آنروز مطلبی منتشر کردم در خصوص #فردوسی و البته مثل همیشه عده ای قاشق نشُسته که مع الاسف اغلب هم از #تورکان بی غیرت فارس شده هستند با چشمانی بسته و دهانی گشاد، شروع به ناسزاگویی و کندن گیس خود کردند که چرا به فردوسی گفته ای بالای چشمت ابروست!؟ واما من #سالار_عبدي از گفتن حقیقت اِبایی ندارم، اینبار با صدایی بلند تر می گویم که؛
۱) در اصالت شخصی بنام فردوسی،تردید های جدی وجود دارد که آیا اصلن شخصی به این نام و کتابی بنام شاهنامه وجود خارجی دارد؟ یا محصول جعل و افسانه سازی های چند قرن اخیر است.
۲) اگر بنا را بگذاریم بر اینکه شاعری با این نام وجود داشته، ما در تاریخ و ادبیات فارسی دری، دهها و بلکه صدها شاعر قوی تر و توانمندتر از این آدم داریم.( صاحبنظران بی تعصب می دانند چه می گویم)
۳) در جای خود، خواندن اشعار فردوسی، محلی از اشکال ندارد ولی آنرا پیراهن عثمان کردن و از مضمون نژادپرستانه آن، عَلَمی درست کردن و تفکرات #ایرانشهری پانفارسیزم را برافراشتن و خزعبلات و توهمات مغرضانه تولیدن کردن و توهین به سایر ملیت هایی چون #تورک و #عرب کردن، از اساس باطل است و موجب می شود تا ما #انیرانی ها هم حکم به سوزاندن و امحای شاهنامه بدهیم.
۴) از لحاظ جهان بینی و تفکرات فلسفی، هم فردوسی هیچ فرقی با هزاران شاعر فارسی گوی دیگر ندارد. مداح پادشاهان تورک بوده. برای امرار معاش شعر می گفته و پاچه خواری پادشاهان را می کرده تا لقمه نانی در بیاورد و به زن و بچه اش بدهد. اما تفکرات فردوسی، نه تنها بسیار متحجر و عقب افتاده است که بلکه در زمان خودش هم عقب افتاده بوده، تصور کنید سیصد سال پس از ظهور اسلام عربی، که حق تساوی حقوق بین زن و مرد را مطرح می کند( البته قصد دفاع از اسلام را ندارم،فقط می خواهم بدانید فردوسی تا چه حد دچار فاشیزم اخلاقی و تحجر بوده است)،فردوسی زنان را پایین تر از سگ می داند و بارها و بارها با توهین های مشمئز کننده،از خجالت زنان در می آید.
۵) کل اساس و بنای جهان بینی شاهنامه،برپایه جنگ بین تورانیان تورک و ایرانیان فارس زبان است. و تحقیر و نفرین و ناله بر علیه اعراب! من نمی دانم، از شاعری که صدها بیت چون: عرب هر چه باشد مرا دشمن است
بد اندیش و بدخوی و اهریمن است
چه دفاعی می توان کرد؟جز اینکه چنین شخصی بشدت دچار خلا روحی روانی و عقده های وحشتناک نژادی باشد. گیرم که اعراب به سرزمین تو حمله کرده اند که البته خود این موضوع هم در هاله ای از ابهام است،بقیه اعراب چه گناهی کرده اند؟
۶)ونکته پایانی..
و نکته پایانی اینکه، متاسفانه، پایان شاهنامه نه تنها خوش نیست،بلکه آغاز عقده گشایی پانفارسیزم و عده ای تورک آسیمیله شستشوی مغزی داده شده است. عزیزان بد نیست بدانید که شاهکار #مانناس تورکی،بیش از یک میلیون بیت دارد یعنی بیست برابر شاهنامه.بجای تعریف و پرستش شاهنامه که اجداد تورک و عرب تو را دشمن خود می داند و اهانت می کند به اصالت خودت برگرد و از این بی غیرتی و فلاکت خودت را نجات بده.دکتر سالار عبدی