«اجرای» اصل 15«اقدام علیه امنیت ملی»هست یا «عدم اجرای» آن!؟/طاهر نقوی
احمد نادری«سیرجان زاده اصل کرمانی» نماینده ی 22 درصدی شهر تهران اخیرا طی اظهاراتی اجرای اصل 15 قانون اساسی را خلاف امنیت ملی دانسته است!!!
با این مصاحبه ی جناب نادری یقین دارم که ایشان به ابتدایی ترین وظایف و تکالیف وجایگاه قانونی نمایندگی مجلس آشنا نیست.
چطور ممکن است که اجرای«قانون اساسی» یک کشور«امنیت ملی» آن کشور را به خطر بیاندازد؟!جل الخالق…
حال اگر عدم اجرای قانون اساسی را مخل امنیت ملی بدانیم قطعا سخن به گزافه نگفته ایم!
فعالان مدنی و سیاسی ترکها و کردها و عربها و.. برای عملی کردن این اصل قانون اساسی چه هزینه های گزافی نداده اند!
قطعا این اظهار نظر آقای احمدنادری با سوگندی که یاد کرده است که «سوگند میخورم …از قانون اساسی دفاع کنم…» در تضاد است!
بسی مایه شرمساری هست که یک شخصی در جایگاه نمایندگی مجلس نداند که هیچ مقامی و هیچ نهادی حق ندارد به هر بهانه و دلیلی از اجرای قانون اساسی خودداری کرده و در برابر اجرای قوانین اساسی مقاومت نماید.
مضاف بر این که باید بداند که اجرا نکردن مواد قانون اساسی جرم تلقی میشود. وقابل تعقیب کیفری نیز میباشد.
آقای احمد نادری باید بفهمد که در جایگاهی نیست که بخواهد اصول قانون اساسی راتعطیل نماید،
نه تنها ایشان بلکه کل نمایندگان مجلس نیز نمیتوانند از اصول قانون اساسی عدول نمایند مگر اینکه اصلاح قانون اساسی را مستندا به اصل 59 قانون اساسی دو سوم نمایندگان مجلس تقاضا نموده و آنرا به رفراندوم و رای مردم بگذارند…
این حق امثال نادری هست که با برخی از بندهای قانون اساسی مخالف باشند همچنان که بنده به شخصه نقدهایی به اصل 15 قانون اساسی دارم اما به حرمت قانون اساسی بودن همیشه اجرای آنرا مطالبه کرده ام.
بنده معتقدم که برای تقویت وحدت ملی و امنیت ملی قطعا باید زبان ترکی هم به عنوان «زبان رسمی» در قانون اساسی گنجانده شود.
و به این خواسته ی خود دلایل بسیاری دارم،یکی از دلایل این که گستردگی زبان ترکی در جغرافیای سیاسی ایران بسیار فراتر از زبان فارسی هست. و رسمیت زبان ترکی به قوام ودوام وتعمیق وحدت ملی یاری میرساند.
به عنوان مثال بخش اعظم ساکنان سیرجان زادگاه آقای احمد نادری از ترک تباران میباشند «ترکهای بیچاقچی» در بخش اعظمی از مناطق سیرجان ساکن هستند هر چند متاسفانه در نتیجه ی سیاستهای نژادگرایانه ی چند دهه ی اخیر ونبود مدارس به زبان مادری و نبود شبکه های تلویزیونی ملی آسمیله شدند و وهر چند که تبارشان ترک است اما زبانشان به فارسی برگشته است!
اگر خطا نکنم فقط در استان سیستان و بلوچستان ما شهروند ترک بومی نداریم در دیگر استانهای کشور ترکها یا در «اولویت اول» هستند یا «اکثریت دوم» را شکل داده اند.
در صورتیکه زبان فارسی حداقل در ده استان کشور نه اولویت اول را تشکیل میدهدو نه اولویت دوم را صاحب هستند وحتی در چند استان مثل استانهای آذربایجان شرقی و آزربایجان غربی و اردبیل و زنجان و کرمانشاه وایلام و گیلان و مازندران کلا فارس بومی نداریم وبه جرات می توان گفت در این استانها گویشور فارس نداریم…
همانگونه که اشاره گردید زبان ترکی برخلاف زبان فارسی از گستردگی بیشتری برخوردار است و در قیاس با زبان فارسی میتواند به صورت قانونی علاوه بر «رسمیت» میتواند «زبان ملی» کشور نیز اعلام گردد.
از دیگر سوی آقای احمد نادری باید بدانند که حوزه ای که از آنجا«به لطف دوپینگ شورای نگهبان»وارد مجلس شده اند بزرگترین شهر ترک نشین کشور است!
و حواسشان باشد کجا نشسته وچه سخنی بر زبان میرانند!!
نمیشود بر کشتی نشست وبا کشتی بان به جنگ برخواست!
احمد نادری باید بداند که اگر چند نفر شاعر درنقاطی از کشور به زبان فارسی شعر سروده اند این موضوع دلیلی بر تحمیل این زبان بر دیگر ملتها نمیگردد!
چرا که اگر بر این منطق بخواهیم زبان رسمی انتخاب نماییم تقریبا تمامی آثار علمی کشور اعم از طب و نجوم و ریاضیات فقه و حقوق و فلسفه وتاریخ و جغرافیا جملگی به زبان عربی نگارش یافته است پس با این منطق صلاحیت زبان عربی برای رسمیت زبانی، خیلی بیشتر از زبان فارسیست واگر ملاک بر پیشینه ی حاکمیت زبانِ حکمرانی باشد قریب به هزار سال ترک تباران بر این سرزمین زمام دار بلامنازع بودند. و با این منطق نیز رسمیت زبان ترکی ضرورت دارد! پس در قیاس چند جلد کتاب شعر فارسی نمیتواند ملاک رسمیت آن باشد…
اما منطق عدالت اجتماعی ایجاب می کند به همه ی شهروندان به یک میزان احترام بگذاریم و به مانند دیگر کشورهایی که بافت جمعیتی آنرا چند زبان تشکیل میدهند به«زبان های غالب»رسمیت بخشیم.
ایران مساوی با فارس زبانان نیست ایران متعلق به همه ی ملیتها و قومیتهاست.