تیراختور؛ تیم فوتبال یا جنبش اجتماعی – آتیلا حاجی زاده
بازیهای «تیراختور» از جمله میدانهایی است که همواره محلی برای تشکیل زنجیره انسانی جریان هویت آذربایجان جهت مطالبه حقوق معوق این منطقه است.
حلول یک اندیشه پس از بسط تئوری در ساختار اجتماعی گسترش یافته و توده را درگیر سلسله مطالبات پیرامون اندیشه میسازد که بسیج گشتن این توده و روحیه سمپاتی آن حول اندیشه خاص، سبب تشکیل جنبشی موسوم به جنبش اجتماعی میگردد که در وهله ابتدایی خود از محفلها برخواسته و تشکیل زنجیرههای انسانی را سازماندهی مینماید که هم اندیشه مطلوب خود را گسترش دهد وهم مطالبات حول اندیشه سیاسی، اجتماعی، انسانی، صنفی و … خود را بیان نماید.
جنبش اجتماعی معمولا به نیرویی گفته می شود که به شکل همگانی در جامعه صورت میگیرد و به دنبال دگرگونی هایی در نظم اجتماعی مسلط است. این کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک و یا تامین یک هدف محوری خارج از حوزه نهادهای رسمی است که پس از سازماندهی تودهای خود به یک ساختار اساسی در تحزب نیل یابد و توده سمپات خود را در جهت کادرسازی و داخل ساختن به نهادهای رسمی هدایت کند.
جنبش یا حرکت هویتگرای آذربایجان از جمله جنبشهای فراگیر اجتماعی است که تا کنون فرصت تحزب در چهارچوب سیاسی ایران را نیافته است اما با تمام وجود به مثابه نمایندهای حقوقی، مجموعهای از مطالبات آذربایجان «اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، صنفی، جنسیتی و…» را بیان میدارد و به وسیله توده هوادار خود همواره سعی در پیگیری مطالبات و سازماندهی زنجیرههای انسانی در محیطهای مختلف را پیگیری مینماید.
بازیهای «تیراختور» از جمله میدانهایی است که همواره محلی برای تشکیل زنجیره انسانی جریان هویت آذربایجان جهت مطالبه حقوق معوق این منطقه است که از زبان هواداران این تیم فوتبال که غالبا از فعالین جنبش هویتگرای آذربایجان بهشمار میآیند بیان میشود که همین امر « تیراختور» را ماوراء یک تیم فوتبال معرفی نموده است چرا که هواداران آن در هریک از مسائل روز با اشرافی مطلوب موضع خود را اعلام نموده وفارغ از توجه به نتایج بازی به بیان مطالبات خود و تأثیرگذاری در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… را مورد تمرکز قرار میدهند.
واکنش هواداران «تیم تیراختور» به موضوعات مختلف همیشه آغاز یک سرفصل نوین در جنبش اجتماعی آذربایجان را داراست تا یک جریان فکری که فاقد یک حزب رسمی در چهارچوب سیاسی ایران است، موضع خود در مقابل جریانهای غیر و یا مطالبه جدید خود را بیان نماید.
رفتار هواداران این تیم فوتبال همواره بگونهای است که با اندکی تأمل در آن میتوان به پلان آتی جریان هویتگرا دست یافت و با در بوته تحلیل قرار دادن آن، عوامل منجر به موضعگیری های نوین آن را بررسی کرد. موضوعی که همواره این تیم فوتبال را ماوراء گذاره خطابی آن به همگان معرفی مینماید و هربار آن را بیشتر از پیش به زیر ذرهبین و نگاه موشکافانه میبرد تا با مشاهده نمایش از یک زنجیره انسانی مطالبات جامعه آذربایجانی را با صدای بلندتری بشنود.
آنچه که در بازیهای اخیر تیراختور مشاهده شد دقیقا بیانگر این سرفصل نوین در مطالبات حقوق آذربایجان است که «حضور زنان» در استادیومهای فوتبال را مدنظر قرار داده و دایره مطالبات تودهای خود را از مفاهیمی چون حقوق اولیه فرهنگی، جفرافیایی و هویتی را با مفاهیمی چون مطالبه حقوق جنسیتی درآمیخته و با درک این مهم در صدد گسترش بیش از پیش جامعه هدف خود در بین زنان برآمده است.
شعار دقیقه ۲۵ بازیهای تیراختور دقیقا مطالبه نیمی از آذربایجان است که به سبب عدم حضور در استادیوم از بیان مطالبات خود محروم مانده و بازی تیراختور که از آن بعنوان تریبون جریان هویت آذربایجان یاد میکنیم صدای نیمی از هواداران خود را کم داشت و این صدای زنانه نه تنها یک مطالبه اجتماعی بلکه نمایشی از مطالبات همهگیر از سلسله مطالبات اجتماعی آذربایجان در حوزه زنان در کنار مطالبات هویتی بهشمار میآمد.
این کنش اجتماعی که عدم حضور زنان در ورزشگاه را به بوته نقد میکشاند پیامی به جامعه زنان آذربایجان است که تریبون هویت آذربایجان در عدم حضور شما نیز مطالبات شما را در سلسه دغدغههای خود قرار داده است و بنیه تئوریک خود را نیز در خدمت مطالبات شما قرار خواهد داد تا فرایند تکمیلی خود در راستای کادرسازی و تولید نسل را ادامه دهد که اینچنین پاسخگوی مطالبات نیمی از مردم جامعه هدف نیز باشد.
جریان هویت، در زنجیره انسانی و مهم ترین تریبون تودهای خود اعلام نمود که یک جنبش برآمده از بطن آذربایجان بیشتر از جریانهای سراسری مطالبات تمام اقشار ازجمله زنان را میشناسد و در اصل، برعکس شناسه اسمی خود مختص مطالبات هویتی نیست و پیگیر خواستههای تمام اقشار جامعه است که امروز مطالبات زنان خود را فریاد زد و فردا خواستههای صنفی، اقتصادی و… را گذاره صحبتهای خود در بوته مطالبه قرار خواهد داد.
حرکت دقیقه ۲۵ هواداران تیم تیراختور در بازیهای گذشته حاوی پیامی شفاف به جریانات سراسری نیز بود که عمدتا جریان هویت آذربایجان را جریانی متحجر و قومی معرفی مینمایند اینچنین میتوان دریافت که تریبون هویت آذربایجان آوانگارد بودن خود را تثبیت نموده و اعلام مینماید که جریان مطلق آذربایجان در بیان مطالبات اجتماعی تمام اقشار است و در صورت بدست آوردن امکان تحزب در ساختار سیاسی آذربایجان، جایگاه تمامی جریانهای سراسری در این جغرافیا و گستره مدنی را تضعیف خواهد نمود.
حرکت هواداران تیم تیراختور در بیان مطالبات زنان آذربایجان نمایش گوشهای از همگرایی تمام اقشار آذربایجان است که قرار است هرباره با تثبیت خواسته پیشین، بعنوان مطالبه اجتماعی خود اپیزود دیگری از این همگرایی را به نمایش بگذارد تا در کنار اعلام اصول فکری خود از تریبون مردمی خویش، دامنه وسیعتری برای رشد هرچه بیشتر این همگرایی را وارد عرصه وجود نماید.
اگر از دیگر منظر به بازیهای «تیم تیراختور» نگاهی بیندازیم درخواهیم یافت که این تجمع و زنجیره انسانی هرچند خود محصول یک همگرایی وسیع اجتماعی است اما خود نقش غیر قابل انکاری در راستای گسترش همگرایی مادر را نیز داراست که هم با ایجاد محیطی صمیمی بین توده طرفدار، جریان هویت به یک اتحاد نسبی میرساند و هم صدای اتحاد و دغدغهمندی این جریان را نسبت به تمامی اقشار جامعه اعلام مینماید اینچنین است که محصول یک همگرایی موجب یک اتحاد و در نتیجه گسترش یک همگرایی در سطح وسیعتری میگردد، عملی که در سطح اختیار عمل یک نظام ساختارمند در نتیجه سازماندهی یک حزب تمام عیار است موضوعی که بسیاری از احزاب و جریانهای ساختارمند سراسری نیز به آن دست نیافتهاند.
اینگونه است که بازیهای «تیم تیراختور» را بعنوان نهاد همگرایی و راهگشای تحزبی در محوریت مطالبات جامعه مدنی آذربایجان بشمار میآوریم که توانایی بسیج تودهها، در غیاب عدم سازماندهی را دارست و بدین صورت تعمیق این نیروی عظیم که در عین بینظمی، نظمی ساختاری را درخود جای داده و پتانسیل سازماندهی منظم را در بطن خود نهان نموده است به یک ساختار محکم، میتواند نقشی عظیم و بلامناع در احقاق مطالبات جامعه مدنی آذربایجان ایفا نماید.
منبع: یول پرس