سیاست عرب/ تورک ستیز که در دوره پهلوی رواج داشت، با انقلاب پنجاه و هفت در ظاهر تخفیف یافت اما ترویج شیعه گرایی و الگو گیری از برخی سیاست های شوروی سابق در حمایت از خشونتگراهای مسلح رادیکالِ منطقه و جهان (به اسم صدور انقلاب)، موجب انزوای بیش از پیش ایران در جهان و منطقه گردید و موجب هراس ملل منطقه و نهایتا وقوع یک معجزه شد:
اتحاد عرب_ یهود
این در حالیست که برای آمریکا و اسرائیل حتی صلح و عادی سازی روابط با جهان عرب یک آرزوی محال بود. اعراب و بنی اسرائیل از دوره پادشاهی بابل و نیز جنگ فلسطینی های باستان با بنی اسرائیل در سه تا چهار هزار سال پیش و نیز حوادث صدر اسلام، گرفتار دشمنی بودند.
با اشغال فلسطین در 1948 و جنگ شش روزه در 1967 این دشمنی به اوج رسید و به یکی از بغرنج ترین مسائل در دیپلماسی منطقه ای تبدیل شد.
اما در سایه عرب ستیزیِ شیعه گرایانه تهران توام با حمایت از خشونت گراهای مسلح علیه ملل و دولت های محافظه عرب ، آمریکا توانست با پیمان ابراهیم آنها را متحد نماید. اکنون هدف، ایجاد “ناتوی خاورمیانه” است:
مقاله ذیل از “مرکز مطالعات قفقاز جنوبیِ آذربایجان” به این مهم پرداخته است. رخدادی که در صورت موفقیت، تمام معادلات منطقه را تغییر خواهد داد.
آیا «ناتوی خاورمیانه» ایجاد می شود؟!
در 14 ژوئیه، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، به عنوان بخشی از اولین سفر خاورمیانه ای خود، از اسرائیل و عربستان سعودی دیدن کرد.
جالب اینجاست که هر دو کشوری که بایدن از آنها دیدن کرد، رقبای اصلی ژئوپلیتیکی ایران در منطقه هستند. سفر بایدن به منطقه در شرایطی انجام شد که هم روند عادی سازی دیپلماتیک عربستان و اسرائیل و هم مذاکرات برای ایجاد یک اتحاد دفاع هوایی مشترک بین اسرائیل و کشورهای خلیج، عراق، مصر، اردن انجام شد. هدف اصلی ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه، (MEAD) دفاع از کشورهای منطقه در برابر حملات موشکی بالستیک ایران و حملات احتمالی شبه نظامیان شیعه تندرو وابسته به تهران در منطقه است.
اگرچه آژانس های مطبوعاتی حامی دولت تهران این ابتکار را “بی فایده” توصیف کردند، اما اسرائیل خاطرنشان کرد که این سامانه در حال حاضر عملیاتی است و چندین موشک شلیک شده از طرف افراطیون وابسته به تهران از خاک عراق را خنثی کرده است. اگر اهداف اصلی این ائتلاف را در نظر بگیریم، می توان این اتحاد را «ناتو خاورمیانه» نامید.
لازم به ذکر است که نقش اتحادهای نظامی-سیاسی منطقه ای در پس زمینه جنگ روسیه و اوکراین در حال افزایش است.
بلوک غرب برای محافظت از متحدان عرب خود که عضو ناتو نیستند، آنها را تشویق می کند تا با اسرائیل دارای قدرت نظامی-فنی بالا متحد شوند. از سوی دیگر، اتحاد “روسیه، چین و ایران ” نیز در حال تقویت است.
هر سه کشور پیشتر در آستانه تشدید تقابل با غرب و سازماندهی مانورهای نظامی مشترک در خلیج ، تعدادی توافقنامه همکاری بلندمدت نظامی-اقتصادی امضا کرده اند.
هدف آمریکا از ایجاد «ناتوی خاورمیانه» خروج تدریجی از منطقه خاورمیانه و معطوف کردن منابع و توجه اصلی خود به ایران، روسیه و چین است. با ائتلاف نظامی جدید، ایالات متحده قصد دارد توانایی دفاعی متحدان خود در خلیج را افزایش دهد (یا “بخشی از بار امنیتی را از روی دوش آنها بردارد”)، اما اطمینان کمی وجود دارد که این ائتلاف به تمام اهدافی که تعیین کرده است دست یابد. در مرحله اول، و دلایل متعددی برای این وجود دارد.
دولت بایدن از سوی لابی یهودی در اسرائیل و ایالات متحده برای سرکوب برنامه هسته ای ایران و ارائه تضمین های اضافی برای امنیت اسرائیل تحت فشار است. این فشارها به ویژه در آستانه انتخابات آتی کنگره اهمیت دارد. سفر بایدن، حمایت از «ناتوی خاورمیانه» و دیگر طرحهای بالقوه اتحاد منطقهای علیه ایران (حکومت تهران) را میتوان تا حدودی برآوردهکننده این خواستهها دانست.
متحدان آمریکا در خلیج بر این باورند که واشنگتن به آنها «ضمانت قاطعانه» در مورد امنیت ملی خود نداده است و ادامه مذاکرات هسته ای با تهران روابط واشنگتن و متحدان را بیشتر متشنج می کند. به همین دلیل، علیرغم مخالفت های واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج به طور جداگانه به روابط دیپلماتیک خود با روسیه، چین و ایران ادامه می دهند. به همین دلیل در آینده نزدیک بر روابط «ناتو خاورمیانه» با کشورهای حوزه خلیج و با ایران تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
اگرچه هدف اصلی این رویدادها در خاورمیانه، ایران است، اما بی تاثیر بر فرآیندهای ژئوپلیتیکی منطقه قفقاز جنوبی نخواهد بود. در سال 2020، پس از جنگ دوم قره باغ، همراه با تضعیف روسیه در قفقاز جنوبی، نقش فزاینده ترکیه و فعال شدن آمریکا و اتحادیه اروپا، ایران متوجه تغییر موازنه قوا در منطقه در برابر خود شد.
این امر تهران را وادار می کند تا یک مسیر سیاسی فعال تر و تهاجمی تر را در قفقاز جنوبی اجرا کند.
از سوی دیگر، هرچه «ناتوی خاورمیانه» بیشتر تقویت شود، ممکن است ایران بیشتر مجبور شود توجه و منابع خود را صرف خنثی کردن این اتحاد کند. احتمال افزایش فشار این بلوک علیه ایران نیز تردیدهای خاصی را در تهران در مورد کشورهای قفقاز جنوبی ایجاد می کند.
در این زمینه، هدف اصلی ایران جلوگیری از اتحاد نظامی (که کشورهای خلیج عضو آن هستند) و همچنین جلوگیری از پیوستن قفقاز جنوبی به این اتحاد بالقوه است.
آذربایجان _ مرکز مطالعات قفقاز جنوبی
ترجمه : رسول معینی راد
پ.ن: ترجمه متن لزوما بمعنای موافقت کامل با نظرات قید شده در متن نیست