جایگاه زن در جوامع ترک/بنابه استناد کتاب دیوان لغاتالترک و البته کتاب «اوغوزلار» به قلم فاروق سومر (ص 45-46)، از دیرباز در قبایل ترک رسم بوده است؛ دونفری که قصد ازدواج داشتند، همانند امروز همدیگر را دیده و شناخته و پسندیده و ازدواج میکردند. یعنی به زن، به دیدگاه کالا نظر نمیکردند. البته استثنائاتی نیز وجود داشت. مثلاً عبدالقادر اینان در این مورد به «بایبوره» که از قهرمانان داستانِ دده قورقود است، اشاره میکند که هرگز نامزدش بانی چیچک را پیش از عروسی ندیده و شناختی نداشته است.
وجودِ ازدواجهای اگزوگامی (ازدواج با فردِ خارجی)، نشان از احترام قبایل ترک به غیر از قبایل خود و سایر انسانها میباشد که حتی در عصر زندگی عشیرهای نیز، به سایرقبایل احترام خاصی قائلند.
اما این احترام و توجه ویژه به زن، تنها به عصر قدیم موجود نیست. در سال 1918 میلادی، محمد امین رسولزاده، بعد از استقلال آذربایجان، تقریباً زودتر از اکثر کشورهای زنان، مسئله «حق رأی زنان» را محقق میکند و از این حیث جزو پیشگامان است. روز اوّل بهار را نیز، به نام زنان نامگذاری میکند. برای روز اوّل فروردین، مراسمی ترتیب میدادند و در اوّل فروردین سال 1919، کنگرهای در آذربایجان تشکیل شد و شاعر محمد هادی، شعر ماندگار «اوزونه، حاققینا چکیر پرده/ اولموش ایکن سودونله پرورده» را قرائت نمود.
زنان آذربایجان جنوبی، 27 سال صبر کردند تا همانند زنان آذربایجان شمالی، صاحب حق رأی شوند. پیشهوری آنها را صاحب رأی کرد.
در ایران قضیه متفاوت بود. بعد از امضای مشروطه، «زنان، مرتدان، دیوانگان، تبعه خارجی، سارقان، قاتلان و سائلان» حق رأی نداشتند. یکسال بعد از به توپ بسته شدن مجلس، نشستی را بررسی قانون اساسی ترتیب دادند و در آن جلسه، محمدتقی وکیلالرعایا (نماینده همدان) از حق رأی زنان دفاع میکند اما «محمدعلی فروغی» و «سید حسن مدرس» مخالفت میکنند. مدرس میگوید: «رأی دادن زنان در هر جامعهای موجب بیثباتی سیاسی و هرج و مرج اجتماعی و مذهبی شده و باعث ایجاد فساد میشود… خداوند در زنان، آن قابلیت را خلق نکرده است…» (مشروح مذاکرات دوره دوّم، جلسه پنجشنبه، مرداد 1290).
طلبههای شهر قم، همزمان با نطق مدرس، به خیابانها آمده و یک نفر کشته شده و دوازده نفر مجروح میشوند. بازهم زنان از حق رأی محروم میمانند. در این اوان، تاجالسلطنه دختر ناصرالدین شاه قلم میزند:
«افسوس که زنان سرزمینم از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند… درحالیکه زنهای حقوقطلب در اروپا چه قسم از خود یاد کرده و حقوق خود را با چه جدیتی میطلبند. حق انتخاب میخواهند.» (خاطرات تاج السلطنه… ص 98)
در زمان رضاخان نیز، این حق داده نمیشود. در زمان پیشهوری و در فهرست کاندیداهای مجلس، جالب است که اسامی دو زن به نامهای «شمسی بدری» و «عفیفه ترکی» دیده میشود.جایگاه زن در جوامع ترک
در سال 1330 و در زمان نخست وزیری مصدق، اصلاحیه قانون اساسی توسط مصدق تقدیمِ مجلس میشود و در یک لایحه، حق رأی زنان قید میشود. اما در صحن مجلس و البته در خارج از مجلس، کار به جنجال کشیده میشود. از مخالفان مشهور، میتوان به «جمعیت فدائیان خلق» و ایتالله کاشانی و آیتالله سید صدرالدین صدر، ایتالله حجت، آیتالله بهبهانی و آیتالله بروجردی و… اشاره کرد. (روزنامه اطلاعات، پانزدهم دی ماه 1331شمسی، ش 7993).
اما این لایحه تصویب میشود.
بحث جایگاه زن، تنها به حق رأی ختم نمیشود اما این یکی از ابتدایی ترین حقوقها بود که جنجالش را بیان کردیم. تقریباً هفده سالذبعد از این ماجرا، مجله زن روز، این مطلب را درج میکند: «زن و شوهرى كه در شب زفاف دچار هيجان روحى شده بودند براى نجات از زبان بدگويان، موافقت مىكنند كه شوهر با چاقو، پرده بكارت دختر را پاره كند، با اين تدبير دستمال را خونآلود كرده و ارائه دهند، پس از اين موافقت، شوهر جاهل چنان رحم دختر را مجروح مىكند كه پس از يك هفته كار به عمل جراحى مىكشد…» (مجله زن روز، شماره 258، 19اسفند 1348، ص 42)
پس میبینیم که، هنوز فرسنگها فاصله داریم تا از جهالت دوری کنیم. هنوز بکارت دختر، جزو ارزشها تلقی میشود و برای رهایی از این ننگ، هستند خانوادههایی که پول خرج میکنند. بر اساس یک پژوهش، میزان هزینه یک گل دوزی (به ترمیم پرده بکارت، اصطلاح گل دوزی را به کار بردهاند) در سال 1385 و درتهران 250 یورو بوده است. (بنگرید به تاریخ روابط سکس در ایران، ویلم فلور…ص46)
جایگاه زن در جوامع ترک/شاهین مرادی