غفلت حرکت ملی آذربایجان از قدرت نرم
چرا اکثر نوجوانان فکر میکنند یک کاماندو ارتش آمریکا میتواند به راحتی یک ارتش را نابود کند که در عالم حقیقت غیر قابل قبول است؛ ولی کشور ایالات متحده چگونه توانسته بدون جنگ این فکر را به مردم جهان به باوراند؟
سبک زندگی، سینما، موسیقی، هلدینگها و شرکتهای چند ملیتی و خیلی از عوامل دیگر اساس و لازمه یک قدرت نرم است.
البته برای اینکه یک کشور بتواند جامعه جهانی را تحت تاثیر خود قرار دهد، باید نیازهای فرهنگی و تقاضاهای سبک زندگی منطقه هدف را تحت مطالعه و تحقیق قرار دهد و کشور خود را جوری به نمایش بگذارد که مردم مورد نظر شیفته آن شوند. این را نیز باید در نظر داشت که نمیتواند اطلاعات اشتباهی را ارائه کند، یعنی هر آنچه که هست را زیباتر نشان دهد. چراکه با گسترش رسانههای جمعی دادن اطلاعات غلط ممکن است موجب نتیجه عکس باشد و خسارات بزرگی را در همه جوانب به خود کشور مبداء وارد کند.
این را نباید فراموش کرد که امروزه کمتر دیده میشود که ملیتی به ایدوئولوژی نظری مثبتی داشته باشد و اگر فرهنگ صادراتی ریشهای در ایدوئولوژی داشته باشد قطعا شکست خواهد خورد. جهان امروز خواستار طرحهای نو برای زیستن است و تمدن و فرهنگی که محدودیتها را کمتر میکند را با آغوش بازتری میپذیرد.
برای اینکار کشورها امروزه زیر ساختهای خود را طوری طراحی میکنند تا نیاز خواستاران اقامت رویای در آن کشور را تامین کرده باشند.
و از میان انبوه خواستاران اقامت، اشخاصی را انتخاب میکنند که در پیشبرد اهداف حاکمیت و منافع ملی کمک رسان کشور باشند
یعنی گسترش آرمانشهرها.
بازاری وجود ندارد که در آن فرهنگ خود را برای سایر ملل عَرضه کنیم ولی اگر فرهنگی جذاب یا حداقل در نگاه ظاهری زیبایی را تولید کنیم به راحتی میتوان بدون تبلیغ، فرهنگ خود را برای هر کسی که میخواهیم دیکته کنیم و قطعاً تقاضای فراوانی خواهد داشت و با آن میتواند کنترل ذهن و تفکر مردم جهان را در اختیار داشت.
بطور مثال مخترع جوانی را در نظر بگیرید که دستگاه بسیار سود دهی را طراحی کرده است. این جوان بدون توجه به اینکه این وسیله شاید در یک کشور آفریقایی سود بیشتری دهد اختراع خود را به یکی از قدرتهای جهان ارائه میدهد و کشور مقصد نیز اورا جذب کرده هر دو طرف سود میکنند. به گونه ای که مخترع با اقامت در کشور رویایی خود سود میکند و کشور مقصد با فروش محصول ایده مخترع به همان کشور آفریقایی سود بیشتری میکند.
این نتیجه درست و سرمایه گذاری سود مند در یک پروسه بلند مدت است.
مثال آخر
امروزه اکثر کشورهای شمال غرب اروپا متقاضیان اقامت زیادی را دارند؛ در حالی که اقتصاد بسیار قدرتمندی ندارند که بتوانند با قدرتهای جهان رقابت کنند، ولی در عرصه قدرت نرم خوب تلاش کرده اند و جذابیت خود را بهتر به نمایش گذاشتند.
در حرکت ملی آزربایجان نیز فعالین مدنی باید به این نکته بسیار توجه کنند. به گونه ای که حدالامکان وارد مناقشات و تخریبات سیاسی نشوند. چرا که این بزرگترین سمی است که میتوان به بدنه این جنبش وارد کرد.
در عوض بدون ذره ای توجه به تخریبات سیاسی در پیش برد امور فرهنگی مردم آزربایجان قدم بردارند.
اساطیر ملی را تبلیغ کرده و علامت سوال را در ذهن نسل جوان روشن تر کنند.
برای سوال ها و نظرات انتقادی اگر جوابی قانع کننده نداریم نباید زود جبهه گرفته و فرد را از سوال خود پشیمان کنیم.
ملت را مجبور به استفاده از زبان تورکی نکنیم، بلکه شیرینی قدرت زبان تورکی را بهتر نشان دهیم.
در مکالمات روزمره از مثل های قدیمی (آتا-باباسؤزلری) بیشتر استفاده کنیم.
امروزه با وجود گسترش بی حد و مرز فضای مجازی، دیگر کسی به ندرت به سراغ تلویزیون میرود. یعنی هر گوشی تلفن همراه میتواند یک رسانه قدرتمند باشد.
ولی متاسفانه بخاطر کم کاری فعالین عرصه فرهنگی، جریان هویت طلب ملی چند سالی است که پیشرفت چشمگیری نداشته و این نقص ماست.
حرف آخر: وقتی یک جریان یا حالتی(هر چیزی میتواند باشد) را در زندگی خود یافتیم که متعلق به فرهنگ بومی خودمان نیست، باید بدانیم که این بذر را همان دارندگان قدرت نرم در ضمیر ناخودآگاه ما کاشته اند و ما ناخواسته پیرو آن تفکر و در بعضی از مواقع مهره بازی شطرنج آن قدرت هستیم؛ این یعنی قدرت نرم.
نویسنده: امیر بخشی