مدیریت بحران سوانح طبیعی در آذربایجان
حوادثی چون سیل و فلاکتهای عمومی مخصوصا زلزله های کوچک در تهران گرچه به یمن مدیاهای مرکزگرا نگاههای عامه مردم ایران را به تهران متمرکز می نماید ولی این نگاهها نبایستی ما را از عمق فاجعه سوانح طبیعی در شهرهای بزرگ آذربایجان نظیر اورمیه، تبریز، اردبیل، زنجان و خوی و دیگر شهرهای زلزله خیز و حادثه خیز غافل نماید.
حسب رشته تحصیلیم در سال 1375 شمسی در دوره فوق لیسانس در یکی از کلاسهای درس پروفسور عکاشه از فروریختن صدها ایستگاه آتش نشانی، بیمارستان، اورژانس و شریانهای حیاتی تهران در همان دقایق اول زلزله بزرگی که تهران در انتظار آن است، مطلع شدم و بلافاصله از خود پرسیدم در یک زلزله مثلا 6- 7 درجه ای محتمل در بزرگترین شهر آذربایجان یعنی تبریز چه وضعی خواهیم داشت؟ و همین موضوع پایان نامه ام در ارشد ژئوفیزیک شد و دریافتم پریود زلزله مخرب در شهر تبریز حداکثر دور بر دویست سال است و چندین سال است که از وقوع زلزله مخرب رد شده ایم.
در سالهای بعدی با بازدیدهای میدانی و گزارشهای مختلف از شریانهای حیاتی اورمیه و اردبیل و تبریز به عمق فاجعه پی بردم.
ببینید فروریختن یک ساختمان در تهران ( ساختمان پلاسکو) کل مملکت را درگیر کرد و اوضاع طوری شد که از ورزقان نیروی امدادی به تهران رفت. بحران سیل خوزستان و اهواز هم که اظهرمنالشمس است. حال شما اوضاع شهرستانها را پیش بینی کنید. زلزله اخیر خوی و کمکرسانی ادارات مسول امر هم که حی و حاضر جلو چشممان است.
آیا بهتر نیست از مسولان مربوطه بپرسیم؛ چه اقدامات احتیاطی و پیشگیرانه در مدیریت بحران شهرهایمان انجام داده اند تا در صورت وقوع یک زلزله متوسط حدود شش درجه ی ریشتری و ریزش بافتهای فرسوده شهری در مرکز شهر حداقل خسارت و تلفات را داشته باشیم؟
آیا بهتر نیست بجای پیدا کردن گناهکار به درمان دردهای ساخت و ساز و مدیریت شهری شهرهایمان باشیم؟
آیا لازم نیست از سازمان عریض و طویل مدیریت بحران کشور واقع در اورمیه، تبریز، اردبیل، زنجان و دیگر شهرها در مقابل اقداماتشان برای افزایش ضریب ایمنی در شهرها توضیحاتی بخواهیم؟