ارگنه گون،فتح استانبول و آزادی شوشا/حسن کریمزاده صاحب دیوان
ما در این متن شما مخاطبان عزیز را با 3 حادثه تاریخی آشنا خواهیم کرد که حتی در خیالات داستانی هم افسانه و “غیر ممکن” بنظر می رسد اما تورک ها در جهان واقعی به شرح زیر جامه حقیقت پوشانده و به ” ممکنات” تبدیل کردند:
_ارگنه گون به فرماندهی “پورته چنه”
وقتی دشمنان طی نقشه ها و حمله های متعدد بر ترکان (گؤی تورک ها) یورش آورده و پیروز شدند تمامی گؤگ ترکها رابه قتل رساندند تنها پسر کوچک خاقان گؤگ ترک با نام «قایان» و برادرزادة خاقان گؤگ ترک با نام «توقوز» از دست دشمنان گریخته و به وطن بازگشتند. آنان چند گاو و گوسفند خریده و از ترس دشمنان به سوی کوهی رفتند که از راه آن تنها یک شتر میتوانست عبور کند. به جایی رسیدند که در آنجا آبهای روان، چشمهها، علفهای گوناگون، درختان میوه و شکار وجود داشت. آنها در آنجا جای گرفته و خدای را سپاس گفتند. آنجا را ارگنه قون (ارگنه یعنی سینه کش کوه و قون یعنی برجسته) نامیدند.
400 سال بعد حیوانات و افراد قبیله تا آنجا زیاد شدند که دیگر ارگنه قون گنجایش آنها را نداشت. در این زمان به گفتگو پرداختند که از آنجا خارج شوند. گفتند از پدرانمان شنیدهایم که بیرون از ارگنه قون، صحراهای پهناور و زیبا وجود داشته و آنجا وطن اصلی ماست. بیایید راهی از میان کوهها یافته و به آنجا بازگردیم. آهنگری که در میان آنها بود گفت: در اینجا معدن آهنی هست که اگر آنجا را ذوب کنیم، راهی گشوده می شود. در جایی که آهنگر گفته بود آتش برپا کرده و آنجا را ذوب کردند. گذری باز شد. آنها آن روز را به خاطر سپرده و از ارگنه قون بیرون رفتند. از آن روز در گؤگ ترکها این رسم به وجود آمد که آن روز را عید بگیرند. هنگام خارج شدن گؤگ ترکها از ارگنه قون، .«پورته چنه» از تبار قایان، خاقان آنها بود.
_فتح قسطنطنیه/استانبول به فرماندهی سلطان محمد فاتح
بر اساس منابع و روایت های اسلامی فتح قسطنطنیه وعده پیامبر اسلام با مفهوم زیر بوده است:”روزی قسطنطنیه فتح خواهد شد،چه خوشبخت آن فرمانده و آن اردوست که وارد این شهر خواهند شد.”
فتح این شهر از قرن هفتم میلادی تا قرن 15 میلادی آرزوئی هر حکمدار بود که نهایت این خوشبختی نصیب سلطان محمد فاتح آن هم در 21 سالگی شد.
اما علت این فتح الفتوح را نخست باید مدیون هوش نظامی سلطان محمد دانست چرا که به جهت موفعیت ژئوپلتیکی استانبول تقریبا نفوذ به آن غیرممکن بود و دریا بزرگترین عامل.
لذا سلطان محمد از مسیر غیرقابل باور به این شهر وارد می شود و این امکان نداشت جز آنکه اول کشتی ها را باید کیلومترها راه از خشکی حمل و بعد وارد آب دریا می کردند که این نقشه راه فقط از سلطان محمد فاتح ساخته بود و در روز اول اجرای نقشه خود خطاب به استانبول گفت: یا من استانبول را فتح و یا او مرا فتح خواهد کرد.
_آزادی شوشا تحت فرماندهی الهام علی اوف
شهر شوشا هر چند در نبرد 44 روزه سال گذشته از اشغال ارامنه آزاد شد اما وقتی به سخنان فاتحان این شهر دقت می کنیم می بینیم نقشه راه فتح شوشا از سال 2003 با نظارت مستقیم الهام علی اوف بعد از انتخاب به ریاست جمهوری طرح ریزی شده بود، بدینگونه که فاتحان شهر شوشا از بومی و از اهالی این شهر انتخاب شده و در طول 18 سال مراحل مختلف آموزش تکاوری و جنگ تن به تن با نیزه را در ترکیه گذرانده بودند و در جریان نبرد 44 روزه وقتی ارتش آذربایجان در دامنه قلعه شوشا و در روستاهای اطراف مشغول جنگ با اشغالگران ارامنه بوده اند، این تیپ تکاوران با دستور مستقیم الهام علی اوف ازباکو عازم جبهه و درست از مسیری که غیرقابل نفوذ و غیرقابل باور بوده وارد شهر شوشا می شوند و چون همگی از اهالی شوشا بوده و با کوچه و پس کوچه ها آشنایی داشته اند و آشنا به جنگ شهری بوده اند با لباس مبدل ارامنه را از پای در می آورند. بعد از این نبرد هم الهام علی اوف خطاب به شوشا گفت:”عزیز شوشا سن آزادسان”
آن از ارگنه گون و کاری غیر ممکن که توسط تورک ها ممکن شد: ذوب کوه
در جریان فتح استانبول هم این تورک ها بودند که غیرممکن را ممکن ساختند: حرکت دادن به کشتی ها در خشکی
اینهم از آزادی شوشا که به چشم خودمان دیدیم که ارتش آذربایجان غیرممکن را به ممکن مبدل ساخت: حرکت از مسیر پرواز عقاب ها
اگر فتح استانبول بعنوان عروس شهرهای جهان رنسانس در غرب را استارت زد، آزادی شوشا بعنوان عروس قفقاز رنسانس در جهان تورک و اسلام را در مسیر خاص خود قرار داد. بخصوص وقتی دو جمله فرماندهان این نبردها را در کنار هم قرار می دهیم به عظمت فتح الفتوح تورک ها در غرب و شرق پی می بریم:
سلطان محمد فاتح: استانبول یا من سنی و یا سن منی فتح ائدجکسن.
الهام علی اوف: عزیز شوشا سن آزادسان.
1_قسمت ارگنه گون این یادداشت اقتباس از نوشته های پرویز شاهمرسی می باشد.