در فیلم بیداری سلجوق کبیر “قورخوت آتا” در یک مراسم عروسی می گوید:
ای قهرمانان من همانطور که برای جنگ انگار به مراسم عروسی می روید در مراسم عروسی هم شمشیر و سپر بردارید و شادی بکنید.
در ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ این سخنان “قورخوت آتا” بصورت حقیقی و عینی در خیابان های باکو به منصه ظهور رسید و فریضه و الهام الله وئردی اوف با گل به مقابل تانک های روسیه رفتند و ثابت کردند که داستان لیلی و مجنون افسانه ای بیش نیست. لیلی و مجنون قیقی اینان هستند.
در 20 ژانویه این زوج عاشق و معشوق با لباس عروسی و با کیروات اتو زده به استقبال شهادت رفتند و از نظر بنده این تاریخ روز والنتاین ما آذربایجانیان هم هست. شهدای ژانویه معروف به سیاه در خیابان شهدای باکو دفن شده اند تمامی زیارت کنندگان از مقامات سیاسی کشورهای مختلف گرفته تا گردشگران در اولین لحظه ورود به این خیابان گل را بر مزاری می گذارند که تابلوی حقیقی داستان های افسانه ای عشق و عاشقی هستند.
مزار فریضه و الهام الله وئردی اوف
دو زوج که ثابت کردند لیلی و مجنون حقیقی آذربایجان هستند که الهام الله وئردی اوف جانش را برای وطن و فریضه جانش را برای الهام فدا کرد.
هم اکنون مزار این دو شهید به رمز صداقت و به روز والنتاین تبدیل شده و جوانان آذربایجانی به هنگام ازدواج در مزار الهام و فریضه حضور می یابند و گل عروسی شان را تقدیم مزار این دو افسانه صداقت می کنند.
به بهتر سخن این دو زوج با نحوه شهادتشان داستان و منظومه ای سروده اند که هم مقامات سیاسی و هم جوانان دم بخت بر مزارشان گل تقدیم و در مقابل صداقت شان سر خم می کنند.
این داستان به این شیوایی یک شبه و تصادفی خلق نمی شود حتما در پشت آن یک ایمان قوی نهفته است.
در فیلم مستندی که برای این دو زوج ساخته شده است برادر الهام می گوید:
در جریان مبارزات رهایی بخش و کسب استقلال آذربایجان از شوروی اولین فردی که پرچم آذربایجان را بر روی چشم می گذارد و بعد در بلندترین مکان باکو به اهتزاز در می آورد الهام الله وئردی اوف بوده است همچنین بردارش ادامه می دهد:
یک سال قبل از این حادثه(اهتزاز پرچم) در جریان ۳۱ دسامبر ۱۹۸۹ که در مرز نخجوان سیم خاردارها و حصار تحمیلی میان شمال و جنوب آذربایجان برچیده می شود الهام حضور فعال داشته است.
سرانجام در جریان 20 ژانویه که دود و آتش باکو را فرا می گیرد الهام راهی محل درگیری می شود وقتی بعد از ساعاتی جریان شهادتش به گوش فریضه می رسد در همان دقیقه بدون تعلل جانش را فدای الهام می کند و اینچنین آب حیات ابدی را نوش می کنند آنان جان خود را دادند اما در اصل نمرده اند برای ابد در نزد ما زنده هستند و مزارشان تبدیل به مکان زیارتی سیاستمداران و به میعادگاه عشق و صداقت راستین دختران و پسران آذربایجان برای همدیگر شده است.
حسن کریمزاده صاحب دیوان