پیوستن به شورای کشورهای ترک و رسمیت یافتن زبان ترکی در ایران یک ضرورت است/طاهر نقوی
امروزه در عالم سیاست ملاک اصلی تصمیم و تغییرات در هر جامعه نظر شهروندان هست تا حاکمان
حاکمان تنها مجری نظر شهروندان هستند.
رسمیت زبان ترکی در قانون اساسی کشور یک خواسته ی ملی محسوب میگردد…
_ضرورت بین المللی
زبان ترکی زبان رسمی قریب به بیش از ده کشور و ده جمهوری خودمختار و فدرال و همچنین زبان نیم میلیارد جمعیت دنیاست حال برای بهره مندی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی با این کشورها و جمهوری ها و این ملتها لازم است زبان ترکی به عنوان زبان رسمی در کشور رسمی شده و ایران را مثل سابق یک کشور چند ملیتی به دنیا معرفی نمود و از محاسن بین المللی زبان ترکی که از چین و تبت و سیبری وتا قلب اروپا و یونان گسترده شده بهره برد!
بهره مندی از فوایدسیاسی و اقتصادی اتحادیه ی کشورهای ترک وکشورهای همسایه ی ترک،خود در این شرایط میتواند گره اکثرمشکلات کشور را بگشاید!
_ضرورت سیاسی :
هر ملتی برای به رسمیت شناخته شدن در جامعه علاوه بر «تکالیف» نیازمند «حقوق» سیاسی واجتماعی و فرهنگی هستند.
یکی از اساسی ترین«حقوق اجتماعی و فرهنگی» یک ملت حق به رسمیت شناختن «زبان مادری» آن ملت است. شهروندان ترک در کشور سالیان سال است از اساسی ترین حقوق شهروندی خود یعنی رسمیت و شکل قانونی یافتن زبان آنها در قانون اساسی محرومند!
لذا چنین روندی ناعادلانه تداوم یابد اسباب نارضايتي شهروندان ترک را فراهم خواهد ساخت و احساس «شهروند درجه دو»بودن به آنها خواهد داد و کم کم از حاکمیت و دولت فاصله خواهندگرفت و شکاف ملی اساسی ایجاد خواهد شد. واز آنجائیکه امروزه پشتوانه ی حکومت ها و مشروعیت نظامها با متاثر از«رضایت ملت» آن سرزمین میباشد لذا برای تقویت اقتدار ملی و مشروعیت نظام، جلب رضایت شهروندان ترک ضروری وحیاتیست.
_ضرورت تاریخی
زبان ترکی«زبان تاریخی» ملت این سرزمین،قدمتش در این کشور به چندین هزار سال میرسد.و بیش از هزار سال زبان حاکمان و امپراطوری های بزرگ اخیر کشور بوده است.
نادیده گرفتن زبان این نظامهای سیاسی و امپراطوری ها و انکار آن جای بسی تعجب است!
چگونه ممکن است جریانی خاص با دست یازیدن به هر ابزاری سعی کنند زبان یک ملتی با قدمتی چندین هزار ساله را با«جعل تاریخ و کتب درسی و غیر درسی»در این کشور نابود سازند؟!
_ضرورت اقتصادی
نقش وتاثیر یک زبان در توسعه ی همه جانبه و بخصوص توسعه ی اقتصادی یک اصل انکار ناپذیر است.
بایک بررسی ساده میشودبه این جمع بندی رسید که زبان ترکی از گذشته ی دیرین «زبان تجاری و اقتصادی وبازرگانی»این کشور بوده است.
وجود بزرگترین «بازار سرپوشیده ی» جهان در«تبریز» و دیگر بازارهای سنتی چون بازار سنتی«مراغه» و بازار سنتی و سرپوشیده ی «سراب و زنجان» و با یک نگاه کوچک،بر نامهای راسته بازارهای،بازار سنتی تهران که در عصر قاجار شکل گرفته است خود حکایت از قدرت زبان ترکی در شکل گیری بازار و تجارت در کشور است.
وجود معادل وزنهای تجاری از قدیم مثل«پونزا» و«سییه» و«قاپان»وجود نظم و قاعده ی اعجاب انگیز در شمارش و اعداد،زبان ترکی_که اگر از عدد یک تا بی نهایت شمارش یابد از یک قاعده و نظم دقیق برخوردار خواهد بود در زبان ترکی خود سندی دیگر بر اقتصادی و تجاری بودن زبان ترکی از زمانهای قدیم بوده است.لذا رسمیت یافتن زبان ترکی خود یک الزام اقتصادی را نیزبا خود دارد.
_ضرورت علمی
زبان ترکی یک زبان علمی و باقاعده است. اولین فرهنگ لغت در این کشور به زبان ترکی به قلم محمود کاشغرلی نگارش یافته است. گسترده گی دایره ی لغات زبان ترکی آموختن علوم پزشکی و ریاضییات و ادبیات و دیگر علوم را تسهیل میکند!لذا نیازی به عاریه گرفتن واژگان از دیگر زبانهای غیر بومی نخواهد بود و به خلق و ساختن واژگانی عجیب چون«دراز آویز زینتی» یا «کش لقمه» نیست!
_ضرورت ملی
با وجود اینکه قریب به صد سال است که از هر سوی زبان ترکی مورد هجمه و بی مهری ظالمانه ی سازمان یافته ی دولتی قرار گرفته است اما باز زبان ترکی یک زبان ملی و سراسری و زبان ارتباطی شهروندان غیر ترک با شهروندان ترک دراین کشور است مثلا در اکثر شهرهای کرد نشین اکثرا شهروندان کورد نیز با ترکهای این شهرها با زبان ترکی تکلم میکنند در استان گیلان، اکثر قریب به اتفاق تالشها و گیلکها زبان ترکی را بدون هیچ اجبار و الزام حکومتی یاد گرفته و به این زبان سخن میگویند.
پایتخت کشورمان،بزرگترین شهر ترک نشین کشورو دومین شهر ترک زبان دنیاست!
زبان ترکی زبان شهروندانی از شمال خراسان تا جنوبی ترین نقطه ی کشور و از غرب تا مرکزو شرقی ترین ونقطه ی کشور هست لذا رسمیت یافتن زبان ترکی در این شرایط یک ضرورت ملی محسوب میگردد…