با مرگ اسکندر مقدونی متصرفات او بین سه ژنرال تقسیم شد جنوبغرب آسیا( ترکیه، ایران کنونی، شام و …) به سلوکوس رسید و سلسله سلوکیان ایجاد شد آنان نزدیک به دویست و پنجاه سال حکومت کردند.
صدها سکه و اثر تاریخی از آن دوره که به عصر “هلنیستی” مشهور است، در موزه های ایران و ترکیه و … موجود است.
آثار تمدن هلنی که ادامه تمدن یونانی و سلف تمدن رومی است از شکل معماری شهرها، مزار مردگان،معماری کاخ ها و معابد شناخته میشود.
از جمله این آثار در کشور ما، قبر معروف به قبر مادر سلیمان/کورش است.
این قبر با معماری هلنی _رومی اش که احتمالا متعلق به یک بانوی یهودی یا رومی بوده و شبیه قبر زکریا پیامبر یهودی در اورشلیم و ده ها قبر عصر هلنی در آناتولی، لبنان و … است، در دوره اسلامی زیارتگاه زنان نازا بوده است.
در “فارسنامه_ابن بلخی،(قرن۱۲م)” و “نزهه القلوب، مستوفی(قرن۱۵ م) این مزار به نام قبر مادر سلیمان معرفی شده.
سفرنامه های ونیزیان (قرن ۱۵م) و سفرنامه “البرشت فون ماندلسو” ( قرن۱۷م) نیز این قبر را آرامگاه مادر سلیمان معرفی می کنند طی سالهای بعد “جان استرویس” هلندی نیز همین موضوع را عینا از زبان مردم محلی بیان می کند.
در سفرنامه جیمیز موریه (۱۸۰۸م) نیز فقط و فقط صحبت از قبر مادر سلیمان است و بس.
تا اینجا هیچ اسمی از کورش نیست.
اما از اواسط قاجار و باز شدن پای استعمارگران به کشور، گفته ها تدریجا تغییر می کند و بشکلی کاملا مرموز ادعای جدیدی طرح می گردد مبنی بر اینکه “شاید” این قبر مزار “شخصی بنام کورش” باشد.
در میانه قرن نوزدهم “گروتفند” آلمانی برای اولین بار ادعا می کند قبر متعلق به پادشاهی بنام کورش است.
و در ادامه “رابرت کرپورتر” نقاش انگلیسی ، ادعا می کند که این حتما باید قبر یک “پادشاه بزرگ مشرق زمین” باشد و چند دهه بعد(۱۸۴۰) فلاندن ادعا می کند که “چون نام قبر مادر سلیمان بی مسما است، پس باید قبر کورش باشد!!”
هیچ کدام از این اشخاص کوچکترین کاوش یا تحقیقی نکرده اند برخی نیز چون از عبارت قبر مادر سلیمان خوششان نمی آید می گویند باید چیز دیگری باشد!!
چهل سال بعد(۱۸۸۱) خانم “دیولافوا” ادعا میکند که احتمالا قبر مادر یا همسر کورش است!!!
با جعل تدریجی نام قبر توسط غربیان، نویسندگان فارسگرا نیز بدون کوچکترین تحقیقی به پیروی از غربیان می پردازند.
“فرصت الدوله شیرازی” در “آثار العجم”( ۱۸۹۶م) چنین می گوید:
مردم به این مکان “قبر مادر سلیمان” می گویند اما به عقیده مورخین خارجی این مکان آرامگاه پادشاهی بنام کورش بوده است!
دقت کنید جعرافی_تاریخ دان مملکت تا صد و بیست و شش سال پیش نمی دانسته اصلا چنین شاهی وجود دارد یا نه! تا اینکه لرد کرزن نائب السلطنه و وزیر امورخارجه انگلیس در کتاب ” ایران و مساله ایران” مفصلا به قبر کورش می پردازد و “قطعا” اعلام می کند این بنا، قبر کورش است(۱۸۹۲)
و نهایتا ژنرال سرپرسی سایکس سرکنسول و فرمانده پلیس انگلیس در جنوب در کتاب “ده هزار مایل در ایران(۱۹۰۲) ادعای رئیس خود لرد کرزن را تکرار کرده آن بنا را قبر کورش معرفی می کند.
لرد کرزن همان کسی است که تلاش کرد قرارداد ۱۹۱۹ تحت الحمایگی را به قاجار تحمیل کند.
جالب اینجاست که این دو سیاستمدارِ انگلیسی بخوبی می دانستند این مقبره همچون ده ها نمونه مشابه آن در اروپا و خاورمیانه دارای معماری هلنیستی_ رومی است نه هخامنشی!!
سیاستمدارانی که در میانه ماموریت استعماری شان تبدیل به ایرانشناس می گردند و کاشف قبر کورش!!!
به این ترتیب استعمار پیر مرحله به مرحله و توام با افزایش نفوذ خود در ایران، طرح جعل هویت این قبر و دیگر آثار باستانی را نیز پیش برده با تحمیق برخی نویسندگان باستان گرا، یک قبر رومی را بجای قبر کورش که در آسیای میانه کشته و نابود شده جا می زند.
این جعل تاریخی و صدها مورد مشابه آن به وضوح نشان میدهد که جریان ایرانشهری نسخه ای استعماری است که توسط بریتانیا برای تحمیق فارسگرایان پیچیده شده است.
رسول معینی راد