پنج ایراد اساسی زبان فارسی که هزینه های جبران ناپذیری را به کشور تحمیل کرده و راهی جز پایان آن پیش رویمان نگذاشته است
دیشب #پان_ایرانیزم اتاقی تشکیل داده بود در محکومیت منوفارسی؛ در این اتاق نژاد پرستان از جنس های مختلف حضور داشتند، از #اصولگرا تا #اصلاح_طلب و از #مانقورد تا #برانداز…. جالب است که وقتی صحبت از نابودی #نژادپرستی میشود همه ی پان ایرانیزم متحد میشوند…
از هجمه ها و توهین ها گرفته تا تهدیدها و تحقیرها از طرف خواص و نخبگان و انواع دکترها و مهندس های پان ایرانیزم را باید به جان بخری تا ۵ دقیقه در این اتاق صحبت کنی؛ گرچه صحبتهای ما برای سخنرانانی که چشم و دلشان را حس نژاد پرستی کور کرده است بی فایده است ولی حضورمان در این اتاقها به امید تاثیری ست که بر قسمت شنوندگان خواهیم داشت…
قسمت اعظم صحبتهای سخنرانان پان ایرانیست بر این محور بود: زبان فارسی همیشه در این جعرافیا بوده و حتی #شاهان_تورک هم خیلی جاها به فارسی سخن میگفتند ولذا باید تا ابد نیز حاکم بماند!!!!!
خلاصه ای از ۵ دقیقه ای که با انواع پارازیت ها توانستم صحبت کنم و نهایت هم قبل از اتمام بحث و بدون اطلاع از اتاق بیرونم کردند بدین شرح بود:
بر فرض محال، اگر هم در مقاطعی حتی شاهان تورک به #فارسی صحبت کرده باشند امروزه دهها میلیون انسان #ترک و #عرب و #کرد و #بلوچ و #لر و غیره آن روند را قبول ندارند، چطور آیت الله خمینی گفتند اگر هم روزی پدران ما #پهلوی را خواستند آنها دیگر نیستند و ما امروزه پهلوی را نمیخواهیم؛ چطور شما اوپوزسیون میگویید اگر سال ۵۷ پدران مان به #جمهوری_اسلامی رای دادند ما امروز نمیخواهیم؟ ما هم امروزه دهها میلیون انسان، دیگر سلطه ی زبان فارسی را نمیخواهیم!!!!
زبان فارسی معایبی دارد که ثابت میکند ادامه ی حیات آن بعنوان زبان مسلط خطرناک است:
۱- ایراد ساختاری… این زبان با خط فعلی ایراد ساختاری دارد و یک ملت بی دلیل باید یک عمر بنویسد “خواب” و بخواند “خاب”…. بنویسد “میخواهم” و بخواند “میخاهم”… یک ملت یک عمر باید بیدلیل انواع ط ت… ز ذ ظ … س ص ث… ه ح را حفظ کند که هیچ نیازی بدانها ندارد و دهها ایراد ساختاری که جهت ضیق وقت از آن میگذرم…
۲- ایراد امنیتی… از آنجا که از ۸۵ میلیون جمعیت کشور، بالغ بر ۷۵ میلیون غیر فارس از سلطه ی این زبان عصبانی هستند امنیت کشور و تمامیت ارضی آن به خطر می افتد؛ وقتی که قرار است دهها میلیون انسان بخاطر عصبانیت از سلطه ی این زبان حتی حاضر به استقلال باشند و کشور در آستانه ی تجزیه قرار بگیرد چرا باید یک کشور را فدای یک زبان عقیم نمود؟
۳-ایراد حقوقی… با تکیه بر قوانین حقوق بشری و دموکراسی و اصول انسانی، زبان حاکم باید زبان اکثریت باشد و حاکمیت زبان یک اقلیت ایراد ماهوی دارد…
۴- خوی سلطه گری… این زبان چون در ردیف زبانهای عقیم است و در رقابت با زبانهای زاینده توان ماندگاری ندارد برای ماندن خود باید زبان های دیگر را نابود کند تا در میدان مبارزه اش هیچ زبانی نباشد و در این نقطه است که جنگ زبانها در کشور راه می افتد که بیس جنگهای قومیتی و جنگهای داخلی ست…
۵- ایراد کاربردی… حدود ۸۵ میلیون انسان از اول تا آخر عمر خود زبان فارسی را یاد گرفته و تمرین میکند و وقتی پایش را از کشور بیرون میگذارد از آن زبان فقط در #تاجیکستان و قسمتی از #افغانستان بهره میبرد و در بقیه ی ۱۸۰ کشور جهان گویا زبان در دهانش نیست و فقط میتواند با ایما و اشاره حرف بزند در صورتی که مثلا زبان ترکی شما را از #مسکو تا #برلین و از چین تا قفقاز و از خاورمیانه تا جهان عرب یاری میکند…
۶- ایراد اقتصادی… معمولا از اول دوره ی ابتدایی تا پایان آن، همه ی غیر فارس ها در ایران با آموزش زبان فارسی مشغول میشوند که خود فارسی زبانها در این مقطع مشکلی ندارند… حال حساب کنید برای آموزش میلیونها کودک غیر فارس طی یکصد سال گذشته تا امروز چه هزینه های گزافی خرج شده است… کاغذ، قلم، تلف شدن وقت کودکان، حرص خوردن اولیائ برای سخت آموزی دانش آموزان، بیماریهای عصبی ناشی از آن، اوقات معلمین و آموزگاران، حقوق پرداختی به معلمین، هزینه ی ایاب و ذهاب آموزگاران و دانش آموزان، تکرار سالهای تحصیلی برای کودکان در سیستم قبلی که بعضا یک دانش آموز چند سال فقط در یک مقطع در جا میزد و کلی حواشی دیگر را به تعداد کودکان این مرز و بوم متولد شده در یکصد سال گذشته ضرب کنید که قطعا میلیاردها میلیارد پول خواهد شد که صرف یادگیری یک زبان مهاجم ناکار آمد شده است…
ولذا ادامه ی خطا، خطاهایی جبران ناپذیر را پیش روی مملکت قرار خواهد داد و لازم است که ملت یکبار برای همیشه دندان لق “زبان فارسی” را کشیده و برای همیشه دور بیندازند…
علی افسر شهبازی خوجالی