پس از اصرارهای فراوان غرب و انکارهای مکرر روسیه، حمله سنگین نظامی به اوکراین و اشغال وحشیانه آن از صبح پنجشنبه توسط روسیه آغاز شد و جهان را در بهت و حیرتی تلخ و سنگین فرو برد.! در نهایت تاسف، جهان با تمام ساختارهای سیاسی و ارزش های مدرنش، ناتوان و مغبون از شکستِ تلاش هایش برای جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی و سیاسی، به تماشای جنون نظامی، قمار سیاسی و طمع ورزی استعماری #پوتین نشسته است و تاسف بیشتر اینکه هیچ کس و هیچ چیز نتوانست در جهانِ به ظاهرا مدرن و پیشرفته امروز، مانع از وقوع جنگ، فاجعه و اشغالی دیگر شود.!
بدون شک نتیجه بحران اوکراین هرچه باشد و با هر برنده ای، نظم ژئوپلیتیکی موجود در جهان امروز را تغییر خواهد داد و پیامدهای نظامی، اقتصادی و سیاسی بسیاری خواهد داشت که در آینده ای نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود. به نظر میرسد، توجه ویژه به این حقیقت تلخ که ساختارهای بین المللی موجود، ارزش های انسانی و مورد توافق همگانی، تلاش های اخیر قدرت های جهانی، استانداردهای سیاسی حاکم بر دنیای مدرن امروز، مکانیسم های دموکراتیک و لیبرالیستی مورد ادعای سیاست داخلی روسیه، فریادهای دبیرکل سازمان ملل و یا درخواست های معنوی کلیسای کاتولیک و نه هیچ چیز دیگری نتوانست مانع از طمع ورزی، دیکتاتوری و سیاست های استعماری پوتین گردد.
بهانهی مورد ادعای پوتین در این ماجراجویی فاشیستی – شوونیستی، تلاش برای حفظ و دفاع از عمق امنیتی خودخوانده خود، تقویت و پاسداشت حوزه تمدنی روسی، تثبیت جایگاه روسیه در جدال تاریخی با غرب، تاکید بر نقش روسیه در تحولات جهانی و بازسازی شکوه و عظمت نابوده شده امپراتوری روسیه است.! لیکن سوال اصلی که باید از جهان سیاست امروز پرسیده شود این است که آیا پوتین و روسیه مجاز است که برای نیل به این اهداف و ماجراجویی های سیاسی و جنونِ نظامی خود، پای بر حقوق طبیعی یک دولت مستقل بگذارد و خون ملتی را در شیشه کند و همه ارزش های بشری و استانداردهای جهانی را زیر سوال برده و به چالش بکشد و جهان را در آستانه فاجعه ای دیگر قرار دهد!؟
باید صاحب نظران پاسخ دهند که جهان امروز، پس از دو تجربهی تلخ تاریخی خود، چرا در پیش گیری و جلوگیری از حرکت به سمت سومین تجربه تلخ و احتمالی خود که می تواند تلخ ترین، وحشتناک ترین و مهلک ترین آن باشد، با یک ناکامی بزرگ مواجه گشته است!
پوتین با این تهاجم و اشغال نظامی، نه تنها اوکراین، بلکه تمام جهان، غرب، اروپا، ناتو و آمریکا و انگلیس را به آزمونی سخت و تاریخی فراخوانده است، موفقیت پوتین در بحران اوکراین، آغازی بر بحران های دیگر در جهان از جمله تایوان و بازتولید فاشیستی – شوونیستی امپراتوری روسیه خواهد بود و غرب و شرق جهان را با چالش های متعدد و سختی روبرو خواهد کرد و اگر آمریکا و غرب پوتین را به زانو در آورد، بدون شک به حیات سیاسی پوتین پایان داده خواهد شد و روسیه در سراشیبی سقوط و تجزیه قرار خواهد گرفت.!
گذشت زمان نشان خواهد داد که جهان به کدامین سو خواهد رفت، حرکتی که بدون شک با کشته شدن هزاران انسان بی گناه، مجروح شدن و آواره شدن میلیون ها انسان و نابودی میلیاردها دلار سرمایه یک ملت همراه خواهد بود.! تحولات اخیر اوکراین بار دیگر سندی تاریخیست برای سخنان چندی پیش الهام علی اف که با توجه به ناکامی های تاریخی جهان در پیش گیری و جلوگیری از بروز فجایع بزرگ انسانی، اشاره نموده بود که انتظار داشتن از جهان سیاسی امروز، برای تحقق و برقراری عدالت تاریخی یک سادگی و شوخی تلخ است و باید پایه های امنیت، موفقیت و اقتدار سیاسی و اجتماعی یک ملت و دولت را در درون جامعه و در میان مردم خویش جستجو کرد.
سعید مینایی