قرارداد 1919/ ۱۷ مرداد ۱۲۹۸ شمسی ایران و انگلیس و تبعات آن
۱۷ مرداد ۱۲۹۸ قرارداد مشهور 1919 بین ایران و انگلیس بسته شده و انگلیس برای جلوگیری از هجوم بلشویکهای تازه به قدرت رسیده در مرزهای شمالی ایران متعهد به حمایت ایران در برابر کمونیسم گردید.
اجازه دهید فضای سیاسی آن زمان را کمی تشریح کنم: ماجرا از وقوع انقلاب بلشویکی سال 1917 روسیه آغاز شد که تبلیغات روسها سبب شد تا بسیاری از مردمان کشورهای حتی مسلمان متمایل به مرام بلشویکی شوند. در گیلان (تشکیلات میرزا کوچک خان جنگلی) و آذربایجان و خراسان نیز اوضاع به نفع مرام تازه بود که با شعار مخالفت با استعمار انگلیس و روسیه تزاری، حریت و برابری تقریبا یکه تاز عالم سیاست پس از جنگ جهانی اول در منطقه غرب آسیا بودند. این شعارها به قدری جذاب بود که حتی سیمیتقوی یاغی هم خود را بلشویک اعلام کرده بود…
در جمهوری آذربایجان افراد متمایل به چپ، یوسف گمگشته خود را در مرام بلشویکی می جستند و محمدامین رسول زاده و فتحعلی خان خویسکی نخست وزیر در فشار ارتش سرخ. قیزیل اوردو خود را آماده ورود به آناطولی می کرد و تصرف آذربایجان و گرجستان و ارمنستان تازه تاسیس در اولویت قوای مهاجم چپ ولی ادامه دهنده امپریالیزم روسیه.
در این اوضاع احوال دولت ایران برای مسدود کردن پیشروی روسهای بالشویک قرارداد مشهور 1919 را امضا کرد که طی آن در قبال گرفتن دو میلیون لیره استرلینگ، امتیاز نفت ایران به انگلیس داده شد، و انگلیس متعهد به بازسازی راهها، قشون مضمحل ایران گردید. موافقین این قرارداد رجال حاکم بر ایران آنروزی بودند که از آشفتگیهای داخلی کشور، نارسایی ها و عدم داشتن درآمد برای انجام فعالیتهای عمرانی و تاسیس ارتش مطلع بودند.
مخالفین این قرارداد هم خارجی بودند هم داخلی. خارجی ها رقبای انگلیس یعنی فرانسه و آمریکا و مخالفان داخلی کسانی بودند که با جنجال و هوچیگری در اتوپیای ایران نو و تلاش برای تشکیل مملکت نوین ایران در صف اول قرار داشتند و به اصطلاح وطن پرست نامیده می شدند. آنان به ماهیت ظاهرا استعماری این قرارداد می تاختند و بدون توجه به ظرفیت ایران آنروزی و با تخیلات خودبزرگ بینی این قرارداد را خیانت و ننگین می نامیدند..
با عدم تصویب این قرارداد توسط مجلس گرچه قرارداد صورت قانونی بخود نگرفت ولی انگلیس ول کن مساله نشد. انگلیس می خواست به هر نحوی با ایجاد دولت یکپارچه در ایران سد راه کمونیسم جهانی به مناطق تحت نفوذ انگلیس در هندوستان و مناطق عرب نشین گردد. برای نیل به این هدف احمدشاه شاه جوان که مخالف این قرارداد بود بایستی با ترفند از سلطنت خلع و مامور حرف گوش کنی برای اجرای نیات انگلیس انتخاب شود. برنامه ریزی این امر حدود بیست ماه به طول انجامید و در اسفند 1299 با کودتای رضاخان، سیدضیاالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید و مقدمات عزل احمدشاه از سلطنت و آغاز سلطنت رضاخان آماده تر شد. یک ماه پس از کودتای موفق انگلیسی سوم اسفند 1299 ش و روی کار آمدن رضاخان، دولت کودتاگر با موافقت انگلستان، قرارداد 1919 را در سوم فروردین 1300 ش، به طور یک جانبه لغو نمود. در روز هفتم فروردین 1300، اعلامیهای از سوی سیدضیاء پیرامون لغو قرارداد 1298/1919 به ایالات و ولایات کشور مخابره شد. به تدریج رضاخان به سلطنت نزدیکتر شد و انگلیس نفس راحتی کشید