کودتای سپاه پاسداران انجام شد؛ ابراهیم رئیسی
ایران بریفینگ / یوسف صمدی / سپاه پاسداران بااینکه اقتصاد و سیاست ایران را از طریق کنترل منابع نفتی، گازی، پتروشیمی، واردات و صادرات و وزارت امور خارجه در چند دهه اخیر در کنترل داشته و ایران را حداقل برای یکصد سال به عقب رانده است، همواره در تلاش بود که بهطور رسمی کنترل قوه مجریه و نهاد رهبری را هم در دست گرفته و از طریق آن جانشین رهبر و یا شورای رهبری را هم تصاحب کند. سپاه پاسداران رئیسی را بهترین فرد برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود در چند دهه گذشته پرورش داده است و اما چرا رئیسی بهترین گزینه برای این کار بوده است؟
در سیستمهای دیکتاتوری و مافیایی یک قانون کلی وجود دارد و آن این است که ادامه قدرت درگرو زیردستان کاملاً مطیع و بیرحم هست. در اینگونه سیستمها برای انتخاب و اثبات مطیع بودن فرد که معمولاً از میان افراد کمسواد یا بیسواد میباشند به آنها مأموریت قتل و شکنجه را محول میکنند و فقط در صورت اتمام موفقیتآمیز اینگونه مأموریتها به آنها اعتماد شده و از آنها برای مأموریتهای مهم دیگر و یا ارتقا در ردههای سازمانی اجازه داده میشود. در سیستمهای مافیایی به اینگونه افراد کسانی را معرفی میکنند که میبایست کشته شود یا مورد شکنجه قرار گیرد که کاملاً بیگناه بوده و تا اینکه مطمئن بشوند که فرد موردنظر هیچ خصوصیت اخلاقی و انسانی نداشته و مثل یک حیوان درنده و وحشی در مقابل مخالفان و یا رقیبان رفتار کند.
رئیسی در سال ۱۳۵۹ وقتیکه فقط ۲۰ سال سن و شش کلاس سواد داشت بهعنوان دادستان کرج انتخاب شد و سپس دادستانی همدان را نیز بهطور همزمان بر عهده گرفت و در سال ۱۳۶۴ به تهران منتقل و جانشین دادستان این شهر شد. بیرحمی و جانی بودن رئیسی در این مدت موردتوجه خمینی قرار گرفت و ایشان در سال ۱۳۶۷ احکام ویژه و مستقیمی در برخی استانها ازجمله لرستان، کرمانشاه و سمنان را مستقل از ساختار قوه قضائیه به این آخوند محول نمود. بعدازآن هم خمینی چندین پرونده مهم را برای تصمیم قضایی به او و حسینعلی نیری محول کرد. رئیسی همچنین در سال ۱۳۶۷ عضو کمیته رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی معروف به «هیئت مرگ» بود. این کمیته پس از طرح چند سؤال در مورد عقاید سیاسی و مذهبی زندانیان، برای اعدام یا زنده ماندن آنها تصمیم میگرفت که طی آن چندین هزار زندانی که مشغول گذراندن احکام زندان خود بودند به اتهام باقی بودن بر سر مواضع خود اعدام شدند.
پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و افشای آزار جنسی معترضان بازداشتشده به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران در بازداشتگاه کهریزک، ابراهیم رئیسی بهعنوان یکی از اعضای هیئت سهنفره ویژه برای بررسی موضوع آزار جنسی از سوی رئیس وقت قوه قضاییه انتخاب شد. ولی این هیئت ویژه در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۹، با رد اتهامات مهدی کروبی، پیشنهاد داد که با افرادی که با نشر اکاذیب و ایراد تهمت و افتراء موجب تشویش اذهان عمومی و باعث هتک حیثیت و اعتبار نظام شدهاند، برخورد قاطع صورت گیرد. ابراهیم رئیسی «مسئله کهریزک» را «حاشیهای» دانست و گفت متن اصلی ظلم بزرگ بهنظام اسلامی است. در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰، ابراهیم رئیسی، معاون قوه قضاییه ایران از قصد این قوه برای محاکمه رهبران مخالف دولت سخن گفت. او با متهم کردن مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران مخالفان دولت به ضربه زدن به ارزشهای نظام، اعلام کرد که دستگاه قضا با قاطعیت، سران فتنه را محاکمه میکند.
تمامی دستورات رئیسی مبنی بر زندانی، اعدام، قتل و شکنجه مردم بیگناه با همکاری و همیاری سپاه پاسداران این سازمان مافیایی-تروریستی صورت گرفته است، در حقیقت جانی اصلی پشت سر رئیسی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات زیر نظر سپاه پاسداران هست. سپاه پاسداران عمداً فردی بیسواد و بیرحم و جانی را انتخاب کرده است که ۱۰۰% مطمئن باشد که از این به بعد تمامی دستورات سپاه پاسداران را بدون چونوچرا عمل کند و رئیسی هم خوب میداند که یک سرپیچی از دستورات سپاه مافیایی به نابودی ایشان منجر خواهد شد چراکه این سپاه پاسداران بود که رئیسی را با یک دستور حکومتی به شورای نگهبان تأیید و زمینه انتخاب ایشان را از این طریق و همینطور با تقلب به ریاست قوه مجریه تضمین نمود.
با انتخاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور آینده ما شاهد غارت و چپاولگری سپاه در تمامی عرصهها خواهیم بود، سپاهیان در کابینه رئیسی، در استانداریها، شهرداریها و در تمامی سازمانهای حکومتی و غیر حکومتی بیشتر از این حضور خواهند داشت، قرارگاه خاتمالانبیا این غول و هیولای سپاه هم روزبهروز بودجه کشور را بیشتر از این غارت کرده و سپاه پاسداران و نیروهای قدس بودجههای کلانی را برای کارهای تروریستی خود در منطقه خواهند داشت. در کل تنش در خارج از ایران و خفگان و فقر و بیکاری در داخل ایران بیشتر از این خواهد بود. تنها راه جلوگیری از این فلاکت و بدبختی و نابودی این دو غده سرطانی مبارزه مستقیم و قیام همهجانبه آحاد مردم علیه این مافیای سپاه-آخوند هست چراکه این دو بهغیراز زبان زور زبان دیگری را نمیفهمند.