دوستان زیادی انتقاد می کنند که چرا فعالان سیاسی آذربایجان بر طبل جدا کردن راه خود از سایر بخشهای ایران می کوبند و در این برهه تاریخی که گذر از فاشیسم مذهبی حاکم بر #ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند همبستگی همه جانبه ایرانیان و حضور پررنگ آذربایجانی هاست، آنچنانکه انتظار می رود، دیده نمی شود و در عوض، ساز ناکوکی از آنجا شنیده می گرددد!!
باید عرض شود که: فارغ از اینکه شاید تعداد بازداشت شدگان در آذربایجان که بسیاری از آنها حتی از خانه خود نیز خارج نشده بودند به مراتب بیشتر از نقاط دیگر ایران است، فعالان سیاسی آذربایجان تجربیات تلخ تاریخی از اعتماد به مرکز و فداکاری برای ایران و حکومت های مرکزگرا چه در دوره پهلوی و چه جمهوری اسلامی دارند و بخاطر تبعات جبران ناپذیر آن برای مردم آذربایجان، دیگر حاضر نیستند به راحتی با مرکزگرایان همراهی نموده و برای روی کار آمدن یک حکومت منتهی به فاشیسم و دیکتاتوری دیگری جانفشانی کنند.
به باور فعالان سیاسی آذربایجان، در تفکر ایرانشهری، آذربایجان برادر ناتنی است که در جنگها و بلایا باید سینه سپر کند و از خانواده ایران دفاع نماید، اما در خوشی و تقسیم غنایم، غریبه و واگرا تلقی شده و چیزی عاید آن نگردد.
در این ارتباط سخنان متعددی از سران حاکمیت موجود است که چون آذربایجان روزی از ایران جدا خواهد شد، پس ضرورتی به سرمایه گذاری کلان در آن نیست.(ارجاع به سخنان علی اکبر ولایتی مشاور رهبری).
جای تأسف است که اکثر خواسته های امروز آذربایجان، همان توافقات پیشه وری و قوام در ۷۶ سال پیش است.
جایی که پیشه وری به حکومت مرکزی اعتماد کرد و آنها را برای نظارت بر انتخابات در آذربایجان فراخواند و آنها ارتش را وارد نموده و به قتل عام قریب ۲۵ هزار نفر پرداختند و آن را نجات آذربایجان نیز نامیدند!!
به باور من، فارغ از اینکه طبقه الیت آذربایجانی، تنها راه نجات را استقلال طلبی می داند (که سران حاکمیت نیز به دیر یا زود اتفاق افتادن آن باور دارند)، اما شاید الان وقت مناسبی برای استقلال خواهی نباشد.
چه آذربایجان و چه مردم دیگر نقاط ایران به ضرورت گذر از جمهوری اسلامی باور دارند و تحقق آن نیازمند به وحدت در عین کثرت گروههای اتنیکی، مذهبی و سیاسی است و این مهم به درک گروههای اپوزسیون، براندازان ، ایرانشهری ها و جریانات مرکز گرا وابسته است.
اگر امروز حقوق و خواسته های بحق مردم آذربایجان مورد حمایت قرار گیرد و وحدت ایجاد شود، یقینا ساقط کردن جمهوری اسلامی که در ضعیف ترین حالت خود است، قابل تحقق خواهد بود و می توان ایران را بشکل فدرال حفظ کرد. در غیر اینصورت…
- ملی گرایی خصوصا کشورهای جهان سومی اهرمی برای استقلال طلبی و رهایی از استعمار
- هویتطلبی امری مدرن و جهان شمول