با وجود اینکه برخی از محقّقان حوزۀ شعوبی گری وجود پیشینۀ تاریخی مسئلۀ ملیّت در ایران را به دلیل گستردگی قلمرو و تعدّد اقوام، زبان ها و فرهنگ ها رد می کنند (شعوبیّه ناسیونالیسم ایرانی، ص 21) با این وجود شواهد و قرائنی چند از وجود نوعی خودآگاهی قومی در میان گروهی از ساکنان فلات ایران حکایت می کند. گذاردن نامی بر این گروه کار دشواری است. برای این نام گذاری می توان از تعابیری چون: آریایی، ایرانی، عجم، یا فارس استفاده کرد، لیکن استفاده از هر کدام این نام ها مشکلات خاص خود را دارد.
استفاده از لفظ «آریایی» گذشته از اینکه با مشکل سابقۀ تاریخی و نقش عوامل سیاسی در پیدایی آن اصطلاح در دوران جدید مواجه است؛ بر گروه بزرگی از مردمان ساکن در گسترۀ بزرگی از آسیا و اروپا اطلاق می گردد و نمی تواند به عنوان یک اسم خاص در بارۀ گروه مورد نظر ما در تاریخ ایران به کار رود.
استفاده از لفظ «ایرانی» اقوام غیرفارس یا غیرپهلوی زبان را از دایرۀ شمول ایرانی بودن خارج می سازد. مدلول واژۀ «عجم» هم عموم مردمان غیرعرب هستند و اطلاق آن بر گروهی از مردم ساکن در فلات ایران نتیجۀ مصادرۀ این واژه از سوی شعوبیان برای برخی استفاده ها بوده است.
استفاده از کلمۀ «فارس» برای گروه مورد نظر هم با مشکلی به نام تعارض و تفاوت بین زبان پهلوی و فارسی دری مواجه می گردد. بر خلاف اعتقاد مشهور در تاریخ زبان فارسی در باب تقسیم دوران های تاریخ زبان فارسی به فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی دری؛ تناسب و سنخیّتی بین این زبان ها وجود ندارد و این همانندی و پیوستگی تنها در ذهن شعوبیان معاصر شکل گرفته است.
در این مبحث ما از دورانی سخن می گوییم که بنابر تاریخ رسمی موجود، زبانی موسوم به پهلوی در میان بخشی از مردم ایران مورد تکلّم بوده است. پهلوی زبان تکلّم گروه بیشتری از مردم ایران در قلمرو ساسانیان بوده و متکلّمین این زبان در عین حال حکومت و قدرت را هم در اختیار داشته اند. بر این مبنا باید برای نام گذاری آن قوم بخصوص ساکن در فلات ایران و دارندۀ خودآگاهی قومی از مردم «پهلوی زبان» استفاده کنیم و سرمنشأ پیدایی اندیشۀ ملّی گرایی در عصر ساسانی و دورۀ اسلامی را به این گروه منتسب نماییم.
با این بیان سؤال مهمّی در اذهان خوانندگان شکل می گیرد. اگر ناسیونالیسم رایج در فلات ایران در عصر ساسانی و اسلامی به پهلوی زبانان مربوط بوده باشد؛ در آن صورت تکلیف زبان فارسی و فارسی زبانان چه خواهدشد، چرا که بخشی از متون شعوبی در دوران اسلامی به زبان فارسی نوشته شده است و ما امروزه هم در ایران با شووینیسم فارسی مواجه هستیم …
دوره های تاریخی شووینیسم فارس/ شووینیسم در عصر ساسانی
علی بابازاده