عباس لسانی روز ۱۲ اسفند ۱۴۰۱، در جمع دهها تن از نویسندگان، شعرا و کنشگران مدنی و سیاسی آذربایجانی که از شهرهای مختلف از جمله تبریز برای دیدار با این فعال سیاسی سرشناس تورک در خانه او گرد هم آمده بودند، «عفو رهبری» را عقبنشینی حاکمیت در مقابل اراده ملت توصیف کرد و کمپینهای گستردهی کمک به زلزلهزدگان خوی را نمود بیداری روح ملی (میللتلشمه) آذربایجانیها دانست.
عباس لسانی روز جمعه در ابتدای سخنرانی خود در جمع فعالان مدنی، زندانیان سیاسی سابق، شعرا، نویسندگان و فعالین حرکت ملی که از شهرهای مختلف برای ملاقات با او به اردبیل آمده بودند، در کنار ابراز تسلیت به جانباختهگان زلزله در ترکیه، سوریه و آذربایجان جنوبی، با تشکر از سازماندهی کمپینهای گستردهی کمک به زلزلهزدگان خوی توسط جامعه مدنی آذربایجان، گفت: «در آذربایجان جنوبی و در مسئله خوی، ملت ما بیداری روح ملی (میللتلشمه) خود را به نمایش گذاشت. ما در خوی شاهد سوختن و از بین رفتن سیاستها و برنامههایی بودیم که [حاکمیت] سالها برای جدا کردن این ملت از هم به اجرا گذاشته بود. دیدیم ملت [آذربایجان] چگونه بیصبرانه برای دولت شدن بیقرار است و دیدیم چگونه قابلیت دولتمداری خود را به نمایش گذاشت. آنها [در زلزله خوی] توان سازماندهی و تشکلیابی خود را نشان دادند.»
این فعال ملی در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به صدور بخشنامه «عفو و کاهش مجازات عمومی» که در پی آن شماری از زندانیان سیاسی از زندانها آزاد شدند، گفت: «این عفو نبود. این عقبنشینی در مقابل اراده ملت بود. کسی لایق صدور عفو است که اعتراضات و مطالبات بهحق و منطقی فرزندان این مردم را در خیابانها به خاک و خون نکشیده باشد. تو اگر آسفالت خیابانها را به خون زنان و مردان به دلیل مطالبه حقوق اولیه انسانی گلگون کنی و بعد بگویی که عفو میکنم، این بزرگترین ریاکاری است این عفو نیست. این سرخم کردن در مقابل اراده ملت است. امیدوارم این سرخم کردنها [از سوی جمهوری اسلامی] ادامه پیدا کند؛ در غیر این صورت سری نخواهد ماند که بخواهند خمش کنند.»
عباس لسانی، فعال سیاسی و مدنی اردبیلی است. او روز دوم اسفند۱۴۰۱، پس از تحمل چهار سال و دو ماه حبس از زندان اردبیل آزاد شد. ضابطین قضایی بلافاصله او را بازداشت و برای تحمل دو سال اقامت اجباری به شهر یزد منتقل کردند. با این وجود آقای لسانی با عدم تمکین به اقامت اجباری در یزد به اردبیل بازگشت و اعلام کرد بهدلیل بیماریهایی که در طول دوران تحمل زندان به آنها مبتلا شده است، امکان اقامت در یزد را ندارد.