مهاجرانی که خواسته و ناخواسته آلت دست پان ایرانیست ها شده اند
پان ایرانیست های کذّاب و جاعل در تقابل با ترکها از هر وسیله ای برای پیشبرد اهداف شوم خود استفاده می کنند و این وسیله ها حتی اگر قومی به نام لور و بختیاری در تقابل با ترکان قاشقایی باشد و یا اکراد در تقابل با ترکان آذربایجان و یا کورمانج های مهاجر در تقابل با ترکان خَراسان و … فلذا برای جریان ضالّه ایرانشهری نوع و جنس وسیله فرقی نمی کند، چراکه نیل به هدفِ کثیف، توجیه کننده وسیله است.
جریان ضداسلامی پان ایرانیستی در حالی برای کورمانج های مهاجر در خُراسان و سورانی ها و گورانی ها مهاجر در غرب آذربایجان هویت تراشی، تاریخسازی و خاک-بازی می کند که بسیاری از محققان و مورخان کُورمانج و سورانی و شیکاک بر مهاجر بودن خود طی سده های گذشته اذعان و اعتراف می کنند ولی گویا جریان شوُنیزم و فاشیسم فارس، دشمنی با ترک ها را از اصول اعتقادی خود می داند که چنین بی محابا بر طبق تفرقه و دشمنی و کینه توزی علیه ترکان می کوبد.
یکی از مورخان کُرد در کتابش و در خصوص مهاجرت اکراد به غرب آذربایجان می نویسد:” گلباغی ها یکی از طوایف کُرد هستند که در منطقه “هوه تو – اوباتو “، “سارال”، “قَره توره “، “زرینه” ی دیواندره و در دیگر روستاها به صورت انگشت شمار سکونت دارند. آنها در روزگار شاه تهماسب صفوی ( 984-930) هجری از شیراز به کردستان [ شمال عراق ] تبعید شدند و در عصر رضا شاه پهلوی به همدان و تهران و…نیز تبعید گردیدند. ( مردوخ، محمد، تاریخ کُرد و کُردستان، 1379: 118)
اینگه بسیاری از طوایف کَرد طی پروسه ای از قبل تعیین شده و توسط استعمارگرانی چون انگلیس و در قالب گله چرانی وارد سرزمین های ترکان خاصه شهرهای غرب آذربایجان شدند امری محتوم و جریانی ثابت شده است که حتی بسیاری از نویسندگان و محققان کَرد نیز به آن اشاره نموده و تأکید دارند منجمله امیر شرف خان بدلیسی نیز به مهاجرت تیره های طوایف گلباغی اشاره نموده و می نویسد:”در گذشته چون شغل آنها [ گله داری ،چوپانی و گله چرانی] بوده فلذا ییلاق و قشلاق می کردند و بهار و تابستان را در روستاهای ” کلیا کبود”، ” کتک مره دره”، “ابراهیم آباد”، “کانی چرمو”، و “زرینه” به سر می بردند و زمستان را در مسکن اصلی خود “شهر زورِ” سپری می کردند.”(صفی زاده، صدیق، تاریخ کُرد و کُردستان: 378)
همانطوری که می بینیم بدلیسی مسکن اصلی برخی از طوایف کُردی مانند جاف ها و گلباغی ها را “شهرزور عر اق” می داند و در پاراگراف اول و از زبان و قلم مردوخ نیز خواندیم که همین طوایف کَردی در زمان صفویان از شیراز به کردستان امروزی [ شمال عراق ] تبعید شدند.
مردوخ در جای دیگری از کتاب خود و در مورد طایفه جاف می نویسد “طایفه “جاف” نیز از دیگر طوایف کُرد هستند که در زمان فتحعلی شاه قاجار به غرب ایران آمدند و در محال قروه ساکن گردیدند.”(مردوخ، تاریخ کُرد و کَردستان، :110-97)
قطعا مزدوران انگلیس در قالب “جریان پان ایرانیست” و البته با جیره خواری برخی از ساتقین ها نیز، بیکار نخواهند نشست و برای همین چند میلیون افغانی مهاجر که طی چهل سال گذشته و خاصه چهارسال اخیر وارد ایران نموده و در شهرهای ترک نشین ایران مخصوصا قم و تهران و کرج و ” قاشقای یوردو” و سرزمین های ترکان کرمان، اسکان داده شده نیز تاریخ و هویت جعلی خواهند تراشید تا در آینده و در صورت تدوام عمر پان ایرانیست ها، همین افغانی های وارداتی را صاحبان اصلی شهرهای ترک نشین ایران تبلیغ و ترویج نمایند. به قول قُدَمای ترک: ” هَمَدان اوزاق، کردیسی یاوخون”، مگر اینکه ….
امیرافشار افشاری