آیا نظام جمهوری اسلامی همان سپاه پاسداران نیست؟ آیا سپاه در کنترل کامل خامنهای است یا بالعکس؟ نظر شما چیست؟
مردم ایران به خاطر باورهای مذهبی از زود باورترین مردمان دنیا هستند. مردم ایران بودند که به خیابانها ریخته و فردی را به رهبری خود انتخاب کردند که ضد زن، ضد دانشگاه، ضد آزادی، ضد دموکراسی، ضد اقتصاد، ضد علم، ضد دیپلماسی و در کل ضد عقلانیت بود. این مردم ایران بودند که با فریب و شیطنت و خصومت شخصی که خمینی با صدام داشت، ۸ سال وارد جنگ خانمانسوز با عراق شدند و بیش از یکمیلیون کشته، زخمی و اسیر دادند! همه اینها به خاطر این بود که آخوندها توانسته بودند در یکصد ساله گذشته مردم ایران را با خرافات مذهبی شیعی شست شوی مغزی دهند، دیگر برای مردم ایران منطق و عقل ارزشی نداشت و تنها چیزی که فقط برایشان ارزش داشت عبا و قبا و عمامه بود مخصوصاً عمامه سیاه! نتیجه این شستشوهای مغزی این شده است که سالیانه میلیونها ایرانی به خراسان، مکه، عراق و سوریه برای شفا و اجابت حاجاتشان میروند و میلیونها دلار برای ساخت ضریحهای مردگان با طلا و برپایی هزاران امامزاده خرج میکنند درصورتیکه هم میهنانشان در فقر و بدبختی بسر میبرند.
در آستانه چهل و سومین سال جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران دیگر نیازی به آخوند مخصوصاً بعد از مرگ خامنهای نمیبیند چراکه شیادی آخوندها را بهخوبی یاد گرفته و به حدی آن را کاملتر کرده که از آخوند هم فراتر رفته و آخوندها را برای اهداف شوم خود بکار گرفته است و نتیجه این شده که ریس جمهور، رئیس شورای نگهبان، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس قوه قضائیه و … همه آخوند هستند ولی در خدمت سپاه پاسداران! و باید بدون چونوچرا از دستورات سپاه پاسداران اطاعت کنند. دیگر سازمانها و مراکز مهم کشور هم در کنترل کامل سپاه پاسداران است ازجمله مجلس شورای اسلامی با ریاست یک پاسدار دزد و فاسد و اکثر وزرا، استانداریها و شهرداریهای سراسر کشور. پخش صدها هزار آخوند و مداح در سراسر کشور و نفوذ سپاه در تمامی ادارات و سازمانها سیاست نظام سپاه پاسداران هست که از آخوند بهعنوان اهرمی برای فریب مردم و سلطه بر آنها به اسم دین استفاده کند و درنهایت حکومت دیکتاتوری نظامی را استقرار نماید.
.
بله با مرگ خامنهای جمهوری اسلامی فرو نخواهد پاشید، سقوط جمهوری اسلامی باید از پلههای آغازین باید شروع شود نه انتهایی! و آن سپاه پاسداران و بازوهای آن در منطقه است، حرکتی که اکنون از عراق و لبنان و سوریه آغازشده است.
نظامهای توتالیتر، آنچنانکه هانا آرنت با دقت و تفصیل بسیار در کتاب خاستگاههای توتالیتریسم به آنها پرداخته است، نظامهای سیاسیای هستند که بر پایهٔ یک ایدئولوژی فراگیر و در غالب موارد جهاننگر و نه محدود به سرزمین حاکمیتشان، استوار هستند. این نظامها الزاماً غیرقانونی نیستند؛ به این معنا که ممکن است در خلال یکروند دموکراتیک و درنتیجهٔ انتخابات برآمده باشند. نمونهٔ شاخص این امر در نظام هیتلری مشاهده میشود که پس از پیروزی حزب نازی در انتخابات آلمان شکل گرفت. این نظامها حکومت را وسیلهای برای پیشبرد ایدئولوژی موردنظر خود که کیانی بزرگتر از آن حکومت است، به کار میگیرند. بر همین اساس، دستیابی بهنظام جهانی کمونیسم هدف اصلی کمونیستها بعد از تصاحب قدرت در اتحاد جماهیر شوروی بوده است.
به همین شکل، نظام جمهوری اسلامی صرفاً باهدف به دست گرفتن قدرت در ایران شکل نگرفت، بلکه به دست گرفتن حکومت در ایران وسیلهای برای پیشبرد ایدئولوژی عظیمتری بوده که بنیانگذاران این نظام از آن با عنوان «اسلامی سازی جهانی» یاد میکردند.
.
بر همین اساس، مجموعه مفاهیمی چون صادر کردن انقلاب، زمینهسازی برای قیام جهانی امام مهدی و نیز عملکردهای منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی قابلفهم میشود. نظام جمهوری اسلامی، همانند دیگر نمونههای نظامهای توتالیتر، مدلی کامل و جامع برای تغییر همهٔ ابعاد نظام سیاسی و اجتماعی در منطقهٔ نفوذ خود دارد. بر همین اساس، «سیاست اسلامی»، «اسلامی سازی اقتصاد»، «اسلامی سازی علوم انسانی»، «جهاد اسلامی» و مجموعهٔ وسیعی از فرهنگ اصطلاحات مربوط به انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت که در خلال دهههای گذشته مبنای سیاستگذاریهای این نظام در ادارهٔ امور جامعه بوده است.
نزدیک به شش ماه پیش نیویورک تایمز در سرمقالهای که موضوع آن انتخابات ریاست جمهوری اخیر جمهوری اسلامی و بهاصطلاح پیروزی ابراهیم رئیسی بود به نامها و چهرههایی اشاره کرد که همزمان با ابراهیم رئیسی شاید برای اولین بار دیده و شنیده میشدند. سرمقاله نویس نیویورک تایمز در آن مقاله اشارهکرده بود اگرچه جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری تمامعیار است اما همهچیز «سید علی خامنهای» نیست.
درواقع مدل حکومتی جمهوری اسلامی اکنون به پدیدهای بدل شده است که حتی دیکتاتور اعظم هم خود یکمهره است و طبعاً نه تنها با مرگ وی «هیچچیز عوض نمیشود» بلکه دور از ذهن نیست با مرگ وی هواداران نزدیک وی همچون حسین طائب در حصر یا حذف قرار بگیرند و عاقبت فرزند سیاسی وی مجتبی خامنه ای یا همچون سید احمد خمینی بشود و بزودی حذف شود و یا همچون سید حسن خمینی کمرنگ و مطرود شود.
به تعبیر دیگر «چکمه پوشان سپاه پاسداران» اگرچه خود ابزار دیکتاتور علی خامنهای هستند اما همینها هستند که موتور مولد دیکتاتوری جمهوری اسلامی هستند و حتی امکان زایش و تغییر دیکتاتور هم در دست همینهاست.
به ابتدای یادداشت باز می گردیم؛ آیا نظام جمهوری اسلامی همان سپاه پاسداران نیست؟ آیا سپاه در کنترل کامل خامنهای است یا بالعکس؟ نظر شما چیست؟
بیشتر بخوانید:
- برنامه سپاه برای یک هفته بعد از مرگ خامنهای چیست؟
- افشای حسابهای بانكی خامنهای در موسسه «قرضالحسن» حزبالله لبنان