نخستین متونی که به ادعای ترکمنها جزو فرهنگ سنّتی آنهاست، به زبان جغتایی و متعلق به قرن نهم است. در(868ق) وفائی (وپائی) از قبیله یموت، اشعارش را در کتابی به نام رونق الاسلام گردآورد، اما سنّت ادبی تا قرن دوازدهم ، هنوز گستردگی و تداوم نیافته بود. بیشتر شاعران آن زمان درمدارس علوم دینی در خیوه و بخارا تحصیل کرده بودند ولی هم با شعر عامیانه هجایی و هم با شعر عروضی آشنایی داشتند هم به شعر هجایی، و به هر دو شیوه میسرودند. بسیاری از آنان اشعارشان را با دوتار میخواندند. بعضی از آثار آنان سینه به سینه نقل میشد و برخی در نسخه های خطی متأخر باقی مانده است.
اطلاعات کتابشناسی در باره مؤلفان پیش از قرن چهاردهم قمری کاملاً تقریبی است اشعار آموزشیِ دولت محمد آزادی (1112ـ1173ق) در کتابی به نام وعظ آزاد گردآوری شده بود. فرزند او مختومقلی فراغی(1146ـ1196ق) که ترکمنها او را از پایه گذاران ادبیات خود میدانند، در باره امور اخروی و مسائل اجتماعی و انتقادی و موضوعات عاشقانه شعر میسرود.
سَیدی (1189ـ1252ق) شاگرد مخدوم قلی ، و ذلیلی(1209ـ1266ق) خواهرزاده مخدوم قلی ، شیوه شعر او را دنبال کردند. ترکمنها عندلیب ، نویسنده مذهبی روزگاران گذشته، را نیز از شاعران خود میدانند. در سده های دوازدهم و سیزدهم ، بعضی از آوازخوانان اشعاری پهلوانی«دستان »میخواندند که چون سراینده آنها ناشناخته بود، خود را شاعر آن اشعار معرفی می کردند. از معروفترینِ ایشان اند:
شاه بنده نام اصلی او عبداله1133-1214ق) که این آثار منسوب به اوست : شاه بهرام ، گل و بلبل ، صیاد و همراه
معروفی (نام اصلی او: قربانعلی ، 1148ـ 1209ق) با این آثار: یوسف و احمد ، سیف الملوک و مدح الجمال، و…
شیدایی (1143ـ1214ق) با گل و صنوبر
مُلاّ نفس / ملانپس (1225ـ 1278ق) با زهره و طاهر؛
کمینه (نام اصلی او: محمودولی ، 1184ـ 1255ق)، به سبب طنز قوی آثارش، مثل ملانصرالدین، در طول زمان، مضمون لطیفه های بسیاری شده است.
شاعرانی چون کور ملاّ (1251ـ 313 ش) و ملامورد (1258ـ1309 ش) شیوه او را دنبال کردند. در آن دوره ، شاعرانی چون مخدوم قلی و سیّدی و مسکین قلیچ (1266ـ1324ش) رسم مویه کردن برای نزاعهای قبیله ای را کنار گذاشتند و فراتر از آن، ایثار و فداکاری، موضوع اشعار آنان شد
اگرچه در دهه هایی از قرن چهاردهم قمری برای یافتن انواع ادبی نو تلاشهایی صورت گرفت، سلیقة مردم همانند گذشته باقی ماند؛ مثلاً، این رسم که شاعران در حضور مردم شعر بخوانند. حتی گاه پایان داستان را بنا به میل حضار تغییر میدادند و مثلاً
منبع:دانشنامه جهان اسلام/بنیاد دائرة المعارف اسلامی/جلد: اول صفحه: (3481)به بعد