لحظات پر شکوه و تلاش بی وقفه در خدمت به مردم است
آنهم نه یک ساعت ، نه دو ساعت ، بیست و چهار ساعته ، فیکس و بدون فیک ، فقط و فقط خدمت ، خدمت به مردم ، آنهم نه به خاطر مردم و یا رای و یا چاپلوسی و چاپیدن یعنی قیمت خدمت ، تماما به خاطر رضایت خدا !
من در یک واقعه ای دریافتم که هر کس خدای خود را طوری مجسم می کند و طوری می سازد که به آن نیاز دارد .
بگذارید آن واقعه را توضیح بدهم ، چون خیلی برای فهم مسئله کمک می کند !
مرا به یک مهمانی دعوت کرده بودند ، حین آوردن غذا یکی از مهمانان به محض شنیدن صدای اذان از جایش پا شد و رفت ، گفتند :
این اقا فلانی است و نماز را اول وقت می خواند ، من ایشان را شناختم و تعریف ایشان را شنیده بودم وقتی آمد
گفتم دوست عزیز غذا می دادند و تو کاسه کوزه ها را بهم زدی و همه را معطل کردی ! گفت :
جناب نظری شما که بهتر از همه از دستور خدا برای نماز اول وقت خبر داری !
چیزی نگفتم ، بر اساس دستور خدا عمل کرده بود ، چیزی هم طلبکار بود .
وقتی غذا تمام شد ، رو به او کردم و گفتم :
ببخشید ، خدا برای شما فرمان دیگری هم داده است یا فقط برای نماز اول وقت سفارش کرده است ؟
گفت : مثلا چه فرمانی ؟
گفتم : مثلا برایتان نگفته که تن تن مواد مخدر را وارد نکنید و بچه های مردم را معتاد نکنید ؟
خیلی حق به جانب جواب داد :
چه ربطی دارد ؟ مگر به زور به بچه های مردم می فروشیم ، اصلا ما برای بچه های مردم نمی آوریم ، برای آقایان برای اینکه راحت به مردم خدمت کنند ، می آوریم ، بچه های مردم بی خود و بی جهت وارد ماجرا می شوند !
خدای من در این مورد حرفی نزده است
شما ها با این قانون های من در آوردی ، بی جهت ما را آزار می دهید !
خدا به شما نگفته اول وقت نماز بخوانید ؟
گفتم : خدای من به وقت نماز من اصلا توجهی نمی کند ، حتا نخوانم هم حرفی نمی زند ولی لحظه لحظه برایم هشدار
می دهد مبادا با چنین کارهای بچه های مردم را آلوده بکنید ، مبادا ….
از آن روز مطمئن شدم هر کس خاص خودش خدائی دارد و به بعضی کارهای او کاری ندارد و به برخی از کارها سفارش می کند ، مثلا مسئول است خدای او به نماز در وقت اداری فرمان می دهد ولی به اختلاس و رانتخواری او کاری ندارد!! .
به رباخواری او کاری ندارد ولی فرمان می دهد که روز عاشورا خیرات بدهد !
در جهان سنتی خدا چون یکی بود و دستورات و فرامین هم مشخص و برای تمام مردم بود.
اما جهان وارد مرحله پست مدرن ( فرامدرن ) شده است ، در این مرحله
هر کس استدلال و ایدئولوژی و اخلاق خاص خود را پرورش داده است ، حتی هر کس برای خود ، خدای خاص ساخته است که فرامین خاصی که مورد نظر خود اوست ، برایش تدارک می بیند .
بنابر این هیچکس چه مسئول و چه غیر مسئول ، باید بر مبنای اصول و قوانین مدنی ، زندگی خود را معماری کند . دیگر دیل کارنگی چگونه دوست می گرفته و یا فلان شخصیت چگونه می دیده ، مال دنیای گذشته و کهنه است ، دنیای مدرن و پست مدرن ، با معماری خود جامعه مدنی ممکن است . تنها رعایت قوانین موضوعه جامعه مدنی است که می تواند ، آرامش را تضمین کند.
عیسی نظری سردبیر نوید آذربایجان